«عاشورای حسینی» که در سال 61 هجری رخ داد، حادثه ای نبود که از پندها و عبرت آموزی های بعد از خود، جدا باشد. پیام ها، عبرت ها و آثاری که در اندیشه و رفتار مسلمانان داشته تا امروز ادامه دارد و تا آخرین لحظه تاریخ بشر استمرار خواهد یافت؛ زیرا «عاشورا» یک حادثه نیست، یک تفکر توأم با عمل است؛ تفکر ستیز دایم حق با باطل و مبارزه حق جویان با ستمگران.
نهضت کربلا و شهادت سالار شهیدان آثار حماسی و مبارزاتی و تربیتی و معنوی فراوان داشته و دارد. حرکت های اسلامی و آزادی خواهی، ریشه در پندگیری و الگوپذیری از حرکت حسینی دارد. با این همه، نور و درخشندگی این قیام الهی خیلی بیش از این هاست؛ لذا می باید بشر همیشه از این منبع ایمان، بهره برد و آگاهان، تشنگان حق را بهره مند سازند.
بدین ترتیب، در هر زمان می توان از این حرکت برای رسیدن به درجه بالاتری از ایمان، معرفت، وظیفه شناسی و عمل به آن درس های اخلاقی و تربیتی جدیدی آموخت.
مفهوم اخلاق و تربیت
اخلاق جمع خُلق یا خُلْق و در لغت به معنای روش های آدمی در کارهای روزمرّه آمده است و در اصطلاح عبارت است از: «هیئت خاصّی که در انسان رسوخ و ظهور می نماید و به کمک آن، افعال را به آسانی انجام می دهد و نیازمند به اندیشه و فکر نیست.»
تربیت در لغت، پرورش دادن، نیروی بالقوه را به فعلیت رساندن است و در اصطلاح عبارت است از: «فراهم آوردن زمینه رشد و پرورش استعدادهای درونی و قوای جسمانی و روانی انسان برای وصول به کمال مطلوب است».
مفهوم درس و پیام
درس، موضوعی است که معلم به شاگرد می آموزد. درس و پیام، گاهی گفتار صریح و روش است و گاهی یک رفتار است که انسان ها را به عملی و صفتی «دعوت» می کند؛ بنابراین، همان گونه که فرد و جمع می تواند پیام دهد، یک حرکت و عمل نیز می تواند درس و پیام داشته باشد.
باورها و پیام های اخلاقی و تربیتی عاشورا
الف) توحید
یکی از رسالت های بنیادین امام «علیه السلام» تبیین مسائل اعتقادی و اصلاح باورهای مردم نسبت به آن است. امامان «علیهم السلام» با گفتار و رفتار روشنگرانه خود اعتقادات صحیح را از پندارهای باطل و انحرافی نمایان می کنند. با نگاه به قیام امام حسین «علیه السلام» از این زاویه، درس های بزرگی را می آموزیم. نماد اعتقادی عاشورا اضافه بر جنبه نظری، در جنبه عملی گویاتر است. توحید در عبادت، اطاعت، استعانت و… در جلسه درس عاشورا می درخشد.
توحید در نصرت خواهی و فقط بر خدا اعتماد کردن، از جلوه های دیگر نقش آفرینی عقیده، در عمل است. امام حسین «علیه السلام» تنها تکیه گاهش خدا بود، نه نامه ها، حمایت ها و شعارها. وقتی سپاه حرّ راه را بر کاروان امام بست، حضرت ضمن خطابه ای که درباره حرکت خویش و امتناع از بیعت و استناد به نامه های کوفیان ایراد کرد، در پایان ضمن گلایه از عهدشکنی کوفیان فرمود: «… و ان لم تفعلوا و نقضتم عهودکم و خلعتم بیعتکم… سیُغْنی اللّه عنکم؛ «… تکیه گاهم خداست و او مرا از شما بی نیاز می کند.»
در ادامه راه نیز وقتی با اباعبداللّه مشرقی ملاقات کرد و او و همراهش اوضاع کوفه و گردآمدن مردم را برای جنگ با آن حضرت بیان کردند، پاسخ امام این بود که «حسبی اللّه و نعم الوکیل»
مرحوم مفید نقل می کند صبح عاشورا وقتی سپاه کوفه با همهمه رو به اردوگاه امام تاختند، دستان نیایشگر امام حسین «علیه السلام» رو به آسمان بود و چنین می گفت: «اللهم انت ثقتی فی کل کربٍ، و رجائی فی کلّ شدةٍ…»؛ خدایا! در هر گرفتاری و شدت، تکیه گاه و امیدم تویی و در هر حادثه که برایم پیش آید، پشتوانه منی، چه بسا در سختی ها و گرفتاری ها که تنها به درگاه تو روی آورده و دست نیاز و دعا به آستان تو گشودم و تو آن را برطرف ساختی…»
این حالت و روحیه، جلوه بیرونی عقیده قلبی به مبدأ و یقین به نصرت الهی است و توحید در دعا و طلب را می رساند و چنین عقیده و عمل نشان دهنده تجلّی عینی پیام وحی در وجود مبارک امام حسین «علیه السلام» است که می فرماید: «ایاک نعبد و ایّاک نستعین»
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات