* نكته ديگر اين است كه الان در كف جامعه ما برخورد سختي با مظاهر بيحجابي نميشود، مگر اينكه ديگر خيلي ساختارشكن باشد. در سطح تهران و بسياري از شهرستانها همين است. چيزي هم كه مشخص است اين است كه اين موضوع چندان محل دغدغه مردم نيست. آنقدر مسائل اقتصادي و فشارهاي مختلف وجود دارند كه اين قضيه خيلي ذهن مردم را مشغول نميكند. ولي چيزي كه به نظر ميرسد موضوع حجاب ابزاري است در دست دشمن كه بعضي وقتها روي آن دست بگذارد، دربارهاش صحبت و جامعه را چند دسته كند. نظر شما درباره اين قضيه كه بيش از آنچه كه يك دغدغه واقعي كف جامعه باشد، بيشتر آلتي است در دست دشمن خارجي براي فشار آوردن به جمهوري اسلامي.
حجتالاسلام باقرزاده: اين مسئله بيشتر در نزديكيهاي انتخابات بروز پيدا ميكند. اينها يكسري مطالبات غيرواقعي را ايجاد ميكنند تا مطالبات واقعي در بين آنها گم شود. بحث قصاص، حجاب، اعدام. چند وقت ديگر بحث دوچرخهسواري زنان مطرح خواهد شد. هميشه نزديك انتخابات اينجور بحثها مطرح ميشوند. اينها بيشتر ابزار سياسي هستند تا نياز مردم. اين امر كاملاً مشخص است كه واقعاً نياز مردم ما اين نيست. مثلاً در قضيه انتخابات 92، يكمرتبه دوقطبي ديواركشي در خيابان را مطرح كردند.
و اينكه ميخواهند پيادهروها را زنانه مردانه كنند. از اين حرف خندهدارتر سراغ داريد؟ مثلاً كسي مثل آقاي رئيسي كه خانمش يك آدم تحصيلكرده، مدرس دانشگاه، اهل قلم و حضور اجتماعي و سخنراني است، حالا اين آقا ميخواهد بيايد و جامعه را قرنطينه كند و پيادهروها را بگويد آنطرف زنانه بشود، اينطرف مردانه. دروغ به اين بزرگي را با هدف دوقطبيسازي ميگويند، من نميدانم من و شما به عنوان يك كار رسانهاي لازم ا ست به اين آتشي كه آنها روشن كردهاند دامن بزنيم. اتفاقاً يكي از اعتراضات من به صدا و سيما همين است كه يكوقتهائي در زمين ديگران بازي ميكند.
* آقاي نصيري در گفتگوي شبكه 4 و آنتن زنده گفتند ورود حاكميت موجب تضعيف حجاب شده. به نظر ميرسد كه اين نگاه تكبعدي است، نظر شما در این باره چیست؟
حجتالاسلام باقرزاده: به نظرم به آقاي نصيري بايد گفت كه شما داريد در اينجا معلولي به نام گسترش بيحجابي را مطرح ميكنيد. جفائي كه داريد انجام ميدهيد اين است كه داريد اين معلول را به علتي خيالي به نام قانون اجباري بودن حجاب نسبت ميدهيد، در حالي كه معلول اين قانون نيست و اگر هم باشد، در كنارش معلول صد تا عامل ديگر هم هست. ما قبول داريم كه امروز بيحجابي و بدحجابي گسترش پيدا كرده، اما نقش رسانهها، اينترنت، اينستاگرام، تلگرام، واتساپ، رفتارهاي دولت، اجراكنندگان طرحهای بیگانگان در داخل كشور، ماهواره، خود بازار بسيار مهم هستند. امروز يك خانم اگر بخواهد مانتوي مناسبي پيدا كند، نميتواند. خيلي عجيب است.
يعني افراد متدين جامعه ما نميتوانند براي زن و دختر خود مانتوي مناسب شئون زن مسلمان پيدا كنند، ولي اگر يك مانتوي تنگ و بدننما بخواهيد، ميتوانيد برويد سر خيابان و تهيه كنيد. اين يعني عواملي در كشور ما و حتي در بازار و تجارت دارند خطدهي ميكنند. چهل سال از انقلاب گذشته است و ما هنوز در زمينه توليد چادر، يك كشور قوي و تعيينكننده نيستيم. اين واقعاً دردآور نيست؟
بعد بيائيم همه كاسه كوزهها را سر قانون الزام به حجاب بشكنيم. واقعاً قانون الزام به حجاب باعث اين همه به همريختگي در امر حجاب شده است يا فقدان همه عناصر و عواملي كه بايد وجود داشته باشند تا قانون حجاب درست كار كند؟ مثل اين است كه ماشين ما درست راه نرود و شما همه تقصيرها را بيندازيد گردن كاربراتور، در حالي كه چرخ شما درست نيست، گيربكس ماشين خراب است و همه جاي ماشين درست كار نميكند و شما همه تقصيرها را مياندازيد به گردن پمپ بنزين. گيريم كه پمپ هم درست عمل كند، چرخ اتومبيل درست راه نميرود و اهرمهاي ماشين با هم match نيستند. اين يك نامردي است كه بعضيها در حال حاضر… يكي از دلايلي كه حجاب به درستي رعايت نميشود، به خاطر لجبازي مردم با حاكميت و با دولت است.
يعني مردم يك دولت پير فشل را ميبينند كه هفت سال است نه تنها مشكلي را از مردم حل نكرده، روز به روز با بيتدبيريها، بيتوجهيها و با به تمسخر گرفتن واقعيتهاي زندگي مردم، بر مشكلات آنها افزوده است. آن وقت به يك زن بگوئيد حجابت را درست كن. به ريش آدم ميخندد و واقعاً آدم از اين تذكري كه داده خجالت ميكشد، چون ميپرسد تو اگر بلدي با منكرات برخورد كني، چرا با اين رئيسجمهورت برخورد نميكني كه هر كاري دلش ميخواهد ميكند. به خاطر وجود اين دولت و اين رئيسجمهور و برخي از دولتمرداني كه وجودشان نه تنها مفيد نيست كه مضر است، شرمنده مردممان هستيم. بعد شما در اين پازل ناهماهنگ ناموزون كاريكاتوري ميخواهيد حجاب را درست كنيد. درست نميشود، بعد همه تقصيرها را مياندازيد گردن قانون الزام حجاب. ما در كنار قانون الزام حجاب، قانون الزام به ازدواج را داريم. آيا براي اين كار تمهيدات لازم را فراهم كردهايم؟ نميخواهم بگويم تمام كساني كه مشكل حجاب دارند، مشكل دروني دارند، ولي بالاخره فشار جنسي، فشار شهوت قابل انکار نیست.
مثلاً مديريت فضاي مجازي و نقش آن در ترويج بيحجابي. آقاي نصيري چرا به اين نميپردازد كه علت افزايش بيحجابي و بدحجابي گسترش ولنگاري در مديريت فضاي مجازي است. اين فضا اصلاً صاحب ندارد. همين اينستاگرامي كه شما مثال زديد. آيا ما نميتوانيم يك شبكه تصويري و اينستاگرام ملي داشته باشيم كه هم تجارت و كسب و كار ما را رونق بدهد ـ چون خيليها دارند در فضاي اينستاگرام كسب و كار ميكنند و آدمهاي سالمي هستند، ولي در مواقع بيكاري، اينستاگرامگردي هم میکنند كه مفاسد و توقعات زيادي را در خانوادهها و جامعه ايجاد ميكند و نارضايتي مرد از زنش به خاطر گشتن در فضاي مجازي و مشاهده زنان برهنهاي كه آنها را با همسر خودش مقايسه ميكند، پیش میآید. اين تقصير فضاي مجازي است يا تقصير قانون الزام حجاب؟
ما قانون مربوط به ازدواج را رها كرديم، تنها گذاشتيم و حمايت نكرديم و عناصري را كه بايد باعث كارآمدي قانون الزام حجاب بشود، همه را از اين قانون گرفتهايم و ميگوئيم چرا مردم باحجاب نيستند. شما بايد همه اينها را جور كنيد. وقتي كه طرف شكمش گرسنه است و نيازهاي مالي شديد دارد و كسب و كارش پاسخگوي نيازهايش نيست، وقتي جوان بيكار است. وقتي در يك خانواده سه تا پسر بيكار و دو تا دختر فارغالتحصيل مجرد وجود دارند، شما وقتي به او ميگوئيد حجاب را رعايت كن، طرف ما را به شكل كاريكاتور ميبيند. بنابراين آقاي نصيري ميخواهد واقعبينانه برخورد كند، بايد براي ريشهشناسي و علتشناسي علل بيحجابي در جامعه دنبال همه عوامل برود. مسائل اجتماعي تكعاملي نيستند و برخورد تكعاملي با اين مسئله توسط آقاي نصيري واقعاً جاي تعجب دارد. ايشان يك آدم فرهيخته اهل قلم و اهل كتاب است. چطور براي چنين موضوع مهم اجتماعياي، همه تقصيرها را به گردن قانون الزام حجاب مياندازند؟
يعني اگر قانون الزام حجاب در تركيه وجود نداشته باشد، فحشا و منكرات وجود ندارد؟ مقابل مسجد به آن عظمت كاباره به آن عظمت وجود دارد. اين جامعه مطلوب ماست؟ ما به اين دليل نميتوانيم جامعهمان را معنوي كنيم كه قانون الزام حجاب را داريم يا به خاطر اين است كه مكملهايش را نداريم؟ اين مكمل، اجزاي تكميلكننده قانون الزام حجاب هستند كه پازل بزرگي است كه در صورت موجود بودن عوامل آن، در جامعه ايجاد عفاف و حجاب ميكند.
چه بسا لازم باشد كه قانون جامعي را براي عفاف و حجاب تدوين كنيم و يا قوانين كوچكتري را تصويب كنيم تا به قانون جامعي برسيم. اين قانون جامع بايد كلاً اجرا بشود تا به حجاب و عفاف برسيم. اگر هدف اين است، ازدواج بايد درست بشود، مساجد بايد لحاظ بشوند.
به نظر من اگر براي حجاب تبليغ كرده بود و نهادهاي فرهنگي ما پول و بودجه داشتند و به صدا و سيما ميدادند كه حجاب را تبليغ كند، الان وضعيت اجتماع ما اين نبود. يك وقتي ميخنديديم به اينكه پليس بخواهد ما را مجبور كند كه كمربند ايمني را ببنديم. شايد خاطرتان باشد كه اوايل قانون اجباري شدن كمربند ايمني تصويب شد، چگونه واكنش نشان ميداديم. بيست سي سال پيش اصلاً چيزي به نام كمربند ايمني اتومبيل نداشتيم و اوايل اگر كسي ميخواست كمربند ايمني را ببندد، آن را تشريفات بيخودي ميدانستيم.
آنقدر تبليغات جذاب حتي بين بچهها و تحت عنوان هميار پليس كار كرديم كه امروز كسي به خاطر اينكه پليس دارد به خاطر نبستن كمربند ايمني جريمهاش ميكند، شاخ درنميآورد. آنوقت موقعي كه به كسي ميگوئيم حجابت را رعايت كن، چون كار فرهنگي نكردهايم، نميفهمد كه چرا حجاب اينقدر لازم است و ميپرسد نقش حجاب در زندگي و معيشت من چيست؟ اگر كار فرهنگي روي حجاب انجام شود، جامعه به اين درك ميرسد كه حجاب حيات طيبه جامعه را تأمين ميكند. حجاب تضمينكننده عفاف است. همه جامعه ما عفاف را قبول دارند، اما غافلند از اينكه اگر حفاظي به نام حجاب وجود نداشته باشد، عفاف روي هواست. در جامعهاي كه چشمها به صحنههاي مهيج جنسي عادت ميكنند و جامعهاي كه هرزه بار ميآيد، بيبروبرگرد عفافش را از دست ميدهد. ما امروز جامعهاي داريم كه حتي اگر به آدم بدحجاب هم بگوئيد كه تو عفاف نداري، عصباني ميشود و ميگويد اگر حجاب ندارم، عفاف دارم، ولي متوجه نشده كه بدحجابي چگونه دارد ذره ذره عفاف را در جامعه از بين ميبرد.
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات