*مرز حقوق فردي با حكمي كه بايد توسط حاكميت اسلامي اجرا شود كجاست؟ چون برخي ادعا ميكنند كه حجاب يك امر شخصي و فردي است. كما اينكه در حاكميت اسلامي نسبت به اينكه افراد نماز بخوانند، هيچ اجباري وجود ندارد. چرا موضوع حجاب را اينگونه مطرح ميكنيم كه در جامعه تأثير ميگذارد؟ شاقولي كه باعث شده حجاب را يك امر اجتماعي بدانيم و در حوزه فعليت حاكميت اسلامي قرار بدهيم كجاست؟
حجتالاسلام باقرزاده: از آثار آن ميشود فهميد. شما اگر در خانه خودتان نماز نخوانيد، آثار اجتماعي ندارد. من يقهام را حسابي بستهام و تسبيح هم به دست گرفتهام و ذكر هم ميگويم، ولي نماز نميخوانم. چه كسي اين را ميفهمد؟
شايد فقط زنم بفهمد. اگر خانمي برود پيش قاضي و شكايت كند كه من ميخواهم بچه تربيت كنم، ولي شوهرم نماز نميخواند و حسن معاشرت ندارد، من حق طلاق دارم يا ندارم؟ قاضي بايد به او حق طلاق بدهد.
وقتي خانواده مطرح ميشود، يعني اجتماع. يعني پاي دو نفر در ميان است، پدر با بچه، شوهر با همسر و… اگر برود شكايت كند كه اين آقا نماز نميخواند، آقا نميتواند در دادگاه بگويد كه نماز يك بحث شخصي و به خودم مربوط است. اين طور نيست.
حسن معاشرت، حسن اخلاق جزو اخلاقيات حساب ميشود و به خانواده ضرر ميزند و خانم ميتواند بگويد خلاف شأن و زندگي من است كه با يك مرد تاركالصلوه و مرد شارب خمر زندگي كنم. او ميتواند بگويد كه او در خيابان شرب خمر نميكند و كسي هم نميداند كه او شرب خمر ميكند، ولي من ميدانم. كساني كه معتاد ميشوند، در خيابان وافور دستشان ميگيرند و ترياك ميكشند؟ نه، ميروند در كنج آشپزخانهشان اين كار را ميكنند. آيا زن ميتواند از معتاد بودن شوهرش شكايت كند يا نه؟ بله ميتواند. اتفاقاً نماز و اعتياد يك امر شخصي است و ممكن است طرف بگويد آقا! مگر شما خرج اعتياد مرا ميدهي؟ مگر شما از نماز من متضرر ميشوي؟ به شما چه ربطي دارد كه من نماز ميخوانم يا نميخوانم. اگر اين حرف را بزند، آيا دادگاه از او قبول ميكند؟
لذا همين مواردي كه شما به آنها اشاره كرديد، مثل نماز و اعتياد كه طرف ميگويد به خودم مربوط است و شما خرج اعتياد مرا نميدهي، خودم دارم زحمت ميكشم و پول درميآورم و ميخواهم ترياك و حشيش بكشم، به شما چه ربطي دارد؟ اين حرف از اين آدم مسموع نيست.
دادگاه بايد به اين قضيه رسيدگي كند و بگويد شما در شأن اين خانم نيستي. اين خانوادهاي است كه ميخواهد بچهاش را متدين تربيت كند و لذا اين زن حق دارد به دادگاه بگويد كه من با آدم تاركالصلوه يا با آدم شاربخمر نميتوانم زندگي كنم. براي من عسر و حرج است؛ چون سعادت آن آدم به نماز اين آدم بند است.
حالا ميآئيم به صحنه اجتماع. شما ميخواهيد بچهتان را بفرستيد بيرون كه مثلاً برود دانشگاه. بعد بچهاي كه در راه دانشگاه است، تازه امروز كه حجاب واجب است و اينقدر ناراضي هستيم، حالا تصورش را بكنيد كه دولت در اين زمينه وظيفهاي نداشته باشد و از كنار موضوع با بياعتنائي عبور كند، چه اتفاقي ميافتد؟ من عذر ميخواهم كه ناچارم اينقدر صريح حرف بزنم. در غرب كه اين مسائل مطرح نيستند، طرف در پاك يا كنار خيابان عمل جنسي يا در اتوبوس انجام ميدهد.
به طرف گفتند بگو الف، نميگفت. هر چه اصرار كردند بگو الف، زيربار نرفت. گفتند چرا نميگوئي؟ گفت اگر بگويم الف بايد تا آخرش بروم. حالا حكايت ماست. علت اينكه نظام اسلامي بايد روي مسئله حجاب پافشاري كند اين است كه اگر اينجا را كوتاه آمد، بعد از آن قرار است تا كجا به او فشار بياورند كه عقبنشيني كند؟ آيا حجاب يك واجب شرعي هست يا نيست؟ اگر شما از اين واجب شرعي كوتاه آمديد، فردا نسبت به قمار، مشروبات الكلي، زنا و… بايد كوتاه بيائيد.
اين سئوالي كه فرموديد حجاب يك امر شخصي است. عفاف يك امر شخصي است، اما حجاب يك امر اجتماعي است. عفاف شما به خودتان مربوط است و من هم نميتوانم بفهمم كه آيا شما عفاف داريد يا نداريد. همچنان كه شما هم نميتوانيد بفهميد كه آيا من عفاف دارم يا ندارم. ممكن است كسي زير چادر هم عفاف نداشته باشد. عفاف يك امر دروني و شخصي است، اما حجاب، نوع حضور شما در جامعه، نوع رفت و آمد شما در جامعه و پارك و… امر شخصي نيست و نوع رفتار شما تعيينكننده نوع رفتار ديگران است.
واقعيتهاي هستي را كه نميشود زيرسبيلي رد كرد. وقتي كه بيحجابي در جامعه رواج پيدا كند، سيري ندارد. بعضيها ميگويند اجازه بدهيد جامعه نديد بديد نباشد. حالا بگذاريد ببيند بالاي زانو چه جوري است. آيا در غرب كه گفتند بگذار ببيند و همه چيز را ديدند، آيا غرب سير شد؟ يعني شهروندان غربي از نظر جنسي سير و اشباع شدهاند؟ چنين چيزي نيست. لذا در غرب هر چه جلوي قضيه را باز كردند، تشنهتر شدند و از روابط با زن كشيدند به روابط با مرد. ديدند فايده ندارد، رابطه با زن به چه درد ميخورد. مردها هم گفتند ول كنيد مردها را. اينها ما را استعمار ميكنند. فمينيستها گفتند رابطه زن با زن را ترويج كنيم كه زنها از مردها مستغني بشوند. بعد رفتند به سراغ رابطه انسان بالغ با نابالغ و به بچهها تجاوز كردند، بعد رفتند به سراغ حيوانات. انسان يك موجود سيريناپذير است و خداوند متعال خطوطي را ترسيم فرموده و گفته از اينجا جلوتر نرو، چون اين عطش تمام نميشود، بلكه متنوعتر ميشود. در اين فرصت عمري كه به انسان داده ميشود، قرار نيست كه به طور كامل به خواستههاي نفساني خودش برسد. در روايات هم داريم كه اگر كسي در اين وادي بيفتد، آخر عمرش به حسرت ميافتد. كسي كه همه عمرش را گذاشته روي اين كه اين يا آن زن را تجربه كند و چشمچراني كرده، آخر عمرش با حسرت از دنيا ميرود و ميگويد ما كه چيزي نچشيديم. انشاءالله جوانان لذت ببرند. ما كه عمرمان گذشته، انشاءالله جوانها حالش را ببرند. آخرش هم با حسرت ميميرد.
و راهي كه خداوند متعال جلوي پاي بشر گذاشته اين است كه به اندازه ضرورت و بقاي نسل و نه فقط براي بقاي نسل كه براي زندگي با نشاط، در حد شرعي و با حلالي اين رابطه را داشته باش تا زندگيات را بكني، نه اينكه بخواهي در اين قضيه به سيري برسي، چون سيري وجود ندارد.
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات