«مرثیهای برای رآکتور اراک»
نوشته شده توسط نديم در 25 دی 1394 در شعر
یک لحظه حتی در خیال من
نمی گنجید
روزی به جای یک کبوتر
شعری برای یک رآکتور گفته باشم
یا جای باران و صدای ناودانها
در کوچههای شعرخیز شهر خود-شیراز-
از دودکشهای اراک و
آه سوزانش بگویم
اما نمیدانم چرا امروز
مثل تمام مادران داغدیده
مثل غرور زخمی ایران
رفتهست از لبهای من لبخند
مَردُم!
خود را به جای آن رآکتور میگذارم
قلب مرا از جا درآوردند
مَردُم!
شعر از : میلاد عرفانپور
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات