ادامه از قبل
* آقاي نصيري ادعاي ديگري هم كردند و گفتند كوتاه آمدن حاكميت سر موضوع كاست و ماهواره و… مثل كوتاه آمدن حاكميت در موضوع حجاب است و گفتند همانطور كه در آن موضوع كوتاه آمد، بعد از دادن هزينههاي بسيار در قضيه حجاب هم كوتاه خواهد آمد. نظر شما در این باره چیست؟
حجتالاسلام باقرزاده: تا زماني كه آقاي نصيريها بر آتش عقبنشيني ميدمند، ما به بركات انفاس قدسي امثال ايشان اين را ميپذيريم كه واقعاً نظام در جاهائي نتواند قانون حجاب را درست اجرا كند و اين نهي از منكر اتفاق نيفتد، ولي آقاي نصيري بايد پيش خدا براي خودش جواب درست كند. يادم هست موقعي كه بچه بوديم كارتوني ميدادند به اسم گاليور(Gulliver) كه شخصيتي داشت كه مدام ميگفت، «من ميدانم موفق نميشويم.»
در قضيه كاست و ويدئو، زماني ممنوعيت داشتيم كه ويدئو كلوپ نداشتيم. اوايل كه ويدئو آمده بود، ويدئو مساوي بود با فيلم جنسی. يعني كسي كه ويدئو ميخريد فقط براي ديدن فيلمهاي جنسی ميخريد، چون آن موقع ويدئوكلوپ كه نداشتيم. من تعجب ميكنم كه چرا اينقدر حافظه جامعه ما ضعيف است. زماني كميته با ويدئو برخورد ميكرد كه ما چيزي به نام ويدئوكلوپ نداشتيم. يعني در جامعه محصول نداشتيم. وقتي كه اين زمينه فراهم شد، به تدريج ممنوعيت هم برداشته شد. اگر ما بخواهيم جامعهمان را ايمنسازي كنيم و يك وقتي مثلاً منع ماهواره برداشته شد، يك عدهاي نيايند بگويند ما كه ميگفتيم منع ماهواره را برداريد. الان كه برداشته نشده، ما داريم آسيبهائي را كه جامعه ميبيند، بهعينه ميبينيم. جالب است در شهرهائي كه ماهواره رواج بيشتري دارد، درصد فريبخوردگي زنان و دختران بالاتر است. بنده معتقدم تهران شهر آسيبپذيري است، چون ماهواره در آن زياد است. تحليلهاي آبكي ماهواره، فضاي دروغين، جوسازيهاي ماهوارهاي كاملاً دارد روي مردم و خانوارهاي تهراني تأثير ميگذارد و نتيجهاش را در صندوقهاي رأي ميبينيد.
ممكن است بيست سال ديگر قانون ممنوعيت ماهواره برداشته شود، آن موقع آقاي نصيري بايد بگويد كه حكومت عقبنشيني كرده است؟ ضمن اينكه اگر امروز به خاطر فشارها نميتوانيم جلوي ماهواره را بگيريم، آيا اين دليل بر حقانيت آزادي ماهواره است؟ ما نميبينيم و نميدانيم كه ماهواره دارد چه بلائي سر خانوادههاي ما ميآورد؟ ما نميبينيم و نميدانيم كه گسست نسلي را جز ماهواره و فضاي مجازي چيز ديگري ايجاد نميكند؟ اگر ما نميتوانيم مثلاً اينستاگرام يا ماهواره را ببنديم، اين دليل بر غلط بودن بستن آن است؟ يعني اگر نخواهيم در فضاي تحريم در دنيا هضم يا حذف بشويم، آيا بدين معناست كه نبايد در برابر تحريم مقاومت كنيم؟ يا بايد اقتصاد مقاومتي را اجرا كنيم؟ ما بايد فرهنگمان را هم مقاومتي كنيم. فرهنگ مقاومتي در مقطعي با بگير و ببند درست ميشود، ولي جلوتر كه برويم، ديگر بگير و ببند ضرورتي ندارد. اين به معناي عقبنشيني نيست.
در قضيه حجاب هم اگر دولتمردان، مجلس، قوه قضائيه، قوه مجريه و همه مسئولين دست به دست هم ندهند، ممكن است حاكميت ناچار به عقبنشيني بشود. محال نيست كه عقبنشيني اتفاق بيفتد، اما علتش عدم درست بودن قانون الزام حجاب نيست، بلكه علتش عدم همراهي است. تمام نهادها و افراد، از جمله آقاي نصيري با اين قانون همراهي و براي آن تئوريپردازي نكردهاند، ولی اين، حق را باطل يا باطل را حق نميكند. نميتوانيم بگوئيم چون نتوانستيم، پس حق نبوديم. اگر ما در بعضي از عملياتها در جبهه به خاطر عدم همراهي يك نهاد شكست خورديم، آيا دفاع مقدس زير سئوال ميرود؟ اگر عقبنشيني كرديم، اصل دفاع زير سئوال ميرود؟ نه، ولي بايد بفهميم چه شد كه در فاو عقبنشيني كرديم. دليل اين را بايد به دست بياوريم. يك زماني با قدرت، فاو را گرفتيم و يك زماني با ضعف از دستش داديم. حالا آيا فاو گرفتنمان اشتباه بوده؟ آيا عمليات والفجر 8 عمليات اشتباهي بوده؟ يا بايد برويم مقصرهاي از دست دادن فاو را پيدا كنيم. در هفته دفاع مقدس هم هستيم…
* اين شبهه مطرح ميشود كه زنان در جامعه ايران در طي سالهاي بعد از انقلاب سركوب شده و به حد اعتلائي كه براي بروز و ظهور اجتماعي لازم بود، نرسيدند و بخشي را به گردن مسئله حجاب مياندازند. به نظر شما اين قضيه چقدر صادق است؟
حجتالاسلام باقرزاده: رابطه حجاب با ارتقاي شخصيت زن اتفاقاً رابطه مثبت است، نه منفي. اين طور نيست كه هر قدر حجاب كمتر بشود، شخصيت زن تعالي بيشتري پيدا ميكند. اگر حضور اجتماعي زن را به خاطر انسان بودنش قبول كنيد، به او اجازه تحصيل، استاد و وكيل و وزير و مديركل و معلم و جراح و نويسنده و شاعر شدن ميدهيد. زماني كه زن را به عنوان يك انسان، خلاق، مبتكر، مخترع و… ديديد ـ چون خصيصههاي انسان همينها و فرقش با حيوانات در همين است كه انسان خلاق و مظهر خلاقيت خداي متعال است ـ اگر زن را به اين عنوان ديديد، امكان ارتقاي اجتماعياش بيشتر است.
ولي اگر زن را كالاي كولسي در خدمت تحريك شهوت مردان ديديد، تمام استعدادهاي اين زن بايد خرج خودنمائي بشود. يعني از نظر تئوريك بين بيحجابي و ارتقاي شخصيت زن رابطه عكس وجود دارد. در جهان هم زندگي انديشمندان، فلاسفه، محققان و مديران ارشد زن را مطالعه كنيد و ببينيد آيا اهل بيبندوباري بودهاند؟ طراز زندگي اينها ابداً طراز زندگي يك زن بی بند و بار نيست و صاحب نوعي تقوای متناسب با جامعه خودشان هستند. آدم با شخصيت سياسي نبايد دوست دختر و دوست پسر داشته با شد يا عكس لختي نبايد از او در فضاي مجازي ديده بشود و نبايد رابطه پنهاني داشته باشد. اينها يعني همان بدحجابي و ولنگارياي كه ما در جامعهمان داريم آن را به عنوان عامل ارتقاي زنان مطرح ميكنيم، در حالي كه در همان جوامع غربي هم به عنوان عامل شخصيت زن تلقي ميشوند. بنابراين از نظر تئوريك بين بدحجابي و ارتقاي شخصيت زن رابطه عكس وجود د ارد. ما اگر بخواهيم شخصيت زن ارتقا پيدا كند، بايد زن را از جهت انساني ببينيم تا شخصيت او ربطي به جنسيتش نداشته باشد. اين اختراع، ابتكار، خلاقيت، تحقيق، كتاب، مديريت و… مال يك انسان است. حجاب در واقع «نه» بزرگ يك زن است به چشمهاي هيز و به عشرتطلبي و هرزگي مردان هرزه.
* افرادي هستند كه ميگويند اين نوع نگاه به زن اتفاقاً خاستگاه جنسي دارد.
حجتالاسلام باقرزاده: جذابيت جنسي زن يك واقعيت است و من چه نگاه بكنم چه نگاه نكنم، وجود دارد. هر كسي هم كه اين حرف را ميزند، دارد به خودش دروغ ميگويد و ديگران را شاخدار فرض كرده است. مثلاً طرف يك زن برهنه را بغل كند و بگويد من به خاطر شخصيت انساني او را بغلش كردهام. چنين حرفي از هيچكسي قابل قبول نيست. زن با عرياني خود تبديل به يك كالا ميشود و نميتواند به يك مرد بگويد كه تو نگاه نكن، چون خود آن زن هم ميفهمد كه دارد چه منفعتي را از مرد ميگيرد. يعني ميفهمد چه چيزي را ميگويد نگاه نكن. آن وقت برميگردد و به آن مرد ميگويد اينقدر نگاه جنسي به زنها نداشته باش و در درون خودش دارد به حرف خودش ميخندد. چون هر مردي ميداند كه وقتي به يك زن زيبا با آرايش غليظ نگاه ميكند، با چه منظوري نگاه ميكند.
ما نميگوئيم زن بايد شلخته باشد و نبايد جذاب باشد، اما بايد به عنوان يك شخصيت انساني جذاب باشد. به عنوان يك انسان پاك، آراسته، اتوكشيده، با لباس موقر كه به زن شخصيت بدهد، نه لباسي كه تحريككننده باشد. حجاب نميآيد كه انسان را زشت و غيرقابل رغبت كند.
حجاب رغبت انساني را زياد ميكند. انسان به يك زن باحجاب به عنوان علم و هنر و شخصيت و پرستيژ اجتماعي او رغبت پيدا ميكند، نه به عنوان التذاذ جنسي از فلان قسمت بدن او. اين آن چيزي است كه حجاب را ميسازد و معرفي ميكند. قرآن كريم ميفرمايد زنها با حجاب باشند براي اينكه شناخته بشوند و اذيت نشوند. اگر مردي بخواهد لذت جنسي از زني ببرد، حجاب زن به او ميفهماند كه اين زن مال اين كار نيست. لذا حجاب زن را ميشناساند.
زن با حجاب در بين جوانان هرزه محل شناخته شده است. همه او را ميشناسند كه دختر فلاني و با حجاب و سنگين و رنگين است. صبح ميرود دانشگاه و برميگردد. از ماشينش پياده ميشود و ميرود به خانهاش و ميدانند كه اهل اين حرفها نيست كه برايش پيامك بفرستند و اتفاقي بيفتد. اما كسي كه بدحجاب است و هر روز با يك مانتو و كفش و كيف و رنگ جديدي در انظار ظاهر ميشود، جامعه ميفهمد كه او به خاطر چه چيزي دارد اينقدر هزينه ميكند. ميگويند آدم بايد قلبش پاك و صاف باشد، اما، «از كوره همان برون تراود كه در اوست.» تو داري با تمام وجودت اعلام نياز به ديگرن ميكني. چطور توقع داري كه ديگران احساس نكنند كه تو به نگاهشان نياز داري؟ دختر خانم يا خانمي كه براي بيرون آمدن از خانه كلي هزينه ميكند، هزينه لوازم آرايش و لباسهاي متعدد، چون با يك لباس كه نميشود خودنمائي را محقق كرد و مرتباً بايد لباسش را عوض و بازارگرمي كند. آدمي با اين همه تنوع در لباس، آرايش و مد، از شخصيتش چيزي باقي ميماند؟ يعني اصلاً چنين زني فرصت ميكند كتاب بخواند؟ آدمهاي اهل كتاب و مطالعه و تحصيل و آموختن به ديگران و تخصص هستند، اصلاً فرصت ميكنند براي خودنمائي اين همه هزينه كنند؟ چون خودنمائي و مد تمامي ندارد. امروز چاك فلان جاي مانتو مد ميشود، فردا خط فلان جاي شلوار، پسفردا رنگ فلان براي كفش. امروز set كفش و روسري و… آيا اين همه مشغله براي زن فرصتي باقي ميگذارد كه فرهيخته بشود؟
ما ميفهميم كه نقش جنسيت در نگاه آدمها يك نقش واقعي است. نقش تظاهرات و تجملات در نگاه جنسي به زن يك امر واقعي است. ايمان، دين و علم اين حقيقت واقعي را ميفهمد و داد ميزند و آن وقت به او ميگويند كه تو نگاهت جنسي است. آن كسي كه مخفي ميكند و بعد زير چشمي نگاه ميكند، نگاهش جنسي است، نه كسي كه آژير ميكشد كه اين شيوه، نگاهها را جنسي ميكند، نگاهش جنسيتي نيست، واقعگرايانه است. دين، علم، روانشناسي و جامعهشناسي اصيل اين واقعيت را برملا، كالبدشكافي و براي جامعه بيان ميكند، نگاه سكسي نيست، بلكه نگاه واقعي است. كسي كه ميخواهد اين فرياد زده نشود و اين هشدار داده نشود و اين آژير كشيده نشود، نگاهش جنسی است و دوست دارد همه چيز مخفيانه و طبق نگاه او تنجام شود.
* گفته ميشود جمهوري اسلامي براي زنان محدوديت به وجود آورده است. شما مفصلاً توضيح داديد كه دين تلاش ميكند در ارزيابي شخصيت او، نقش جنسياش كنار گذاشته و بيشتر روي ابعاد ديگر شخصيت او تمركز شود.
حجتالاسلام باقرزاده: مادراني كه فرزندانشان را به جبهه فرستادند. مطمئن باشيد بچهاي كه از دامن يك زن پاك جدا ميشود و به جبهه ميرود، موتور محرك او پاكي نهاد خانواده است و شوهري كه زنش را رها ميكند و به جبهه ميرود، مطمئن است كه همسرش سنگر خانواده را حفظ ميكند و مراقب دختر و پسر اوست. مردي كه مطمئن نباشد كه زنش حريم خانواده را حفظ ميكند و به عفاف زنش مطمئن نباشد، انگيزه حضور جهادي و اجتماعياش كم ميشود. لذا ميبينيد كه در زمان جنگ، زنان ما به خاطر عفاف و پاكدامنيشان در حفظ و تقويت روحيه رزمندگان نقش زيادي داشتند. اگر مردي سه ماه، شش ماه به جبهه ميرفت و گاهي براي مرخصي برميگشت، با زني روبرو ميشد كه سراپاي وجودش فرياد عفاف ميزند و كاملاً مطمئن ميشد كه اين زن در غيبت او كاملا، عفيفانه زندگي ميكند، اگر چنين اطميناني نبود، آيا اين مرد ميتوانست با خيال راحت در جبهه حضور پيدا كند؟
* فراتر از آن، ما در تاريخ انقلاب و دفاع مقدس خانمي مثل خانم دباغ را داريم كه در دوره جنگ فرمانده سپاه همدان بودند.
حجتالاسلام باقرزاده: همينطور است.
يعني به واسطه اسلام و دين منكر نقش مستقيم زنان حتي در جنگ هم نشديم و آن را سركوب نكرديم.
همين چند روز پيش تلويزيون خانمي را نشان ميداد كه در زمان جنگ با توپ و تانك دشمن درگير بوده. در بحث حفظ خرمشهر، زنها در سنگرها از خرمشهر دفاع كردند. جمهوري اسلامي متأسفانه روي آمارهاي ارتقاي شخصيت زن كار نكرده. اينها بايد دائماً جلوي چشم باشند. آمار زنان متخصص، دانشگاهي، اساتيد، مبتكرين، كارآفرينهاي زن كه در بسياري از زمينهها از مردها جلوترند، زنان كارخانهدار، زنان سرمايهگذار در عرصههاي اقتصادي، زنان فعال اقتصادي و سياسي، فرهيختگان زني كه به عنوان نمايندگان مجلس، اعضاي احزاب، كارگزاران احزاب به عنوان وزير، NGOهائي كه توسط زنان اداره ميشوند، همه در سايه جمهوري اسلامي اتفاق افتاده است. در همين قضيه كرونا، حضور زنان چه در توليد ماسك، چه كمك به پرستاران در بيمارستان، كادرهاي درماني و پرستاري، شاهدي جدي بر حضور زنان بر بالين بيماراني است كه بيماري واگيردار خطرناك دارند. آمار زنان موفق در جمهوري اسلامي محيرالعقول است.
* با تشکر بابت وقتی که در اختیار ما گذاشتید.
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات