در خودم مانده بودم و ناگاه
تا به خود آمدم مُحرّم شد
چشم بستم درون خود باشم
کربلای غمش مُجسّم شد
رشته ی اتصال ما و حسین
نخ پرچم سیاه هیأت بود
شهدا خوب یادمان دادند
کربلایی شدن به همت بود
یاد آنان که در سیاهی شب
ماه بودند و روسفید شدند
خوش به حال رفیق هامان که
پای این حرفها شهید شدند
ماتَرکناک ، با تو می مانیم
وقت تجدید بیعت و یاری است
خاصه این روزها که عطر حرم
در حسینیه ی شما جاری است
خبری آمد و نسیم انداخت
از لب حوض خانه گلدان را
چند وقتی است خوب می فهمد
شهر من غربت شهیدان را
خیره ماندم به نام سرخ شهید
راز سربند کوچه سربسته است
زمزمه می کنند در گوشم
خط به خط جبهه جبهه خون دادیم
گام اول شروع هم عهدی است
ما به فرمانده اقتدا کردیم
گام دوم نماز با مهدی است
گرچه مظلوم ، مقتدر هستیم
مردِ میدانِ این مبارزه کیست؟
پاگذارند ، پایشان گیر است
داستان بزن وَ در رو نیست
نسل تبّت یدا ابی لهب است
هر که با دست حق درافتاده
همگی شاهدیم اسرائیل
به نفسهای آخر افتاده
یک اشاره به ما کنی کافی است
نقشه ی مرگ دشمنان ساده است
امر ، امر شماست آقاجان
دست ما روی ماشه آماده است
صلح با شمر تا ابد ممنوع
درس عباس ها مذاکره نیست
حال ما وصف خیبر و بدر است
شیعه امروز در محاصره نیست
در یمن ، شام ، کربلا ، بحرین
شورِ حب الحسین یجمعناست
از همین اتحاد معلوم است
روزهای زوال آمریکاست
اگر امسال با دعای شما
به حرم شاه عشق راهم داد
در کنار عمودها در راه
جایتان یک سلام خواهم داد
یک قدم مانده تا سپیده ی صبح
آخرین روزهای تاریک است
آمده در زبور، بعد از ذکر
اندکی صبر ، صبح نزدیک است
شیعه با کربلا بزرگ شده
مقتدایش شهید بی کفن است
خون مظلوم ها اثر کرده
ردّ پای ظهور در یمن است
صدر اخبار می شود روزی؛
آفتاب ظهور سر زده است
کعبه یک صبحِ جمعه می بیند
یادگار حسین آمده است
چه حسینی که ظهر عاشورا
پر شد از تیغ و نیزه دور و برش
چه حسینی که سر به نی داد و
زیر بار ستم نرفت سرش
تکیه بر نیزه ی غریبی داد
وسط یک سپاه تنها شد
تا زمین خورد داخل گودال
پای دشمن به خیمه اش وا شد
دور او پر شد از دوصد کینه
دشمنش تا رسید هلهله کرد
بدنش قطعه قطعه شد اما
با خدای خودش معامله کرد
در غمش گریه کرده ایم اگر
بال پروازمان همین اشک است
گریه افسردگی است؟! لا ولله
راز پنهان اربعین اشک است
متن شعر مرثیهسرائی جناب آقای سیدرضا نریمانی
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات