«من از ارزشهای انسانی صحبت میکردم و تو جوانها را دعوت به جنگی میکردی که هیچ مفهومی نداشت» این خلاصه و چکیدهی پاسخ عباس کیارستمی، استاد سینمای شبهروشنفکران وطنی، است به انتقادات ابراهیم حاتمیکیا.
وحید یامینپور نوشته است:
پاسخ مرحوم نادر ابراهیمی به عباس کیارستمی: ترسوها هم حق وراجی کردن دارند به شرط آنکه نخواهند سر تاریخ و سرزمین شان شیره بمالند…
“عصری رسید که اسلحه به دست شهیدان چسبید؛ عصری که اسلحه جزو تن شد و یکی از اعضای اصلی بدن شد؛ عصری که تحمیل چیزی – هرقدر هم ناچیز – دیگر به هیچ قیمت به اسلحه داران ممکن نبود. من و تو در آن عصر غریب کجا بودیم برادر؟ کجا بودیم؟
…عصری که شیردلان ماندند و بزدلان گریختند و شیردلان دیگر آنقدر گرسنه نبودند که سر در پی بزهای بیمار بگذارند…
…اما راستش گاهی فکر می کنم که ما هم نباید خیلی خجل باشیم. آخر ترسوها هم حقّ حیات دارند؛ حق نفس کشیدن و ورّاجی کردن و خوردن و خوابیدن – فقط به شرط آنکه شهامت آنرا داشته باشند که به ترس بی حصر خویش زیرلب اقرار کنند و به شرط آنکه نخواهند که سرخودشان ، خویشانشان ، پدران و مادران راحت طلب ثروت
اسفندماه سال گذشته ابراهیم حاتمیکیا در آخرین انتقاد مستفیمش به کیارستمیو سینمایش،گفته بود: «بین آنچه که مردم میخواهند و آنچه بچههای سینما میگویند فاصله است. سینما برای من بت نیست. فرش قرمز برای ما مسیر خون است. ما با چیزهای عجین بودیم که نمیتوانیم از آن دست بکشیم. کجاست قلمهایی که با قدرت پای این بحثها بایستد. زمانی زیادی است که مجله و روزنامه نمیخوانم چون احوالشان با من یکی نیست. اگر دیر اقدام کنیم و توجهای نداشته باشیم اوضاع بدتر میشود. اوایل انقلاب فیلمهای خانوادهای داشتیم و مسئله جامعه در آن بود اما الان کاملا پاکسازی شده است. استاد اعظم این جنس نگاه آقای کیارستمیاست و تأسی از این نوع نگاه تا دلتان بخواهد وجود دارد و عدهای میتوانند در کشوری که ۱۲۰۰ کیلومتر در آن جنگ میشود را نبینند و دنبال دفترچه مشقشان بروند.»
حالا عباس کیارستمیدر حاشیه جلسه پرسش و پاسخ با دانشجویان دانشگاه سیراکیوز آمریکا با توهین به دفاع مقدس و بیمفهوم خواندن آن سعی کرده است به صورت غیرمستقیم به اتهامات وارده از سوی ابراهیم حاتمیکیا نسبت به خودش پاسخ دهد.
کیارستمیبا این مقدمه که: «یک هفته قبل از اینکه اینجا بیایم، یکی از فیلمسازانی که سالها فیلم جنگی ساخته، فیلمهای پرهزینه جنگی و البته با مخاطب کمتر- برای اینکه مخاطب ایرانی دیگر حوصله جنگ نداشت، بنابراین ایشان بودجههای خیلی سنگین میگیرد و فیلمهای جنگی میسازد- گوش من رو پیچانده بود که زمانی که ما داشتیم میجنگیدیم کیارستمیداشت دنبال دفترچه دوستش میگشت.»
وی در ادامه خطاب به حاتمیکیا می گوید: «خانه دوست یکی از پربینندهترین فیلمهایی بود که من ساختم، درواقع همه جای دنیا آن را میشناسند. خانه دوست ماندگار شد چون راجع به یک ارزش انسانی صحبت میکرد. اما فیلمهای تو نماند چون تو راجع به یک پریودی از تاریخ ایران حرف زدی که تازه آن پریود هم به هیجان اورد بچهها را. احمدپور[شخصیت اصلی فیلم خانه دوست کجاست؟] رفت پس داد دفترچه را، اما تو به هیجان آوردی و احمدپورهای دیگر رفتند در جنگ و کشته شدند. و حالا پس از سالها میشود راجع به آنها فکر کرد که آنها چطوری از بین رفتند. در یک جنگی که هیچ مفهومینداشت.»
با این توضیحات کاملا مشخص است که چرا کیارستمیو شاگردان و پیروانش در اوج دفاع مردم از مملکت در روستاهای دورافتاده دنبال دفتر مشق میگشتند. نورچشمیمدیران سینمایی دهه شصت، حالا پس از سالها سکوت و بیپاسخ گذاشتن منتقدان، در پاسخ به انتقادات حاتمیکیا اعتراف میکند که «دفاع مقدس» را «جنگی بیمفهوم» میداند و حتی از حاتمیکیا برای اینکه از دفاع مقدس گفته است انتقاد هم میکند.
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات