با گذشت چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی، هنوز زوایای زیادی از ابعاد شخصیتی امام خمینی (ره) ناشناخته است. یکی از راههای شناخت این ابعاد ناشناخته مراجعه به اعضای بیت امام راحل است؛ افرادی که با امام حشر و نشر داشته اند و از نزدیک مشی ایشان را لمس کردهاند.
مطلب زیر بخشی از گفت و گو با حجتالاسلام مرتضی اشراقی، نوه امام خمینی (ره) می باشد
نظام جمهوری اسلامی درطول مسیر 40 ساله خود، از گردنهها و بحرانهای مختلفی به سلامت عبور کرده است، راز این مانایی و استحکام چیست؟ به نظر شما نقش ارزشها و آرمانهای این انقلاب (به عنوان روح و جوهره نظام) در این استحکام بیشتر است یا ساختار نظام جمهوری اسلامی؟
پاسخ این پرسش شما به نوعی در بخشی از سوال قبل داده شد. وقتی جامعه به این باور رسید که حق تعیین سرنوشت در ساختار سیاسی وجود دارد به مقابله با هر چه این ساختار را تهدید کند برمیخیزد و از آن محافظت میکند. تمام بحرانها و چالشهایی که نظام جمهوری اسلامی موفق به عبور از آن شده جز با همراهی مردم نبوده است. از سویی جمهوری اسلامی، خیل عظیم مردمی عاشقان نظام اسلامی را دارد که حاضر به جانفشانی برای آرمانهای آن هستند. از سویی دیگر نباید فراموش کرد ولایت فقیه اسلامی دلیل محکم و قوی بر استحکام نظام است.
همچنین در مانایی انقلاب ارزشها و آرمان به عنوان یک بال و نیز ساختار سیاسی موجود به عنوان بال دیگر به طور مساوی نقش ایفا میکنند. به طور خلاصه باید بگویم رمز مانایی و استحکام نظام اسلامی حضور گسترده مردم در تمامی عرصهها در زیر چتر و هدایت حکیمانه ولایت فقیه است که ستون فقرات نظام محسوب میشود.
به اعتراف دوست و دشمن، یکی از علل مهم قوام جمهوری اسلامی در عمر 40 ساله خود، وجود و حضور رهبری و ولایت فقیه در راس ساختار سیاسی - اجتماعی کشور بوده است. کمی درباره عمق نگاه استراتژیک و راهبردی امام راحل(ره) به عنوان مبدا و مبدع ایده ولایت فقیه در حکومتداری توضیح دهید.
با نگاهی گذرا به تاریخ فقه سیاسی در مییابیم مساله ولایت فقیه در تمام اعصارشیعه به نحوی وجود داشته است و علما و فقها هر جا که فرصتی مناسب برای پیاده و اجرا کردن احکام الهی به دست میآمده به این امر مهم همت گماردهاند.
به همین دلیل امام(ره) در حقیقت مبتکر نظریه ولایت فقیه نبودهاند بلکه ادامه دهنده راه فقهای پیشین هستند.
ایشان در واقع مبحث ولایت فقیه را در خلال مباحث فقهی کتاب «بیع» در بهمن 1348 در 13 جلسه درس خارجشان مطرح کردهاند ولی اینگونه هم نبود که از چارچوب فقه خارج نشوند بلکه ضرورت ایجاد حکومت اسلامی را به رهبری ولی فقیه، در علم کلام ثابت کردند.
کاری که امام(ره) کردند این بود که بحث ولایت فقیه را از قلمرو فقه بیرون آورده و به جایگاه اصلیاش که مساله کلامی است نشاندند.
حضرت آیتالله جوادیآملی در همین رابطه میفرمایند: ابتکار امام خمینی(ره) در دین و فقهشناسی نه مانند سایر اخباریون بود که از روزنه زبون تحجر به آن مینگرند و نه مانند اصولیون بود که از تنگنای مباحث الفاظ و اصول عملیه در آن نظر میکنند، بلکه دینشناسی امام در فقه اصغر و اوسط و اکبر تابع دینشناسی امامان معصوم(ع) بوده است.
امام(ره) با نگارش کتاب کشف الاسرار در سال 1323 شمسی ضمن پاسخگویی به اتهاماتی که نویسنده اسرار هزارساله و دیگران به اسلام زدند حمله به رژیم پهلوی را نیز به نحو بارزی آغاز کردند.
امام در کتاب کشفالاسرار خود میفرمایند: «خدای عادل هرگز تن دادن به حکومت ظالمان را نمیپذیرد؛ تنها حکومتی که خرد و شرع آن را حق میداند حکومت خدا یعنی حکومت قانون الهی است و این نوع حکومت اگر به دست فقیه هم نباشد باید حکومت براساس و قانون الهی که صلاح کشور و مردم در آن است اداره شود و چنین حکومتی بدون نظارت فقها امکانپذیر نیست.»
ایشان به عنوان ابداع گر فرضیه انقلاب دینی طغیان علیه مناسبات غاصبانه و مستقر را نهتنها مجاز بلکه وظیفه واجب همه مسلمانان برمیشمارند.
از این زاویه، تفاوت نگاه حضرت امام(ره) با بعضی از فقهای پیش از او هرچه بیشتر آشکار میشود؛ زیرا یک گروه، براندازی حکومتهای موجود را اگر با ضرر و خطر همراه بود واجب شرعی و لازم عقلی نمیدانستند و اصولا مبارزه با ستم را نوعی نهی از منکر تلقی کرده و انجام آن را تحت شرایطی ویژه که مهمترین آن در پی نداشتن خطر جانی بود مطرح میکردند، در حالی که امتیاز برجسته امام(ره) این بود که ایشان مبارزه با ظلم را به هر قیمتی واجب میشمردند.
از نگاه امام(ره) اگر منکر، ظلمی کلی و فراگیر بود نهی و مبارزه برای انهدام آن حتی اگر به کشتار و شهادت منتهی میشد واجب دانسته شده و این معنایی جز انقلاب نداشت. امام(ره) با این دیدگاه وارد مبارزه با رژیم ستمشاهی شدند.
به این ترتیب اندیشه تاسیس حکومت اسلامی از آغاز مبارزات مورد نظر امام(ره) بود ولی اولویت با ساختن و تربیت عناصر آگاه و یاران همدل بود، کاری که با جو آن روز هم شجاعت میخواست و هم نیاز به زمان داشت.
امام(ره) با این نگاه به مبارزه با رژیم سلطنتی پهلوی پرداخته و سرانجام نیز به پیروزی نهایی رسیدند و پایهگذار حکومتی اسلامی به شکل و محتوایی نوین و سازگار با متد حکومتداری روز، جمهوری اسلامی را بر پا کردند.
امام(ره) با تشکیل جمهوری اسلامی به جهانیان ثابت کردند میتوان حکومتی اسلامی تشکیل داد که با آراء و نظر مستقیم مردم و تحت رهبری ولایت فقیه شکل بگیرد و با تشکیل جمهوری اسلامی این وعده الهی را محقق ساختند.
پس در نتیجه حضرت امام خمینی(ره) مبدع اندیشه ولایت فقیه نبودهاند بلکه بسط دهنده و محقق کننده این الگوی حکومتی بودهاند. امروز اگر بخواهیم به طور عینی به کارکرد ولایت فقیه نگاه کنیم، مهمترین کارکرد این ساختار در جمهوری اسلامی «حفظ همبستگی ملی» و «ایستادگی و مقاومت در برابر قدرتهای خارجی» است.
همچنین باید اشاره کنم ولایت فقیه با تعبیری که بیان کردم جزو اساس تفکر سیاسی حضرت امام(ره) است و اگر فرد یا جریانی این الگو را قبول نداشته باشد،نمیتواند مدعی باشد پیرو خط امام است. امروز نیز خلف شایسته حضرت امام خمینی(ره)، حضرت آیتا… العظمی خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی سکاندار انقلاب هستند و بدانید که مخالفت با ایشان، مخالفت با امام(ره) است و مخالفان ایشان در حقیقت با امام مشکل دارند. اگر کسی این حرف را قبول نداشته باشد، پیرو امام(ره) نیست.
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات