بازخوانی سخنان عتاب آمیز رهبر انقلاب نسبت به شبهه افکنان عزاداری سید الشهداء علیه السلام
باید گریه و زاری کرد/ از موضع روشنفکری نگویند اینها دیگر لازم نیست! نه، اینها تا آخر لازم است/ عزاداریهای متعارف مردم مثل دستهجات سینهزنی، بلند کردن عَلَم و… اینها خیلی چیزهای خوبی است
نوای چاووشی محرم به گوش میرسد و اهتزاز پرچم عزای سید و سالار شهیدان در کوی برزن دلها را کربلایی کرده است، در این میان دوباره بازار نظریه پردازی درباره هیئتها و عزادایها گرم شده که با عناوین همچون آسیبشناسی و بایدها و نبایدها ترویج میشود؛ آسیبشناسیها و باید و نبایدهایی که به اذعان کارشناسان دینی خود بعضاً نیاز به بازنگری و آسیبشناسی دارد.
اگرچه غبارروبی از آیین عزاداری بسان زدودن افزودنیهای غیر مجاز از خوراکیها امری اچتناب ناپذیر است لکن نباید منجر به تحت الشعاع قرار گرفتن اصل اقامه عزای امام حسین علیه السلام شود. بدون تردید یکی از اصول بنیادی در اقامه عزا، اشک و زاری است همان که در لسان روایات با عبارت بکاء آورده شده است. اصولاً مجلس ذکر مصیبت و در اصطلاح معروف «روضه»، بی آه و گریه معنا ندارد چه اینکه اگر بکاء علی الحسین علیه السلام از عزاداری گرفته شود گویا مغز و لب آن را درآوردهاند. در این حال شبههای که از زبان برخی به اصطلاح نواندیشان مطرح شده و متاسفانه در کوی برزن زیاد شنیده میشود این است که «چرا اینقدر اشک و ناله؟! آه و ناله برای امام حسین علیهالسلام بدون شناخت و معرفت او هیچ ارزشی ندارد» جدای از شناخت و معرفت آل الله علیهم السلام از ضروریات عقیدتی شیعیان است اما این شبهه از لحاظ مبنای غلط است و به اصطلاح اهل منطق سالبه با انتفاء موضوع است. به این معنا که تا معرفت و شناخت، ولو اجمالی، وجود نداشته باشد، محبت و دلسوزی و در پی آن اشک و نالهای حاصل نمیشود. از امام صادق علیه السلام منقول است: «الحبّ فرع المعرفه» (مصباح الشریعه، باب اول، ص4)؛ محبت فرع بر معرفت است. یعنی نمیشود شما به چیزی محبت داشته باشی اما آن را نشناسی.
این ماتم و اشک براى ماتم و اشک نیست، برای ارزشهاست
رهبر انقلاب با اشاره به این شبههافکنیها، لزوم اقامه عزا و اشک و گریه برای حضرت سید الشهداء علیه السلام را این چنین تبیین میکنند:
«میگویند چرا ماتم و گریه و اشک را در بین مردم رواج میدهید؟ این ماتم و اشک براى ماتم و اشک نیست، براى ارزشهاست. آنچه پشت سر این عزاداریها، بر سر و سینه زدنها، اشک ریختنها وجود دارد، عزیزترین چیزهائى است که در گنجینه ى بشریت ممکن است وجود داشته باشد؛ او همان ارزشهاى معنوىِ الهى است. اینها را میخواهند نگه دارند که حسین بن على مظهر این ارزشها بود. یادِ آنهاست؛ زنده نگه داشتن آنهاست. و ملت اسلام اگر نام حسین را و یاد حسین را زنده نگه بدارد و آن را الگو قرار بدهد براى خود، از همه ى موانع و مشکلات عبور خواهد کرد. لذاست که ما در انقلاب اسلامى، در نظام جمهورى اسلامى از صدر تا ذیل، همه - مردم، مسئولین، بزرگان، شخص امام بزرگوار ما - بر روى مسئله ى امام حسین و مسئله ى عاشورا و همین عزاداریهاى مردمى، تکیه کردند و جا دارد. این عزاداریها جنبه ى نمادین دارد، جنبه ى حقیقى هم دارد؛ دلها را نزدیک میکند، معارف را روشن میکند.» ( بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعى از اقشار مختلف مردم قم ۱۳۸۶/۱۰/۱۹)
گریه و زاری لازم است
« بعضی حالا ممکن است بگویند شما میخواهید نهضت امام حسین را بیان بکنید، خیلی خب، بروید بیان کنید، دیگر روضهخوانی و گریه و زاری و اینها چیست؟ بروید بنشینید بیان کنید که حضرت این کار را کردند، این کار را کردند، هدفشان هم این بود. این، خیلی فکر خطائی است، نگاه غلطی است. این عاطفهی نسبت به اولیاء خدا، اولیاء دین، این پیوند عاطفی، پشتوانهی بسیار ارزشمند پیوند فکری و پیوند عملی است. بدون این پشتوانه، خیلی سخت میشود در این راه حرکت کرد. این پیوند عاطفی، خیلی مهم است. اینی که امام راحل (رضوان اللَّه علیه) فرمودند عزاداری به سبک سنتی، این یک حرف از روی عادت نبود؛ حرف بسیار عمیقی است؛ ژرفنگرانه است. ببینید در قرآن نسبت به اولیاء الهی سه تعبیر وجود دارد: یک تعبیر، تعبیر ولایت است؛ «انّما ولیکم اللَّه و رسوله و الّذین امنوا الّذین یقیمون الصّلوة و یؤتون الزّکوة و هم راکعون»؛(8) بحث ولایت. معلوم است که پیوند، ارتباط، معرفت، اینها داخل در زیرمجموعهی ولایت است. یک بحث، بحث اطاعت است؛ «اطیعوا اللَّه و اطیعوا الرّسول و اولی الامر منکم»؛(9) اطاعت رسول و اطاعت اولیالامر. این، در عمل است. در میدان عمل باید اطاعت کرد، پیروی کرد. اما یک بحث سومی وجود دارد و آن، بحث مودت است. «قل لا اسئلکم علیه اجرا الّا المودّة فی القربی».(10) این مودت چیست دیگر؟ ولایتِ اینها را داشته باشید، اطاعت هم از اینها بکنید؛ مودت برای چیست؟ این مودت، پشتوانه است. اگر این مودت نباشد، همان بلائی بر سر امت اسلامی خواهد آمد که در دورانهای اول بر سر یک عدهای آمد که همین مودت را کنار گذاشتند، بتدریج اطاعت و ولایت هم کنار گذاشته شد. بحث مودت خیلی مهم است. این مودت، با این ارتباطات عاطفی حاصل میشود؛ ماجرای مصیبتهای اینها را گفتن، یک جور ایجاد ارتباط عاطفی است؛ ماجرای مناقب اینها و فضائل اینها را گفتن، یک جور دیگر پیوند عاطفی است. بنابراین، این عزاداریهائی که انجام میگیرد، این گریه و زاریای که میشود، این تشریح حوادث عاشورا که میشود، اینها چیزهای لازمی است. یک عده از موضع روشنفکری نیایند بگویند آقا، اینها دیگر لازم نیست. نه، اینها لازم است؛ اینها تا آخر لازم است؛ همین کارهائی که مردم میکنند. البته یک شکلهای بدی وجود دارد که گفتهایم؛ مثل قمه زدن که گفتیم این ممنوع است، نباید این کار انجام بگیرد؛ این، مایهی دراز شدن زبان دشمنان علیه دوستان اهلبیت است. اما همین عزاداری متعارفی که مردم میکنند؛ دستهجات سینهزنی راه میاندازند، عَلَم بلند میکنند، اظهار محبت میکنند، شعار مینویسند، میخوانند، گریه میکنند؛ اینها ارتباط عاطفی را روزبهروز بیشتر میکند؛ اینها خیلی چیزهای خوبی است.» (دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون ۱۳۸۸/۰۹/۲۲)
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات