اینکه زائریها در فضای مجازی به سطحیترین شکل مباحث را تحلیل میکنند و عموما هم مورد تشویق طبقه خالی از آرمانِ متوسط شهری قرار میگیرند، یعنی مشکل نظام قبل از اینکه قلم قاضی باشد، قلم هرزه نویسهای اینستاگرامی است.
گروه فرهنگ - رجانیوز: اینکه زائریها در فضای مجازی به سطحیترین شکل مباحث را تحلیل میکنند و عموما هم مورد تشویق طبقه خالی از آرمانِ متوسط شهری قرار میگیرند، یعنی مشکل نظام قبل از اینکه قلم قاضی باشد، قلم هرزه نویسهای اینستاگرامیست.
یکم؛ چندی پیش با خبر دستگیری مائده هژبری دختر رقاص اینستاگرام موج جدیدی از انتقادات و پیشنهادات روانه فضای رسانه ای کشور شد؛ محمد رضا زائری در اینستاگرامش نوشت «آنچه دین و ایمان را متلاشی و نظام را نابود میکند لرزش کمر دختری نوجوان نیست؛ لغزش قلم قاضی کهنسال است.» اینکه قاضی کهنسال نباید قلمش بلغزد که بدیهی است و فکر نمیکنیم کسی هم باشد که با این گزاره مخالف باشد؛ لکن سر حرف با قسمت اول سخن ایشان است؛ اینکه اتفاقا لرزش کمر دختر نوجوان به همین سادگیهایی که ایشان فکر میکنند نیست.
متاسفانه نه تنها محمد رضا زائری که تعداد قابل توجه دیگری از شخصیتهای مذهبی و رسانهای کشور نیز به ابتذال در فضای مجازی رسیدهاند. اینکه برای خوشآمد عوام بنویسیم و حقایق را هم ندیده بگیریم، کم کم دارد به مکتبی جدید برای خودش تبدل می شود.
دوم؛ اما اینکه چرا لرزش کمر دختر نوجوان اتفاقا از اهمیت ویژهای برخوردار است را باید در تغییر اخلاق و تغییر نیاز جامعه دید. اصولا مهمترین ابزار کشورهای غربی برای ایجاد علاقه به فرهنگ توسعه، تحریک جنسی و ایجاد لذتگرایی افراطی در جوامع دیگر بوده است. برای مثال مردم کشورهای دیگر را با پخش همین لرزش کمر دخترهای نوجوان -که گویا برای برخی بزرگواران مذهبی مسئله بی اهمیتی است- و پورنوگرافی از کپرنشینی به شهرنشینی سوق دادند. و در ادامه با ایجاد بازار مصرف تولیدات مدرن برای آن جوامع هم وابستگی اقتصادی ایجاد کردند و هم وابستگی فرهنگی! این مکانیزمی است که همیشه برای غرب جواب داده است. در اصل، تغییر ذائقهی سمعی بصری مردم به تغییر گرایشات اخلاقی جامعه منجر میشود و تغییر گرایشات اخلاقی به استحاله فرهنگی یک جامعه منجر خواهد شد.
اتفاقی که همین دختران نوجوان در بستر فضای مجازی رقم میزنند تا امروز بی سابقه بوده است و پخش تصاویر و ویدئوهای غیر اخلاقی بومی در هیچ زمانی تا این حد فراگیر و تاثیرگذار نبوده است.
با شکل گیری فضای مجازی بستر لازم برای انتقال سریع و بدون دردسر خوراک فرهنگی بوجود آمده است و وقتی دسترسی آسان شد فراگیری یک امر فرهنگی هم آسان میشود.
سوم؛ اینکه جناب زائری استدلال میکنند که رقص هیچ دختری در تاریخ به دین ضربه نزده است هم از پایه بیاساس است. اصولا تجدد به عنوان بزرگترین جبهه در مقابل مذهب با بازگشت هنری و ادبی مبتذل به یونان باستان به وقوع پیوسته است. این یعنی تغییر گرایش اخلاقی جامعهی مذهبی اروپا به تغییر نیازهای آنها منجر شد و پاسخ به نیازهای جدید هم تمدن فسق سرمایهدارها را در غرب عالم رقم زد. ماجرا در آنجا هم از ابتذال در هنر و عریانی نقاشیها، مجسمهها و نمایشنامهها شروع شد؛ اتفاقی که کلیسا هم با آن همراه شد و برای جذب، در و دیوار کلیساها را از نقاشی ها و مجسمه های عریان پُر کرد. و چیزی نگذشت که کلیسا برای همیشه از قدرت خداحافظی کند؛ چرا که انسان عصر رنسانس «لذت» برایش از هرچیز دیگری بیشتر اهمیت پیدا کرده بود؛ و این مسئله ریشه در استحاله فرهنگی جامعه اروپایی توسط محصولات مبتذل و مروجان فرهنگی مدرن داشت. پس چگونه ابتذال و فساد اخلاقی به دین و مذهب در تاریخ ضربه نزده است خدا میداند.
بنابراین فارغ از درست و غلط بودن رسانهای شدن این مسئله، و یا اهمیت برخورد با همهی مفسدین، لرزش کمر دختران نوجوان مسئلهای نیست که بشود به سادگی از کنارش رد شد. اشتباهات فردی درون یک جامعه اگرچه بازتاب های غلط را به همراه خواهد داشت، لکن تا فرهنگ مذهبی و گرایشات عدالتطلبانه مردم دست خوش تغییرات نشود، انقلاب و نظام به کار خود ادامه خواهند داد. اما با استحالهی فرهنگی که اتفاقا از همین لرزش کمرها شروع میشود و به سست کردن روحیهی دینی و عدالت طلبانه مردم منجر خواهد شد دیگر انقلاب و آرمانی نخواهد ماند.
چهارم؛ با توجه به مسائل طرح شده میتوان نتیجه گرفت که انتشار این نوع مباحث از طرف زائری و دیگر افراد منتسب به مذهب و دین از دو حالت نمیتواند خارج باشد؛ یا به صورت دقیق و برنامه ریزی شده به دنبال قبحشکنی و ترویج پلورالیسم فرهنگی و اباحهگری هستند و یا ندانسته و احساسی و ذوقی سعی در تحلیل مسائل و مشکلات فرهنگی جمهوری اسلامی دارند؛ که هر دو به یک اندازه رقت انگیز است. تصویری که امثال زائری از جمهوری اسلامی در اذهان و عموم جامعه میسازند، حکومتی است که زورش به ضعفا میرسد و اصلا به دنبال مبارزه با فساد اقتصادی و مفسدان اقتصادی نیست. تصویر باطلی که میتواند نارضایتی مردم از اوضاع بد معیشتی را افزایش دهد و طبیعتا فساد اخلاقی و پدیدههای مجازی مستهجن را در طولانی مدت به یک امر عادی و پذیرفته شده تقلیل دهد. این در صورتی است که فساد، فساد است و باید جلوی گسترش آن گرفته شود. هیچگاه مبارزه با فساد اخلاقی که مستقیم بر جامعه و گرایشات آن تاثیر دارد مانع از ریشه کن کردن فساد اقتصادی نیست! و ایجاد این ثنویتهای خودساخته اثری جز آسیب زدن به جامعه ندارد.
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات