رهبر معظم انقلاب در بخشی از سخنان خود در دیدار با مردم آذربایجان شرقی به مجلسی که مرعوب غرب است اشاره کرده و اظهار داشتند: «اگر مجلس بدنبال رفاه مردم، عدالت اجتماعی، گشایش اقتصادی، پیشرفت علم و فناوری و استقلال و عزت ملی باشد، ریل گذاری آن در جهت این هدفها خواهد بود اما اگر مجلس مرعوب غرب و امریکا، و به دنبال حاکمیت جریان اشرافی گری باشد، ریل گذاری او در این جهت خواهد بود و کشور را به مسیر بدبختی هدایت خواهد کرد.»
حجت الاسلام ناصر یوسفی در یادداشتی به تحلیل سخنان رهبر معظم انقلاب با اشاره به تاریخ اسلام پرداخته است که متن آن را در ادامه می خوانید:
دیروز سخنان حضرت آقا را می دیدم که به این عبارت رسیدم واژه آشنایی بود {رعب} این واژه را به خاطر دارم جای دیگری در تاریخ هست که این واژه، اسلام را برای همیشه تاریخ بدبخت کرد و این عبارت تازگی ندارد. رعب مردم مدینه را می گویم جایی که ترسشان به قیمت از دست دادن سیده زنان عالم تمام شد ترسی که برای مولا آرزوی مرگ را آورد (فلیت ابن أبی طالب مات قبل یومه) لازم می بینم در آستانه شهادت بانوی دو عالم تحلیلی از فضای مدینه بعد از رسول داشته باشم:
سوالی که ذهن هر شیعه را درگیر می کند این است که حقیقتاً علی(ع) طرفدار و محب نداشت؟ حقیقتاً یار نداشت؟ مگر می شود 23 سال پیامبر سفارش یک نفر را بکند و بلافاصله بعد از پیامبر هیچ کس دور او را نگیرد؟!
سوال سائل به جاست انصافاً بیشتر انصار مدینه از محبین حضرت بودند حتی امثال سعد بن عباده در صدد بودند تا با گرفتن قدرت از سقیفه بعد از آرام شدن اوضاع قدرت را تحویل امیرالمؤمنین(ع) دهند. اما نکته اینجاست با کدام انصار می خواهید قدرت را به دست بگیرید؟ انصاری که در جنگ احد فرار می کردند ؟ انصاری که در حنین فرار می کردند؟ انصاری که در موته بعد از شهادت جعفرطیارعقب نشینی و سپس فرار را بر قرار ترجیح دادند؟ با این انصار می خواهید در برابر کودتای سقیفه بایستید؟ برادر من انصار با قریش کنار آمدند زیرا بزرگان انصار ترسیدند. تاریخ را بخوانید که حباب بن منذر (از بزرگان انصار) به ابوبکر گفت می ترسیم اگر قدرت به دست شما بیفتد انتقام خون های ریخته شده قریش را از ما بگیرید دقت کنید حباب گفت {می ترسم} راستی این گزارش معروف را که شنیدید: علی(ع) به انصار و مهاجر که طرفدارانش بودند فرمود فردا صبح موهای سرتان را بتراشید و بیایید از من حمایت کنید.
(وَ حَلَقَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع) فَمَا وَافَى مِنَ الْقَوْمِ مُحَلِّقاً إِلَّا أَبُو ذَرٍّ وَ الْمِقْدَادُ وَ حُذَیْفَةُ بْنُ الْیَمَانِ وَ عَمَّارُ بْنُ یَاسِرٍ وَ جَاءَ سَلْمَانُ فِی آخِرِ الْقَوْم) سپس علی(ع) موهای سرش را تراشید و آمد و به جزء 5 نفر کسی وفای به این عهد نکرد و علی رقم قول هایی که دادند به یاری حضرتش نیامدند راستی چرا؟ وفای به عهد که در جاهلیت هم اهمیت داشت. والله قسم اگر مولا نمی گفت موهای خود را بتراشید تعداد بیشتری می آمدند زیرا فردای آن روز که حکومت از آنها بپرسد چرا بر علیه ما قیام کردید می توانستند انکار کنند اما موی تراشیده را نمی توان انکار کرد کسی که موهایش را بتراشد جانش را کف دستش گذاشته است.
فضای مدینه را با یک روایت از مولا علی(ع) نشان می دهم:
(أَمَّا حَمْزَةُ فَقُتِلَ یَوْمَ أُحُدٍ وَ أَمَّا جَعْفَرٌ فَقُتِلَ یَوْمَ مُوتَةَ وَ بَقِیتُ بَیْنَ جِلْفَیْنِ جَافِیَیْنِ ذَلِیلَیْنِ حَقِیرَیْنِ [عَاجِزَیْنِ] الْعَبَّاسِ وَ عَقِیل) حمزه در روز احد و جعفر در روز موته کشته شده بودند. من بین دو نفر احمق بد خلق ذلیل حقیر عاجز یعنى عباس و عقیل ماندم.
راستی چرا در تحصن های مولا علی نامی از مفسر بزرگ اسلام ابن عباس نیست؟ راستی چرا نامی از عباس نیست؟ عقیل کجاست؟
والله قسم کسی که در مقام بیان از دشمن بترسد در مقام عمل و جانبازی هم می ترسد به همین دلیل است که می گویم مجلس مرعوب غرب در مدینه هم علی(ع) را تنها می گذاشت… فتامل
نظر از: مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر [عضو]
دوست عزیزم موفق باشید
نظر از: مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر [عضو]
یا علی جانم
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات