فاطمه زهرا سلام الله علیها برمزارحمزه سید الشهداء (احد)
روزى در احد بر مزار عموى پدرش «حمزه سیدالشهداء» ایستاده بود و عزادارى مىكرد. محمود بن لبید فرصت را غنیمت شمرده، پس ازعزادارى پرسید: اى دختر پیامبر خدا(ص)، آیا براى امامت و زعامت على بنابىطالب(ع) از سخنان پیامبرخدا(ص) دلیلى به یاد دارى؟
فاطمه(س) فرمود:
«و اعجبا انسیتم یوم غدیر خم؟… اشهد الله تعالى لقد سمعته یقول: على خیر من اخلفه فیكم و هو الامام و الخلیفة بعدى و سبطاى و تسعة من صلب الحسین، ائمة ابرار، لئن اتبعتموهم وجدتموهم هادین مهدیین و لئن خالفتموهم لیكون الاختلاف فیكم الى یوم القیامة.»
«شفگتا! آیا حادثه عظیم غدیر خم را فراموش كردهاید؟… خدا را گواه مىگیرم كه خود شنیدم آن بزرگوار مىفرمود: على بهترین كسى است كه او را در میان شما جانشین خود قرار مىدهم، على [علیه السلام] امام و خلیفه بعد از من است. دو فرزندم حسن و حسین[علیهما السلام] و نه نفر از فرزندان حسین[ع] پیشوایان و امامانى پاك و نیكاند. اگر ازآنان اطاعت كنید، شما را هدایت خواهند كرد و اگر با آنها مخالفت ورزید، تا روز قیامت تفرقه و اختلاف در میانتان حاكم خواهد بود.»
(بحارالانوار، ج36، ص353 – 354/ اسمى المناقب، علامه شمسالدین ابنجزرى، ص 32/ نهج الحیاه، ص 38)
غدیر خم در خطبه امام مجتبى(ع)
حسن بن على(ع) در برابر طاغوت شام و مردم كوفه خطبهاى خوانده، مردم را به بالاترین نعمت از دست رفته، كه حاكمیت اهل بیت(ع) بود، توجه داد. شایستگى و لیاقت خویش و مشروعیت خلافتش را متذكر شد و داستان روز بیاد ماندنى غدیر را چنین بازگو كرد: «وقد سمعت هذه الامة جدی - صلى الله علیه و آله - یقول: ما ولت امة امرها رجلا و فیهم من هو اعلم منه الا لم یزل یذهب امرهم سفالا حتى یرجعوا الى ما تركوه و سمعوه - صلى الله علیه و آله - یقول لابى: انت منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى. و قد راوه و سمعوه(ص) حین اخذ بید ابی بغدیر و قال لهم: من كنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاده ثم امرهم ان یبلغ الشاهد منهم الغائب ثم قال… »
«مردم سخن جدم پیامبر(ص) را به یاد دارند كه مىفرمود: هر گاه مردم كسى را به رهبرى خویش برگزینند در حالى كه لایقتر و آگاهتر از آن فرد وجود داشته باشد، براى خویش تیره بختى خریدهاند مگر این كه دوباره بدانچه رها كردند و به فراموشى سپردند بازگردند و آنچه را كه از پیامبرشان درباره پدرم شنیدهاند دنبال كنند، رسول خدا مىفرمود: اى على تو بعد از من مانند هارون پس از موسى هستى، او جانشین برادرش موسى بوده تو نیز جانشین و خلیفه منى؛ تنها تفاوت [میان آنها و ما] این است كه بعد از من پیامبرى و نبوت نخواهد بود. امام مجتبى(ع) سپس فرمود: این مردم پیامبر خود را دیدند و سخنانش را در«غدیر خم» شنیدند. درآن روز جدم رسول خدا(ص) دست پدرم(ع) را گرفت و در برابر آنان گفت: هر كس من مولا و سرپرست او هستم على مولاى او خواهد بود؛ خدایا، دوست بدار هر كس او را دوست دارد و دشمن بدار هر كس او را دشمن دارد… سپس جدم پیامبر(ص) دستور اكید داد كه، حاضران مطالب غدیر را به غایبان برسانند.»
(ینابیع المودة، قندوزى حنفى، ج3، ص153/ بحارالانوار، ج 10، ح 5، صص 144 – 138)
امام حسین(ع) و حدیث غدیر در منا
یك سال قبل از مرگ معاویه، امام حسین علیه السلام به زیارت بیت الله الحرام درمراسم پر شكوه، حج مشرف شد عبدالله بنعباس و عبدالله بن جعفراو را همراهى نمودند. آن سال عده زیادى از زنان و مردان بنىهاشم حضور داشتند. امام حسین(ع) درایام تشریق آنان را در سرزمین منا جمع نمود درآن اجتماع عظیم بیش از هفتصد نفراز مردان تابعین و دویست نفر از صحابه پیامبر خدا(ص) گرداگرد وجودش زیر خیمه حلقه زدند و منتظر سخنان امام خویش بودند، حضرت بپا خاست و پس از حمد و ثناى الهى فرمود:
«شما شاهد و ناظر تجاوزات معاویه جنایتكار نسبت به ما و شیعیان هستید و ازآنها اطلاع دارید، سخنان مرا گوش كنید و بنویسید [تا براى آیندگان بماند] و به دیگر شهرها و قبائل و افراد مؤمن و مورد اعتماد خود برسانید و آنان را دعوت به اداء حق ما (اهل بیت) كنید ترس آن دارم كه وقتش بگذرد و حقوق ما مغلوب ستمگر گردد، گر چه خداوند بالاترین پشتیبان است. سپس فرمود: شما را به خدا سوگند: بیاد نمىآورید كه پیامبر خدا(ص) روزغدیرخم پدرم على(ع) را وصى و امام بعد از خود قرار داد و حدیث ولایت را بر شما خواند و فرمود همگى باید این پیام را به دیگران برسانید پاسخ دادند: چرا ما بیاد داریم.»
(موسوعة كلمات الامام الحسین(ع)، ص 270/ الغدیر، ج 1، ص 198، ح9، چاپ چهارم)
امام صادق(ع) در مسجد غدیر
حسان جمال مىگوید: همراه امام صادق(ع) از مدینه به مكه مسافرت كردم. در نزدیكى میقات جحفه، چون به «مسجد غدیر» رسیدیم امام - علیه السلام - به جانب چپ مسجد نگریست و فرمود: این مكانى است كه پیامبر خدا(ص)، در روزغدیر، على را جانشین خود معرفى كرد و فرمود: من كنت مولاه فعلى، مولاه. آنگاه امام(ع) به جانب دیگر نگاه كرد، جایگاه خیمههاى دیگران را نشان داد و فرمود: سالم غلام ابوخذیفه و ابوعبیده جراح نیزدرآنجا بود؛ گروهى از مردم چون على(ع) را بر روى دست پیامبر دیدند با حسادت به وى نگریستند و به یكدیگر مىگفتند: به دو چشم او [پیامبر] نگاه كنید، چگونه همانند دیوانه به اطراف خویش مىنگرد و قرار ندارد. دراین هنگام جبرئیل نازل شد و این آیات را بر پیامبر خدا(ص) قرائت كرد: «و ان یكادالذین كفروا لیزلقونك بابصارهم لما سمعوا الذكر و یقولون انه لمجنون و ما هو الا ذكر للعالمین: آنان كه كافر شدند، چون قرآن را شنیدند چیزى نمانده بود كه تو را چشم بزنند؛ آنها مىگفتند: او واقعا دیوانه است، در حالى كه قرآن جز بیدارى و آگاهى براى جهانیان نیست.»
(قلم، 52 – 51) (فروع كافى، ج 4، ص566/ نورالثقلین، ج 5، ص399)
امام رضا(ع) و غدیر
احمد بن محمد بنابى نصر بزنطى مىگوید: در منزل امام هشتم على بنموسىالرضا(ع) نشسته بودم، جمع بسیارى نیز در منزل حضرت گرد آمده بودند كه گفتگو درباره روزغدیر آغاز شد؛ بعضى از افراد وجود روزغدیر را در صدر اسلام منكر شدند و بعضى آن را از شعائر اسلامى مىدانستند. در این هنگام، على بن موسىالرضا(ع) فرمود: پدرم از جدم «جعفر بنمحمد» چنین نقل میكرد:
آسمانیان روزغدیر را بهتر از زمینیان مىشناسند، خداوند در بهشت برین ساختمان بزرگى را به خود اختصاص داده است؛ این ساختمان از آجرهاى نقره و طلا ساخته شده، درآن صد هزار گنبد از یاقوت سرخ و صد هزار گنبد از یاقوت سبز وجود دارد، خاك و گلهاى به كار گرفته شده دراین قصر از مشك و عنبر است، در آن چهار جوى (یا رودخانه) به چشم مىخورد كه در هر یك از آنها خمر و آب زلال و شیر و عسل جریان دارد؛ دراطراف این جویبارها درختان انبوهى از میوههاى مختلف روییده، بر روى آنها پرندگانى پرواز مىكنند كه بدنشان از لؤلؤ و پرهایشان از یاقوت است؛ آنها با پرواز خویش صداهاى دلنوازى ایجاد مىكنند.
روزغدیردراین قصر بزرگ باز مىشود؛ فرشتگان و اهل آسمانها تسبیح گویان به قصر داخل مىشوند؛ آن پرندگان به پرواز درآمده در جویبارها خود را مرطوب مىسازند و سپس به آن مشك و عنبر آغشته كرده، و عطرش را در فضاى ملكوتى قصر منتشر مىسازند؛ فرشتگان الهى به نام فاطمه زهرا(س) به یكدیگر هدیه مىدهند؛ چون پایان روزغدیر فرا مىرسد، به فرشتگان گفته مىشود به جایگاههاى خویش برگردید شما تا سال آینده، مثل چنین روزى، از اشتباه و لغزش در امان هستید و بدانید همه این موهبتها به خاطر عظمت پیامبر ما محمد و وصى او على بنابىطالب - علیهما السلام - است.
سپس على بن موسی الرضا(ع) رو به احمد بن محمد ابىنصر كرد و فرمود:
اى فرزند ابونصر، هر جا كه بودى روز غدیر سمت مرقد امیرمؤمنان - علیه السلام – بشتاب که:
1) خداوند گناهان شصت ساله هر مؤمن زیارت كننده او را مىآمرزد.
2) خدواند، به بركت روزغدیر دو برابر گروهى كه در ماه رمضان، شب قدر و شب عید فطر آزاد مىكند، از آتش جهنم مىرهاند.
3) پروردگار یك درهم انفاق به مستحق را هزار برابر پاداش خواهد داد.
سپس فرمود: روزغدیر به برادران دینى خود برترى و فضیلت ده و مردان و زنان با ایمان را خوشحال و مسرور نما.
(تهذیب الاحكام، ج6، ص 24، ح9، باب19/ بحارالانوار، ج 94، صص9 – 18)
ماجرای علامه امینی؛ مردی که همه وجودش را وقت ثبت واقعه غدیر کرد
حجتالاسلام والمسلمین محمد مسعودی از استادان رجال و علوم حدیث حوزه علمیه قم چنین میگوید: علامه امینی(ره) احوالات عجیبی داشت. ما شنیدهایم که امیرالمومنین علی علیهالسلام در هر شب هزار رکعت نماز میخواندند. این مسئله مورد نقد برخی مخالفین قرار گرفت که مگر در یک شب، انسان چقدر میتواند نماز بخواند که هزار رکعت شود؟! در احوالات علامه امینی است که ایشان در سفری که به مشهد مقدس داشت، در حرم امام رضا علیهالسلام شبها هزار رکعت نماز میخواند تا ثابت کند چنین امری محال نیست.
این تنها یکی از احوالات این مرد بزرگ است، او برای اثبات ولایت مولایمان علی علیه السلام آنچه در توان داشت انجام داد و در نهایت اثر ارزشمندی از خود به جا گذاشت به نام الغدیر که اینک مرجع جامعی برای مسمانان است. نکات قابل تامل بسیاری در جمع آوری این کتاب وجود دارد که به چند مورد اشاره میشود:
هدفی که علامه برای تالیف این کتاب داشته از مواردی است که باید به آن اندیشید! “الغدیر، ملل اسلامی را در یک صف واحد، متحد و متشکل میسازد. مجموعه مطالب این اثر اتحادی را که در زمان رسول خدا (ص) در سایه همدلی اسلامی بین صفوف مسلمین بود، دوباره به جوامع اسلامی باز میگرداند”
این هدف آنقدر برای علامه والا و حائز اهمیت بود که ایشان چهل سال متوالی و روزانه ۱۶ ساعت از عمر گرانبهایش را وقف جمع آوری آن نمودند!
سعی و تلاش وصف ناپذیر علامه هم از مطالعات وسیع و گسترده ایشان نمایان است، ایشان میفرماید : «من برای نوشتن الغدیر، ۱۰ هزار کتاب را از بای بسمالله تا تای تمّت خواندهام و به ۱۰۰ هزار کتاب مراجعه مکرر داشتم".
ایشان در «الغدیر» کوشیده است با نامبردن از ۱۱۰ تن از صحابه و ۸۴ نفر از تابعین پیامبر (ص) ـ که حدیث غدیر را رویات کردهاند ـ ولایت مطلقه ائمه معصومین را از طریق اثبات خلافت بلافصل امام علی (ع) اثبات کرده و سپس ولایت غیر معصوم را نفی کند.
می گویند بعد از نوشتن الغدیر گفته بود: «روز قیامت با دشمنان امیرالمؤمنین مخاصمه خواهم کرد! همان طور که آنها وقت آقا را گرفتند، وقت مرا هم گرفتند؛ و گرنه من میخواستم معارف امیرالمؤمنین را گسترش بدهم؛ اینها آمدند مرا وادار کردند که من در اثبات امامتش کتاب بنویسم!”
و اینچنین بود که به عقیده بسیاری از علما، علامه امینی با نگارش کتاب «الغدیر» دل امیرالمؤمنین (ع) و شیعیان آن حضرت را شاد کرد.
ایشان برای تدوین این کتاب به کتابخانههای کشورهای مختلف از جمله عراق، هندوستان، پاکستان، مغرب، مصر و کشورهای دیگر دنیا مسافرت کرد. نویسنده درباره کتاب چنین گفته:
« من برای نوشتن الغدیر، ۱۰٬۰۰۰ کتاب را از بای بسم الله تا تای تمت خواندهام و به ۱۰۰٬۰۰۰ کتاب مراجعه مکرر داشتم
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات