جلسه چهاردهم از سلسله جلسات ماهانه شرح کلمات اخلاقی آیت الله بهجت(ره) به همت هیات کریم آل طاها(ع) (کانون دانش پژوهان نخبه) و مسجد لولاگر برگزار شد. این مراسم با بیان احکام و خوانش فرازهایی از صحیفه حضرت امام خمینی(ره) آغاز و با بیان نکاتی از مباحث اخلاقی ادامه یافت. متن مشروح این جلسه را از نظر میگذرانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله الذی هدانا سبل السلام و نهانا عن اتباع خطوات الشیطان و الصلاه و السلام علی افضل من دعا الی سبیل ربه بالحکمه و الموعظه الحسنه سیدنا ونبینا ابی القاسم المصطفی محمّد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین.
الهی هب لی کمال الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتی تخرق ابصار القلوب حجب النور فتصل الی معدن العظمه و تصیر ارواحنا معلقه بعز قدسک الهی واجعلنی ممن نادیته فاجابک و لاحظته فصعق لجلالک فناجیته سرا و عمل لک جهرا.
دعایی که کپسول معارف است
رسیدیم به کلمه بیستم مرحوم آیت الله بهجت . نکته اول در کلام ایشان اینکه ما را توجه داده اند به بهره برداری از “مناجات شعبانیه". مناجات شعبانیه دعای نسبتا مختصری است که به تفصیل دعای کمیل و دعای ابوحمزه ثمالی و دعای عرفه نیست اما با همین اختصارش در حکم کپسولی است که همه معارف را در خود جمع کرده است. آقای بهجت میفرمایند: “مناجات شعبانیه با آن اختصارش از ابتدا تا انتها آنچه میخواهیم در آن هست.”
مقام معظم رهبری روحی فداه خاطره ای را از این دعا نقل کرده اند که از حضرت امام که در سطح بسیار بالایی از معنویت قرار داشت و حقیقتا دعا شناس بود پرسشی کرده اند. مقام معظم رهبری فرموده اند: “این مناجات شعبانیّه یک تحفهای است که در اختیار ما قرار داده شده است. خب ما دعا خیلی داریم، همهی این دعاها هم پر از مضامین عالی است، امّا بعضی یک برجستگی خاصّی دارند. من از امام بزرگوار رضواناللهعلیه سؤال کردم، گفتم در میان این دعاهایی که از ائمّه علیهمالسّلام رسیده است، شما به کدام دعا بیشتر علاقهمندید و دلبستهاید؟ فرمودند به دعای کمیل و مناجات شعبانیّه؛ به این دو دعا. امام یک دلِ متوجّه به خدا بود، اهل توسّل بود، اهل تضرّع بود، اهل خشوع بود، اهل اتّصال با مبدأ بود؛ وسیلهی بهتر در چشم او، این دو دعا بود: دعای کمیل، مناجات شعبانیّه. وقتی انسان مراجعه میکند به این دو دعا، دقّت میکند، میبیند چقدر هم شبیه همند این دو دعا؛ شباهتهای زیادی به هم دارند؛ مناجات انسان خاشع، مناجات انسان متوکّل به خدا؛ کَاَنّی بِنَفسی واقِفَةٌ بَینَ یَدَیک، وَ قَد اَظَلها حُسنُ تَوَکُّلی عَلَیک، فَقُلتَ ما اَنتَ اَهلُه، وَ تَغَمَّدتَنی بِعَفوِک؛ امید، امید به مغفرت الهی، به رحمت الهی، به توجّه الهی، بلندهمّتیِ در درخواست از پروردگار؛ اِلهی هَب لی کَمالَ الانقِطاعِ اِلَیک، و اَنِر اَبصارَ قُلوبِنا بِضیاءِ نَظَرِها اِلَیک".
ما در بین ادعیه، ندیده ایم که گفته شده باشد که همه معصومین این دعا را میخواندند، الا این مناجات شعبانیه. یعنی مناجات شعبانیه را هم امیرالمومنین (علیه السلام) انشاء کردند و هم بقیه ائمه(علیهم السلام). حتی حضرت صاحب (روحی و ارواح من سواه فداه) این مناجات را میخوانند. حضرت امام راحل به این حقیقت توجه داده اند و فرموده اند: “من ندیده ام در ادعیه، دعایی را که گفته شده باشد همه امامها این دعا را می خواندند، در دعای شعبانیه این هست؛ اما من یادم نیست که در یک دعای دیگری دیده باشم که همه ائمه این را می خواندند.” این یک نکته بود که عرض شد.
نکته دوم این است که ایشان در این کلامشان میفرمایند: “هر آنچه که میخواهیم در آن (یعنی در مناجات شعبانیه) هست” لذا اینکه وارد شده در ماه شعبان مناجات شعبانیه خوانده شود، فقط اختصاص به ماه شعبان ندارد. البته که در ماه شعبان این مناجات خوانده میشود، اما در باقی اوقات هم انسان این مناجات را بخواند. با این مناجات انس داشته باشد. ما خودمان در سفر بیت الله الحرامی که داشتیم، دیدیم یک کتابچههایی به افراد میدهند که به آن میگویند: “دعاهای طواف". در این کتابچه هفت عدد دعا تنظیم شده، که هر دور که میزنید یک دعا را میخوانید. ما به جای استفاده از آن دعاها، مناجات شعبانیه را هفت قسمت کردیم و در طواف خانه خدا خواندیم. همین. خیلی حال خاصی به انسان دست میدهد. خیلی مضامینش بلند است. مرحوم آقای بهجت میفرماید که هر چه میخواهید در این مناجات هست. آنچه از معارف طالب هستید آنها در همین مناجات شعبانیه گنجانده شده.
تا چه میزان باید به اسناد ادعیه توجّه نمود؟
نکته سومی که ایشان توجه میدهند مسئله “سند دعا” است. این روزها خیلی بحثها مطرح میشود که نهج البلاغه سند دارد یا ندارد؟ مفاتیح دعاهایش سند دارد یا ندارد؟ سند زیارت عاشورا چطور است؟ سند دعای ندبه چگونه است؟ ببینید یک بحثی مطرح است که ایشان هم مطرح کردهاند. اساتید بزرگوار ما، هم خودشان میفرمودند، هم از مرحوم علامه رضوان الله تعالی علیه نقل میکردند. یکی از نکتههایی که باید توجه شود این است که آیا مضامین این دعا با سائر ادعیه و آیات قرآن و روایات معتبره هماهنگی دارد یا نه؟ اگر دعایی هماهنگ با آیات و روایات معتبره است، خب انسان چرا از این دعاها استفاده نکند؟ این یک نکته.
نکته دوم در باب دعا این است که آنهایی که لسان معصوم را میشناسند، یعنی میدانند که امام معصوم این طور حرف میزند، که از انسانهای غیر معصوم ساخته نیست. این قدر ممارست دارند و با معارف آشنا هستند که وقتی مناجات شعبانیه را ملاحظه میکنند این را میفهمند. یا به طور مثال ذیل دعای عرفه؛ که متاسفانه خیلی جاها خوانده نمیشود. این ذیل دعای عرفه یعنی همان بخشی که مرحوم سید بن طاوس رضوان الله تعالی علیه آورده اند. این مضامین، مضامینی نیست که بخواهد از دهان غیرمعصوم صادر شود؛ ممکن نیست. همین ذیل دعای عرفه را که بعضیها رد کردهاند، مرحوم علامه طباطبائی رضوان الله تعالی علیه میفرمایند: “اینجا نقطه انفجار دعای عرفه سیدالشهداء است. و اگر غیر معصوم بخواهد این حرفها را بزند دهانش میچاد.” یعنی از غیر معصوم ساخته نیست. خب مرحوم علامه که یکی از خروجیهای او بیست جلد المیزان است که بعضیها درباره ایشان گفتهاند که تا صد سال بعد، بعضیها گفتند که چهارصد سال بعد باقی است تا شخصیت علامه شناخته شود! بعضی مثل مرحوم استاد بزرگوارمان مرحوم آیت الله پهلوانی فرمودند: “اینها که گفتند چهارصد سال هم خوشبین هستند که بخواهند شخصیت مرحوم علامه را بشناسند!” کسی که یک دوره بحار را در نجف از ابتدا تا انتها مباحثه کرده با معارف آشنا است؛ او میگوید که از غیر معصوم ممکن نیست. اینها کلمات عرفا را دیدند. شما همین کتاب “پاسداران حریم عشق” مرحوم استاد را ببییند. ایشان کلمات عرفا را جمع آوری کرده. ده جلد است. ایشان میفرمودند: “من همه این کلمات را دیدم از عرفا اما این ذیل دعای عرفه از عهده هیچ کدامشان برنمیآید که بگویند.”
مرحوم آقای بهجت به هر دو نکته توجه دادند ما را. میفرمایند: “اگر کسی در سند مناجات شعبانیه اشکال کند، مضامینش موافق با کلمات و گفتار زیادی است که از ایشان (یعنی از ائمه معصومین صلوات الله و سلامه علیهم) صادر شده است.” بعد آن جهت دوم را تصویر می کنند، میفرمایند: “ما اگر نظام و گفتار سخنان ائمه صلوات الله و سلامه علیهم را بدست آوریم، نیازی به صحت سند و توثیق دیگران نیست.” لذا استاد بزرگوارمان مرحوم آیت الله پهلوانی رضوان الله تعالی علیه یک نکتهای را توجه میدادند و در جلسات میفرمودند: “بعضیها همین طور سرگرم سندش کجاست؟ سندش چطور است؟ می شوند و همین طور عمرشان تباه میشود و به پایان میرسد. اما دیگران نه؛ بهرههای خود را از این دعاها و مناجات معصومین بردند.” این در رابطه با کلمه بیستم ایشان.
بهره برداری از سرمایه عمر
محور کلمه بیست و یک ایشان “بهره برداری از سرمایه عمر” است. همه ما در این زمینه گرفتار تضییع عمر هستیم. منتها مراتبمان فرق میکند. یکی تضییع عمرش بیشتر است. یکی با سرگرم شدن به حرام عمرش را ضایع میکند. یکی نه با اشتغال به مکروهات عمرش را تباه میکند. یکی با اشتغال به مباحات بما هو مباح بدون توجه به هدف غایی خلقت و جهات اخروی عمرش را ضایع میکند. هر کسی در یک حدی. ایشان توجه دادند که از این عمر باید استفاده کنیم و قدر فرصتها را باید بدانیم. یعنی این فرصت چند روزه دنیا باید تامین کننده ابد ما باشد. یعنی هر رفتاری، گفتاری، کرداری از ما صدور و بروز میکند، ببینیم این نسبت به عالم آخرت ما چه تاثیری دارد؟ جهت اخروی این را ببینیم. جهت معنوی این را ملاحظه کنیم. ایشان میفرماید:
“مثل ما، مثل پولداران است. بعضی پول را ذخیره میکنند و به کار نمیزنند. [پول هست و هیچ تجارتی با آن انجام نمیدهند. اینجا پول وقتی یک گوشهای است منفعت نمیبرد اما پول سر جای خود است. عمر این گونه نیست. عمر را نمیشود در یک جا ذخیره کرد. امروز که فرض کنید که ششم یا هفتم شهریور است دیگر این برگه تقویم باطل شد تمام شد. نمیشود اینها را ذخیره کرد. پول را میشود ذخیره کرد اما عمر را نمیشود.] و بعضی با آن تجارت میکنند وبه کار میبندند. [این جهتش برای ما مهم است که این عمر را باید بیاوریم در این بازار دنیا، درست با آن تجارت کنیم] بنابراین روز به روز بر سرمایههای آنها افزوده میشود [یعنی ده هزار تومان دارد، میآورد در بازار میکند بیست هزار تومان. ما باید عمر را در این بازار دنیا، در این تجارت خانه دنیا بیاوریم وسط کار و سود ببریم از این کار. یک روز بدهیم اما بی نهایت از نعم اخروی برای خود توشه برداریم. این میشود سود بردن. شصت سال بدهیم ابد آبادی داشته باشیم] بنابراین روز به روز بر سرمایههای آنها افزوده میشود. ولی آنان که به کار نمیبندند آنقدر از آن مصرف میکنند تا اینکه سرمایه تمام میشود. این عمر و سرمایه که خداوند به ما عنایت فرموده هر چه هست، بعضی از ما از آن استفاده میکنیم و بعضی استفاده نمیکنیم. بلکه گاهی به آن اعتنایی نداریم تا آنکه از دست ما برود.”
این دیگر آفت فراگیر است. وقتی از دست ما رفت، وقتی در دامن مرگ قرار بگیریم، میگوییم: “رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً” خدایا من را برگردان یک کار خوب آنجام دهم. خطاب میآید “کَلاَّ” دیگر راه برگشتی نیست. همین مرحوم آقای بهجت مثل خود شما مثل من و شما بوده. امام راحل مثل من و شما بوده. منتها اینها درست در مسیر تربیت دینی قرار گرفتند، از همه فرصتهای زندگی استفاده کردند، هم از جهت علمی و هم از جهت معنوی بار خود را بستند. تا جایی که شدند “امام متقین” نه فقط انسان با تقوا. امام متقین شدند یعنی متقین به اینها اقتدا کردند. این راه رفتنی است. دست یافتنی است. اما شرطش این است.
بعد بعضیها میگویند: “آقا چه دعایی بخوانیم؟” نه. مهم این است که انسان اراده داشته باشد. اینها را به کار ببندد. این بیان مرحوم آیت الله بهجت را بشنود و فرصتها را غنیمت بشمرد و نگذارد از دست برود و زندگی خود را بر این محور ببندد. نشست و برخاست زیاد با رفیق، معاشرتهای زیاد با دوستان، این طرف آن طرف رفتن، گعدهها تشکیل دادن، مطرح کردن حرفهای تکراری که نفعی ندارد، اینها فرصت سوزی است. تا چه رسد به امر حرام و غیبت و چیزهای دیگر! این هم کلام بیست و یکم ایشان.
خروجی عمرمان چقدر است؟
کلام بیست و دوم ایشان درسهایی است که ایشان نسبت به زندگی فقیه بزرگوار مرحوم شیخ انصاری رضوان الله تعالی علیه دارند. از زوایای مختلفی ایشان توجه دادند. هم برای طلبهها خیلی مفید است هم برای غیر طلبهها. برای بنده مفید است. برای شما مفید است. خیلی نکتههای نابی را ایشان در رابطه با زندگی مرحوم شیخ انصاری مطرح فرمودند.
اولین نکتهای که باید به آن توجه کنیم “برکت عمر مرحوم شیخ انصاری” است. ببینید گاهی ما خیلی تلاش میکنیم، ده روز، یک ماه تلاش میکنیم، اما آن خروجیای که میگیریم خیلی چشمگیر نیست. اما بعضیها با یک زمان مختصر شما ببینید چه آثار و چه برکاتی دارند، که وقتی انسان عمر کوتاه اینها را مقایسه میکند با این آثار، میبیند که اینها با هم تناسب ندارد. فقط برکت است که میتواند انسان را به یک جمع بندی درستی برساند که این عمرش این طور بوده که برکت داشته. ما باید ببینیم که چه کارهایی باعث میشود که برکت و خروجیهای عمر ما زیاد میشود.
من یک خاطرهای را از خودم نقل کنم از سال گذشته. شب اول ماه محرم، (بعضی از دوستان میدانند) پدر ما تقریبا رو به موت رفت و دوستان آمدند برای اینکه جلسه به هم نخورد، ایشان را بردند بیمارستان. من آمدم جلسه را اداره کردم و بعد رفتم بیمارستان. تقریبا هفت هشت روز ما بیمارستان بودیم. شبها میآمدیم اینجا صحبت میکردیم بعد میرفتیم بیمارستان بودیم تا صبح. بعد هم برنامههای درمان ایشان و درگیریهای خاصی که خود ما داشتیم. ما همین طور کنار تخت ایشان که نشسته بودیم دیدیم در همین مدت کمتر از ده روز که آنجا بودیم، حالا با آن اشتغال ذهنی که داشتیم، در همان بیمارستان حدود صد صفحه A4 ما کتاب نوشتیم. بعد که آمدیم منزل دیدیم که نه، این قلم را میآوریم روی کاغذ، اما آن سرعت و آن برکت، مثل برکت بیمارستان نیست.
خدمت به والدین، عامل افزایش برکت عمر
ببینید! برادران، خواهران، جوانان، یکی از چیزهایی که برکت میآورد در زندگی خدمت به والدین است. مقام معظم رهبری را بببیند، چه آثاری از خودش بروز و ظهور داده. دنیا را خیره کرده. یعنی آیندگان باید بنشینند ابعاد شخصیتی ایشان را باز کنند. یک کسی در سن حدود پنجاه سالگی رهبری را به عهده گرفته در حالی که چندین مرجع تقلیدی که جای اساتید او بودند حضور داشتند. با آن شرایط مختلفی که شما دیگر دیدید. چندین رئیس جمهور را ایشان مدیریت کرده با منشهای مختلف. به شکلهای خاصی خواسته اینها را در همان صراط مستقیم قرار دهد. تجاوز از حدود الهی نکنند. خب این بزرگوار هم ورزش دارد، هم کوهنوردی دارد، هم درس خارج دارد، هم جلسات با نظامیها دارد، هم جلسات عمومی دارد، هم جلسات با قشرهای مختلف فرهنگی دارد، با جوانها جلسه دارد، در ماه مبارک رمضان، این همه جلسه! با اساتید با دانشجویان. با روسای جمهور دنیا. حرفها را بشنود در سن قریب هشتاد سالگی. چه میتواند این را حل کند؟ چه بگوید؟ آنها دنبال این هستند که از یک کلمه بهره برداری به نفع خود کنند. خب این حاصل نشده.
خدا رحمت کند استاد بزرگوار ما مرحوم آیت الله جعفری تهرانی را. یک روز به بنده فرمودند: ” فلانی این عادی نیست. این عادی نیست.” خب عادی نیست یعنی چه؟ یعنی همان برکت در زندگی ایشان. این برکت را خودشان اذعان دارند که به خاطر این بوده که درس خود را در قم رها کرده برای خدمت به پدر رفتند مشهد. آقازاده مرحوم آقا شیخ محمد تقی آملی که از شاگردان مرحوم آقای قاضی بود، ایشان امام جماعت مسجد مجد الدوله تهران (میدان حسن آباد) بودند به نام آقا ضیاء آملی. حضرت آقا میگویند: “من رفتم خدمت آقا ضیاء گفتم که جریان این طور است. اساتید ما در قم میگویند که تو بمان، آینده تو در قم تضمین میشود، نرو مشهد. اما پدرم بیمار است. ناراحتی چشم دارد. با اینکه بچههای دیگر هم هستند، پسر بزرگتر، پسر کوچکتر، اما میلش به من هست که من بروم و ایشان به من فرمودند. آقا ضیاء آملی یک توجهی کردند و گفتند: آن خدایی که میتواند آینده شما را در قم تامین کند؛ در مشهد هم میتواند تامین کند.” ایشان میگوید: “دلم آرام گرفت.”
سفارشاتی برای بهره گیری از برکت عزاداری
روضه سیدالشهداء در زندگی انسان برکت میآورد. میآیید در جلسه روضه مینشینید، گریه میکنید، اینها را باید قدر بدانید. شیخ انصاری عمرش برکت داشته است. در نهایت فقر زندگی میکرده، بیشترین خروجی را داشته است، هم از جهت علمی هم از جهت عملی. خدا رحمت کند مرحوم آیت الله مشکینی را. بنده این را از زبان ایشان در جلسات اخلاقشان در قم شنیدم، فرمودند: “هنوز که هنوز است او خاتم الفقهاء و المجتهدین است.” یعنی بعد از او هر که آمده یک تعلیقهای، یک حاشیهای بر کتاب او زده است. آقای بهجت نقل کردند: ” ایشان هر روز زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام می خواندند.” این آثار علمی هم از او ظهور و بروز کرده است.
در ایام ماه محرم و صفر هستیم. اطعام عزاداران، در زندگی انسان برکت میآورد. در جلسه روضه شرکت کردن برکت میآورد. روضههای شما، هم در جلوت باشد هم در خلوت. یعنی هم در مجالس عمومی شرکت کنید که از آن آثار حفظ شعائر و نورانیتی که در این جلسات است، انسان یک قبسی برای خود بردارد. و هم در روضه خلوت، خودتان دیگر پای این منبرها بزرگ شدید. یک کتاب مقتل بگیرید در خلوت و تنهایی بخوانید. چون او به اخلاص نزدیکتر است. از هر دو انسان بهره مند شود. آرایش سفرههای خودتان را در این دهه محرم کم کنید. من نمیگویم که یک سفره خشک و خالی پهن کنید. اما سعی کنید که یک تناسبی با عزای سیدالشهدا پیدا کنید.
جلسات روضه اگر طولانی شد اعتراض نکنید. خدا رحمت کند استاد بزرگوار ما را. این را هم مرحوم آیت الله پهلوانی و هم مرحوم آیت الله جعفری تهرانی، از مرحوم علامه طباطبائی نقل میکردند. مرحوم علامه هم از مرحوم آیت الله قاضی نقل کردند که ” جلسات روضه در این دهه اگر طولانی شد حتی اگر باعث شد که نماز شب شما قضا شود، از این جلسات روضه استفاده کنید. اینها آثارش بیشتر است. نماز شب خود را قضا کنید.” البته این موضوع قضا شدن نماز شب، برای دهه محرم است، یازدهم محرم نه. این اختصاص به دهه محرم دارد. اینقدر جلسات روضه آثار و برکات دارد.
این روضههایی که افراد قدیم داشتند، متاسفانه الان خیلی نادر پیدا میشود. یک موتوری بود عبایش را هم میگذاشت ترکش میآمد در یک خانه، یک تعدادی از خانمها نشسته بودند، بعضیها آقایان هم بودند. میآمد روضه میخواند و میرفت. اینها آثار و برکات دارد. توجه به سیدالشهداء علیه السلام، توجه امام عصر روحی و ارواح من سواه فداه را به دنبال دارد. چون او ولی دم است. هر کس به این خون بیشتر توجه کند ولی دم بیشتر به او توجه میکند. توجه حضرت هم نظر است. که نظر بکند تمام است دیگر. ان شاء الله استفاده کنید.
از زیارت عاشورا بهره خود را ببرید. یک توصیهای هم من خدمت عزیزان عرض کنم که در این محرم و صفر که دو ماه است، این کتاب “کیمیای وصل” که شرح زیارت عاشورا است را تهیه کنید. هر روز خودتان بخوانید، خانواده برای شما بخواند، فرزند برای شما بخواند. شما بخوانید که فقط به این زیارت تنها اکتفا نشود با معارف زیارت عاشورا هم آشنا شویم. با این معارف انس بگیریم. و این نورانیتش در زندگی ما اثر دارد. اینها همان چیزهایی است که برکت میآورد.
من نمیرسم به آن ابعاد دیگر شیخ انصاری که عرض کنم. آنها در جلسه دیگر شط شراب که اگر عمر باشد و توفیق باشد آنجا عرض میکنم.
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات