درس خارج فقه رهبر انقلاب روز گذشته(یکشنبه 8 بهمن ماه) در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد.حجتالاسلام والمسلمین داود مهدویزادگان عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به روایتی از این جلسه پرداخت که در ادامه میآید:
برف سنگین امروز باعث شد افراد کمی در درس شرکت کنند. به همین خاطر، در صف سوم چهارم نشستم. آرامش عجیبی در سیمای ایشان به چشم میخورد. یکی گفت: آقا! به خاطر برف، کم آمدند. تبسمی کرد و شروع به خواندن روایت از امالی شیخ طوسی(ص 135) کرد. روایت از امام صادق(ع) درباره تأثیر دعا در تغییر امر مقضی بود. فرمودند: قضا، تقدیر را حتمیت میدهد و دعا قضا را تغییر میدهد.
همان موقع یاد درخواست چند روز پیش یکی از حاضران در جلسه افتادم که حضرت آقا، برای نزولات آسمانی دعا بفرمایید. بعد خواندن روایت، درس فقه را آغاز فرمودند. باب صلات مسافر، بحث قصد اقامه عشره را میگوید، در همان حسینیه امام خمینی(ره).
متن روایت به شرح ذیل است:
دعا مغیِر قضاء
اخبرنا ابوعبدالله محمد بن محمد، قال: اخبرنی ابو القاسم جعفر بن محمد عن ابیه، عن سعد بن عبدالله، عن احمد بن محمد بن عیسی، عن احمد بن اسحاق، عن بکر بن محمد بنیاد بع؛ اسناد روایت بسیار معتبر است) قال(بکر بن محمد که جزو ثقات عالی مقام و کوفی است): قال ابوعبدالله(علیهالسلام): «إنّ الدعاءَ لَیردُّ القضاءَ، و إنَّ المؤمنَ لَیذنبُ فیحرمُ بذنبه الرزقَ»؛ همانا دعا قضاء الهی را بر میگرداند و همانا مومن وقتی که گناه میکند؛ گناهش مانع رزق میشود.(امالی شیخ طوسی، 1393، انتشارات بنیاد بعثت: 135)
موضوع: "بیانات مقام معظم رهبری"
طبق آیات قرآن، «حد یقف» دشمنی آمریکا کجاست؟/ تئوری انقلاب اسلامی، بزرگترین مصداق رجوع به قرآن است/ رهبر انقلاب: منافقِ ضعیف الایمان وقتی دشمن میبیند، تنش میلرزد و به مؤمنین خطاب و عتاب میکند؛ چرا کوتاه نمیآیید؟
رهبر انقلاب : یک جا هم فرموده: «و لن ترضی عنک الیهود و لا النّصاری حتّی تتّبع ملّتهم»؛تا وقتی کمند آنها را به گردن نیندازید، دنبالهرو آنها نشوید، همین آش است و همین کاسه. خودت را قوی کن که کمندش در گردن تو تأثیر نگذارد؛ یک تکان بدهی، کمندش پاره شود. خودت را قوی کن. چرا خودت را ضعیف میکنی تا در مقابل او تسلیم شوی، خاکسار شوی، به خاک بیفتی؟ «و ما زادهم الاّ ایمانا و تسلیما»
قرآن کلام خدا و کتاب هدایت بشریت است و برنامه ی جامع الهی برای هدایت و سعادت اوست همانطور که در آیه ی 89 سوره ی مبارکه ی نحل می فرماید : و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شی . در این میان مسئله ی بسیار مهمی که وجود دارد آن است که قرآن به عنوان کتاب الهی و برنامه ی جامع سعادت بشری نباید دچار مهجوریت بین مسلمانان باشد و فقط در مناسبت ها و مراسم های خاص استفاده گردد بلکه معارف والا و ژرف قرآنی باید در متن زندگی مسلمانان چه در زندگی فردی و چه در زندگی اجتماعی مورد رجوع و عمل قرار گیرد.
رجوع دوباره به قرآن کریم مبحثی در تاریخ تفسیر قرآن کریم است که حدودا از قرن سیزدهم هجری شمسی با ظهور برخی دانشمندان اسلامی در نقاط مختلف جهان همچون سید جمال الدین اسد آبادی آغاز گشت . این نهضت رجوع دوباره به قرآن در تلاش بود تا در جامعه بگستراند ، قرآن برای سوالات و مسئله های بشری پاسخ و برنامه دارد و باید از مهجوریتش در بین مسلمانان و صرف استفاده تزئینی در مراسم های ختم و همانند آن خارج گردد و حقیقتا مورد رجوع مسلمین قرار گیرد . رجوع به قرآن مسئله ی بسیار با اهمیتی است که به موجب آن مسلمین برای مسئله های مختلفی که در زندگی فردی یا سیاسی - اجتماعی آن ها پیش می آید به قرآن رجوع می کنند و منطبق با کلام الهی و برنامه ی جامع سعادت بشری حرکت می کنند.
اساسا تئوری انقلاب اسلامی یکی از بزرگترین و موفق ترین مصادیق رجوع به قرآن است که خط بطلانی بر عقائد سکولار کشیده و می گوید قرآن و به طور کلی دین اسلام برای ابعاد مختلف زندگی بشر از جمله عرصه ی سیاسی - اجتماعی برنامه دارد و یک مسلمان حقیقی باید آن معارف الهی را در ابعاد مختلف زندگی خودش پیاده نماید .
این روز ها که در فضای سیاسی - اجتماعی کشور نقض عهد ها ، دشمنی ها و زیاده خواهی دشمن بخصوص آمریکا داغ است مطلوب است تا به یکی از آیات کتاب خدا مراجعه نموده و درس هایی از جمله حد یقف این دشمنی ها و زیاده خواهی ها برگیریم . البته آیات دیگری مرتبط با مسائل روز وجود دارد که ان شالله به مرور منتشر خواهد شد .
سوره مبارکه البقرة آیه ۱۲۰
وَلَن تَرضىٰ عَنكَ اليَهودُ وَلَا النَّصارىٰ حَتّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم ۗ قُل إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الهُدىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعتَ أَهواءَهُم بَعدَ الَّذي جاءَكَ مِنَ العِلمِ ۙ ما لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلا نَصيرٍ
ترجمه:
هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد، (تا به طور کامل، تسلیم خواستههای آنها شوی، و) از آیین (تحریف یافته) آنان، پیروی کنی. بگو: «هدایت، تنها هدایت الهی است!» و اگر از هوی و هوسهای آنان پیروی کنی، بعد از آنکه آگاه شدهای، هیچ سرپرست و یاوری از سوی خدا برای تو نخواهد بود.
تفسیر نور - حجت الاسلام والمسلمین استاد محسن قرائتی
نکته ها:
- بعد از تغییر قبله،ناراحتی یهود از مسلمانان بیشتر شد و احیاناً بعضی از مسلمان ها نیز تمایل داشتند قبله همان بیت المقدّس باشد تا بتوانند با یهود در الفت ودوستی زندگی کنند، غافل از اینکه رضایت اهل کتاب با حفظ آن حاصل نمی شد و انتظار آنان،پیروی از تمام آیین آنها و نه فقط قبله آنان بود.
- این آیه در عین این که خطاب به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است،خطاب به همه مسلمانان در طول تاریخ نیز هست که هرگز یهود و نصاری از شما راضی نخواهند شد،مگر آنکه تسلیم بی چون وچرای آنان شوید و از اصول و ارزشهای الهی کناره بگیرید. ولی شما باید با قاطعیّت دست رد به سینه ی آنها بزنید و بدانید تنها راه سعادت،راه وحی است نه پیروی از تمایلات این و آن.
پیام ها:
1-دشمن،به کم راضی نیست.فقط با سقوط کامل و محو مکتب و متلاشی شدن اهداف شما راضی می شود. «لَنْ تَرْضی عَنْکَ…»
2-اگر مسلمانان مشاهده کردند که کفّار از دین آنان راضی هستند،باید در دینداری خود تردید نمایند.دینداری کافرپسند،همان کفر است. «لَنْ تَرْضی… حَتّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ»
3-جز وحی و هدایت الهی،همه راه ها انحرافی است. «قُلْ إِنَّ هُدَی اللّهِ هُوَ الْهُدی»
4-مسئولیّت عالم،بیشتر از جاهل است. «بَعْدَ الَّذِی جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ»
5-رابطه با اهل کتاب نباید به قیمت صرف نظر کردن از اصول باشد.جذب دیگران آری،ولی عقب نشینی از اصول هرگز. «لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ…»
6-پیروی از تمایلات و هوسهای مردم،منجر به قطع الطاف الهی می شود.
بنابراین یکی را باید برگزید:یا لطف خدا،یا هوسهای مردم. «ما لَکَ مِنَ اللّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیرٍ»
تفسیر نمونه - جمعی از علما با نظارت حضرت آیت الله مکارم شیرازی
شان نزول :
در شان نزول آيه از ابن عباس چنين نقل شده كه يهود مدينه و نصاراى نجران انتظار داشتند كه پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) همواره در قبله با آنها موافقت كند، هنگامى كه خداوند قبله مسلمانان را از بيت المقدس به سوى كعبه گردانيد آنها از پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) مايوس شدند (و شايد در اين ميان بعضى از طوائف مسلمانايراد مى كردند كه نبايد كارى كرد كه باعث رنجش يهود و نصارى گردد)آيه فوق نازل شد و به پيامبر اعلام كرد كه اين گروه از يهود و نصارى نه با هماهنگى در قبله و نه با چيز ديگر از تو راضى نخواهند شد، جز اينكه آئين آنها را دربست بپذيرى .
بعضى ديگر نقل كرده اند كه پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) اصرار فراوان داشت كه اين دو گروه را راضى كند، شايد اسلام را پذيرا گردند، آيه فوق نازل شد و به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) اعلام كرد كه اين فكر را از سر بدر كن چرا كه آنها به هيچ قيمت راضى نخواهند شد جز به پيروى از آئين آنها.
تفسير:
جلب رضايت اين گروه ممكن نيست
از آنجا كه در آيه گذشته سلب مسئوليت از پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) در برابر گمراهان لجوج مى كند، آيات فوق در ادامه همين بحث به پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) مى گويد:
اصرار بر جلب رضايت يهود و نصارى نداشته باش ، چه اينكه آنها هرگز از تو راضى نخواهند شد مگر اينكه به طور كامل تسليم خواسته هاى آنها و پيرو آئينشان شوى ) (و لن ترضى عنك اليهود و لا النصارى حتى تتبع ملتهم .
تو وظيفه دارى به آنها بگوئى كه هدايت ، تنها هدايت الهى است (قل ان هدى الله هو الهدى ).
هدايتى كه آميخته با خرافات و افكار منحط افراد نادان نشده است ، آرى از چنين هدايت خالصى بايد پيروى كرد.
سپس اضافه مى كند: اگر تسليم تعصب ها و هوس ها و افكار كوتاه آنها شوى بعد از آنكه در پرتو وحى الهى حقايق براى تو روشن شده ، هيچ سرپرست و ياورى از ناحيه خدا براى تو نخواهد بود (و لئن اتبعت اهوائهم بعد الذى جائك من العلم مالك من الله من ولى و لا نصير).
نكته ها
نكته 1- سؤ ال درباره جمله (و لئن اتبعت اهوائهم )
جمله و لئن اتبعت اهوائهم ممكن است براى بعضى اين سؤ ال را به وجود آورد كه پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) با آن مقام عصمت مگر ممكن است از هوسهاى منحرفان يهود پيروى كند؟
در پاسـخ مى گوئيم : اين گونه تعبيرها كه در آيات قرآن كرارا ديده مى شود هيچ منافاتى با مقام عصمت انبياء ندارد، زيرا از يكسو جمله شرطيه است و جمله شرطيه دليل بر وقوع شرط نيست .
از سوى ديگر معصوم بودن گناه را بر پيامبران محال نمى كند، بلكه پيغمبر و امام با اينكه قدرت بر گناه دارند و اختيار از آنها سلب نشده دامنهايشان هيچگاه آلوده به گناه نمى گردد، به تعبير ديگر آنها قدرت بر گناه دارند ولى ايمان و علم و تقوايشان در حدى است كه هرگز به سراغ گناه نمى روند بنابراين هشدارهائى همانند هشدار فوق در مورد آنها كاملا بجاست از سوى سوم اين خطاب گر چه متوجه پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) است ولى ممكن است منظور همه مردم باشد.
نكته 2- جلب رضايت دشمن ، حسابى دارد
درست است كه انسان بايد با نيروى جاذبه اخلاق دشمنان را به سوى حق دعوت كند، ولى اين در مقابل افراد انعطاف پذير است ، اما كسانى هستند كه هرگز تسليم حرف حق نيستند، نبايد در فكر جلب رضايت آنها بود، اينجا است كه اگر ايمان نياوردند بايد گفت : به جهنم ! و بيهوده نبايد وقت صرف آنها كرد.
نكته 3- هدايت تنها هدايت الهى است
از آيات فوق ضمنا اين حقيقت استفادهمى شود تنها قانونى كه مى تواند مايه نجات انسانها گردد قانون و هدايت الهى است ، چرا كه علم بشر هر قدر تكامل يابد باز آميخته به جهل و شك و نارسائى در جهات مختلف است ، و هدايتى كه در پرتو چنين علم ناقصى پيدا شود، هدايت مطلق نخواهد بود، تنها كسى مى تواند برنامه هدايت مطلق را رهبرى كند كه داراى علم مطلق و خالى از جهل و نارسائى باشد و او تنها خدا است .
تفسیر المیزان - علامه آیت الله سید محمد حسین طباطبائی
(آیات 120 الی 123 سوره بقره )
120. وَلَنْ تَرْضى عَنْكَ الْیَهُودُ وَ لَاالنَّصارى حَتّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ اِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَالْهُدى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ اَهْوائَهُمْ بَعْدَالَّذى جائَكَ مِنَ الْعِلْمِ مالَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِّىٍ وَ لانَصیرٍ.
121. اَلَّذینَ آتَیْناهُمُ الْكِتابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ اُولئِكَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ مَنْ یَكْفُرْ بِهِ فَاُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ.
122. یا بَنى اِسْرائیلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِىَ الَّتى اَنْعَمْتُ عَلَیْكُمْ وَ اَ نّى فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمینَ.
ترجمه آيات
يهود و نصارى هرگز از تو راضى نمى شوند مگر وقتى كه از كيش آنان پيروى كنى بگو تنها هدايت ، هدايت خدا است و اگر هوى و هوسهاى آنان را پيروى كنى بعد از آن علمى كه روزيت شد، آنوقت از ناحيه خدا نه سرپرستى خواهى داشت و نه ياورى (120)
كسانى كه ما كتاب به ايشان داديم و آنطور كه بايد، آن را خواندند آنان باين كتاب نيز ايمان مى آورند و كسانى كه بآن كفر بورزند زيانكارند (121)
اى بنى اسرائيل بياد آوريد آن نعمتى كه بشما انعام كردم و اينكه شما را بر مردم معاصرتان برترى دادم (122) و بترسيد از روزيكه هيچ نفسى جوركش نفس ديگر نمى شود و از هيچكس عوض پذيرفته نمى گردد و شفاعت سودى بحال كسى ندارد و يارى هم نمى شوند (123)
بیان
(ولن ترضى عنك اليهود و لا النصارى ) الخ ، در اينجا باز بعد از سخن از مشركين ، دوباره بفراز قبلى كه سخن از يهود و نصارى مى كرد، برگشته و در حقيقت خواسته است دامن گفتار را كه پراكنده شد جمع و جور كند، پس كانه بعد از آن خطابها و توبيخ ها كه از يهود و نصارى كرد، روى سخن برسول خود كرده كه اين يهوديان و مسيحيان كه تاكنون درباره آنها سخن مى گفتيم و دامنه سخنان ما به مناسبت بكفار و مشركين كشيده شد، هرگز از تو راضى نميشوند مگر وقتى كه تو به دين آنان درآئى ، دينى كه خودشان به پيروى از هوى و هوسشان تراشيده و با آراء خود درست كرده اند.
و لذا در رد اين توقع بيجاى آنان ، دستور ميدهد بايشان بگو: (ان هدى اللّه هو الهدى ) هدايت خدا هدايت است ، نه ساخته هاى شما، مى خواهد بفرمايد: پيروى ديگران كردن ، بخاطر هدايت است و هدايتى بغير هدايت خدا نيست ، و حقى بجز حق خدا نيست تا پيروى شود و غير هدايت خدا - يعنى اين كيش و آئين شما - هدايت نيست ، بلكه هواهاى نفسانى خود شماست كه لباس دين بر تنش كرده ايد و نام دين بر آن نهاده ايد.
اصول ريشه دار از برهانى عقلى در رد يهود و نصارى ، در يك آيه
پس در جمله : (قل ان هدى اللّه ) الخ ، هدايت را كنايه از قرآن گرفته و آنگاه آن را بخدا نسبت داده و هدايت خدايش معرفى كرده ، و در نتيجه بطريق قصر قلب صحت انحصار - غير از هدايت خدا هدايتى نيست - را افاده كرده است و با اين انحصار فهمانده كه پس ملت و دين آنان خالى از هدايت است ، از اينهم نتيجه گرفته كه پس دين آنان هوى و هوسهاى خودشان است ، نه دستورات آسمانى .
لازمه اين نتيجه ها اين است كه پس آنچه نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم است ، علم است و آنچه نزد خود آنان است ، جهل و چون سخن بدين جا كشيد، ميدان براى اين تهديد باز شد كه بفرمايد: (اگر بعد از اين علمى كه بتو نازل شده ، هواهاى آنان را پيروى كنى ، آنگاه از ناحيه خدا نه سرپرستى خواهى داشت و نه ياورى .
حال ببين كه در اين يك آيه چه اصولى ريشه دار از برهانى عقلى نهفته شده : و با همه اختصار و كوتاهيش ،چه وجوهى از بلاغت بكار رفته و در عين حال چقدر بيان آن سليس و روان است ؟!
(الذين آتيناهم الكتاب ) الخ ، ممكن است اين جمله بقرينه حصرى كه از جمله (تنها ايشان بدان ايمان مى آورند) فهميده مى شود، جوابى باشد از سوالى تقديرى ، سوالى كه از جمله : (ولن ترضى عنك اليهود و لا النصارى ) الخ ، به ذهن مى رسد.
و آن سوال اين است كه : وقتى اميدى بايمان آوردن يهود و نصارى نيست پس چه كسى از ايشان باين كتاب ايمان مى آورد؟ و راستى دعوت ايشان بكلى باطل و بيهوده است ؟ در جواب مى فرمايد: از ميانه آنهائى كه كتابشان داده بوديم تنها كسانى باين كتاب ايمان مياورند كه كتاب خود را حقيقتا تلاوت ميكردند و براستى بكتاب خود ايمان داشتند ممكن هم هست جواب ، اين باشد كه اينگونه افراد بكلى به كتاب هاى آسمانى ايمان مى آورند، چه تورات و چه انجيل و چه قرآن ، و ممكن هم هست جواب ، اين باشد كه اينگونه افراد بكتابى كه نازل شده يعنى بقرآن ايمان مياورند.
و بنابراين قصر - انحصار - در جمله (اولئك يؤ منون به )، قصر افراد خواهد بود كه معنايش در ساير مجلدات فارسى گذشت ، و ضمير در كلمه (به ) به بعضى از وجوه نامبرده خالى از استخدام (مثل اينكه مراد از مرجع ضمير كتاب ، اهل كتاب بوده و مراد از ضمير قرآن باشد) نيست .
و مراد از جمله (الذين اوتوا الكتاب ) عده اى از يهود و نصارى هستند كه براستى بدين خود متدين بودند و پيروى هوى و هوس نمى كردند و مراد بكلمه (كتاب )، تورات و انجيل است ، و اما اگر مراد از جمله اول را مؤمنين به پيامبر اسلام ، و مراد از كتاب را قرآن بگيريم ، آنوقت معناى آيه چنين مى شود: كسانى كه قرآن را بايشان داديم و ايشان بحق آنرا تلاوت ميكنند، همانها هستند كه بقرآن ايمان دارند، نه اين پيروان هوى ، كه در اينصورت قصر در آيه قصر قلب خواهد بود كه باز معنايش در ساير مجلدات گذشت .
(يا بنى اسرائيل اذكروا) تا آخر دو آيه ، در اين دو آيه خاتمه گفتار را به آغاز آن ارجاع داده ، و در اينجا يكدسته از خطابها كه به بنى اسرائيل شده ، خاتمه مييابد.
بحث روايتى (درباره تلاوت قرآن ) - تفسیر المیزان
در ارشاد ديلمى از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه در ذيل آيه : (الذين آتينا هم الكتاب يتلونه حق تلاوته ) الخ ، فرموده : آيات آن را شمرده شمرده مى خوانند، و در معناى آن تدبر نموده ، به احكامش عمل ميكنند، و به وعده هايش اميد مى بندند، و از تهديدهايش مى هراسند، و از داستانهايش عبرت مى گيرند، آن ها امرش را بكار بسته ، نواهي اش را اجتناب مى كنند و بخدا سوگند، معناى حق تلاوت اينست ، نه اينكه تنها آياتش را حفظ كنند، و حروفش را درس بگيرند و سوره هايش را بخوانند و بند بند آنرا بشناسند كه مثلا فلان سوره ده يكش چند آيه و پنج يكش چند است . و بسيار كسانى كه حروف آن را كاملا از مخرج اداء ميكنند، ولى حدود آن را ضايع ميگذارند، بلكه تلاوت به معناى تدبر در آيات آن ، و عمل به احكام آنست ، همچنانكه خداى تعالى فرموده : (كتاب اءنزلناه اليك مبارك ، ليدبروا آياته )، (كتابى است مبارك كه بتو نازل كرديم ، تا در آياتش تدبر كنند).
و در تفسير عياشى از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده ، كه در تفسير جمله : (يتلونه حق تلاوته) فرموده : يعنى وقتى به آیات راجع به بهشت و دوزخش ميرسند مى ايستند و فكر ميكنند.
و در كافى از آنجناب روايت كرده كه در تفسير اين آيه فرموده : اينان كه قرآن را بحق تلاوتش تلاوت ميكنند، امامان امت اند.
مولف: اين روايت از باب جرى يعنى تطبيق آيه به مصداق روشن و كامل آن است .
اتفاقا این آیه ی شریفه چند بار در سخنرانی های و یا نامه های امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری هم تکرار شده است که به بازخوانی برخی از آن ها می پردازیم :
امام خمینی (ره) در بخشی ازپیام مهم خود در موضوع پذیرش قطعنامه 598 :
نكته مهمى كه همه ما بايد به آن توجه كنيم و آن را اصل و اساس سياست خود با بيگانگان قرار دهيم اين است كه دشمنان ما و جهانخواران تا كى و تا كجا ما را تحمل مى كنند و تا چه مرزى استقلال و آزادى ما را قبول دارند , به يقين آنان مرزى جز عدول از همه هويتها و ارزشهاى معنوى و الهى مان نمى شناسند به گفته قرآن كريم هرگز دست از مقاتله و ستيز با شما بر نمى دارند مگر اينكه شما را از دينتان برگردانند . . . آرى اگر ملت ايران از همه اصول و موازين اسلامى و انقلابى خود عدول كند و خانه عزت و اعتبار پيامبر و ائمه معصومين عليهم السلام را با دستهاى خود ويران نمايد آن وقت ممكن است جهانخواران او را به عنوان يك ملت ضعيف و فقير و بى فرهنگ به رسميت بشناسند ولى در همان حدى كه آنها آقا باشند ما نوكر , آنها ابر قدرت باشند ما ضعبف , آنها ولى و قيم باشند ما جيره خوار و حافظ منافع آنها نه يك ايران با هويت ايرانى اسلامى . . . » ؛ ( صحيفه نور , ج , 20 ص 237 - 238 )
بیانات مقام معظم رهبری - دیدار با علما و روحانیون خراسان شمالی (۱۳۹۱/۰۷/۱۹)
پس از تنفید حکم ریاست جمهوری وسخنرانی ریاست جمهوری ، رهبر انقلاب اسلامی سخنرانی کردند. متن کامل بیانات ایشان بدین شرح است:
سماللهالرّحمنالرّحیم (۱)
الحمد للّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على سیّدنا و نبیّنا ابىالقاسم المصطفی محمّد و على آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّة الله فى الارضین. اللهمّ صلّ على ولیّک علىّ بن موسى الرّضا المرتضى الامام التّقىّ النّقى و علی آبائه و اولاده المعصومین المطهّرین.
جلسهی بسیار مهمّی است و روزهای مهم و تعیینکنندهای است. تصادف و تقارن این مراسم و این جلسه با ولادت باسعادت حضرت علیّبنموسیالرّضا (علیه آلاف التّحیّة و السّلام) برای دلهای مشتاق ملّت ایران و جمع حاضر مایهی تفأّل(۲) و تبرّک است. امیدواریم همچنانکه آن بزرگوار در همین کشور خود ما و در شهرهای نزدیک به طوس، [یعنی] در نیشابور، آن حدیث معروف سلسلةالذّهب را بیان فرمود و کلمهی توحید را پایه و اساس دین معرّفی فرمود - کَلِمَةُ لا اِلٰهَ اِلَّا اللهِ حِصنی وَ مَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی(۳) - ما هم بتوانیم کلمهی توحید را و حقیقت توحید را در زندگی خود، چه زندگی شخصی، چه زندگی اجتماعی، و چه در پایههای حکومت جمهوری اسلامی، انشاءالله استقرار ببخشیم.
اهمّیّت این جلسه از دو نظر است. یکی اینکه آغاز یک دورهی مدیریّت جدید کشور است و این امیدواری وجود دارد که انشاءالله مسئولانی که همراه با رئیسجمهور محترم و منتخب وارد میدان عمل خواهند شد، با ابتکارات جدید، با توانمندیهای بیش از گذشته، ملّت را خرسند کنند، خوشحال کنند و همین خواستهها و مطالبی را که رئیسجمهور محترم در بیانات مشروح خودشان بیان کردند، برآورده کنند.
جهت دوّم این است که این جلسه نماد مردمسالاری است. این دوازدهمین جلسهی ازاینقبیل - از اوّل انقلاب تا امروز - است؛ یعنی ملّت ایران دوازده مرتبه از آغاز انقلاب، در انتخاب مدیران طراز اوّل کشور نقشآفرینی کردهاند؛ این خیلی مسئلهی مهمّی است. انتخابات مردم و گزینشهای مردمی، دَه مجلس شورای اسلامی هم به وجود آورده است؛ پنج شورای شهر و روستا را تشکیل داده است؛ پنج مجلس خبرگان را به وجود آورده؛ اینها همه از برکت انقلاب است. نسل جدید ما فراموش نکند، ما دورهی قبل از انقلاب را با همهی وجودمان لمس کردیم؛ دیکتاتوری را، در حاشیه بودن مردم را، بیاعتنائی به مردم در امر حکومت را با همهی وجودمان دیدهایم؛ جوانهای ما ندیدهاند. مردم، قبل از پیروزی انقلاب هیچ نقشی در مدیریّت کشور و تعیین مدیران نداشتهاند؛ رؤسا، سلاطین، پادشاهان و اطرافیانشان، میآمدند، میرفتند، [امّا] مردم فقط تماشاچی بودند؛ هیچ نقشی نداشتند. انقلاب اسلامی آمد و مردم را از حاشیه به متن آورد؛ مردم شدند صاحب اختیار. از اوّل انقلاب، این دوازدهمین باری است که نتیجهی گزینش مردم برای مدیریّت قوّهی مجریّه مشخّص میشود؛ لذا [این] مجلس، جلسهی مهمّی است.
یاد کنیم از امام بزرگوارمان که برکات عزم راسخ ،ایمان عمیق، بصیرت بیپایان آن بزرگوار، و شجاعت بینظیر آن مرد بزرگ، این دستاوردها را به ملّت ایران داد. ما مسئولین و بقیّهی مردم، بیشتر باید افتخار کنیم که در دورانی قرار گرفتهایم که خدای متعال مرد بزرگی را در میان این کشور برگزید که توانست این اقیانوس را به تلاطم دربیاورد. این قضیّه، کارِ کوچکی نیست، مسئلهی کوچکی نیست؛ توانست بکلّی جهت حرکت کشور را و ملّت ایران را تغییر بدهد. سالها، [بلکه] قرنها، حکومت سلطنتی، حکومت وراثتی [وجود داشت]؛ و در این اواخر حکومت پهلوی که علاوهی بر ننگ سلطنت، ننگ مضاعفی هم وجود داشت و آن دخالت بیگانه بود؛ رضاخان را انگلیسها در کشور سرِ کار آوردند و انگلیسها هم بردند و پسرش محمّدرضا را بهجای او گذاشتند؛ بعد هم در کودتای بیستوهشتم مرداد سال ۳۲ ، آمریکاییها همهکاره بودند، پادشاه برای ما تعیین کردند، نخستوزیر تعیین میکردند، مسئولین کشور را آنها معیّن میکردند؛ وضع کشور ما این بود؛ این دستگاه را امام بزرگوار تغییر داد؛ او بود که وارد این میدان شد؛ عزم راسخ او، ایمان عمیق او، شجاعت بینظیر او، توکّل او به خدا، اعتماد او به مردم بود که توانست این اوضاع را به وجود بیاورد.
خب در این دورانِ قریب به چهل سال، یک سلسلهی بههم پیوستهی مسئولانی هم هستند که اینها هرکدام در نوبت خود و به سهم خود تلاشی کردهاند، زحمتی کشیدهاند، ابتکاری به خرج دادهاند، کاری کردهاند؛ ایفای نقش کردهاند. امروز محصول کارِ مجموعهی دستاندرکاران نظام جمهوری اسلامی در طول قریب چهل سال، در اختیار مسئولانی است که از امروز - با رسمیّت [یافتن] - انشاءالله مشغول کار میشوند. کسانی که مسئولیّت پیدا میکنند - همکاران رئیسجمهور محترم - باید بر این سرمایهی ملّی بیفزایند و آن را تحویل نسل بعد، تحویل مدیران بعدی بدهند که روزبهروز این حرکت انشاءالله گستردهتر و شعاع آن وسیعتر بشود.
در این چهار دهه ملّت و دولت کارهای بزرگی انجام دادهاند. زیربناهای علمی و اجرائی و عملی و فکری فراوانی در کشور در این مدّت به وجود آمده است که اینها مطلقاً قبل از انقلاب وجود نداشت؛ قبل از نظام جمهوری اسلامی این زیربناهای عظیم وجود نداشت. این زیربناها، سکّوهای پرش این ملّت بهسوی آینده هستند. تجربهها و تواناییهای متراکمی از کارکرد این چهار دهه در اختیار مسئولانِ امروز قرار گرفته است. نسلهای جدیدی با تفکّر انقلابی و سرشار از انگیزه تربیت شدهاند و امروز آمادهاند. ما اوّل انقلاب این مقدار شخصیّت آمادهی مدیریّت نداشتیم؛ امروز بحمدالله جوانانی که آماده هستند برایاینکه نقشآفرینی کنند در بخشهای مختلف ادارهی کشور، فراوانند؛ اینها را انقلاب تربیت کرده. تلاش این مجموعهی مردان فعّال و دولتمردان مؤثّر در طول این چهار دهه، توانسته است این فراوردهی عظیم را در اختیار ملّت بگذارد.
آنچه ما عرض میکنیم این است که مسئولان کشور در طول این دهه توانستهاند بحمدالله با دنیا همکاری کنند. علیرغم اینکه همواره دشمنان خواستهاند ملّت ایران را منزوی کنند، [امّا] ملّت ایران منزوی نشده، با دنیا همکاری کرده، و درعینحال با نظام سلطه و استکبار مقابلهی جدّی کرده است؛ در برابر ترفندها توانستهاند ایستادگی کنند. و دشمن البتّه همچنان مشغول است. یکی از نکاتی که بنده اصرار دارم تکرار کنم و نگذارم از ذهن کسی بیرون برود، حضور دشمن و ترفندهای دشمن است. امیرالمؤمنین (علیه السّلام) فرمود: مَن نامَ لَم یُنَم عَنه، اَخَا الحَربِ اَرِق؛(۴) اگر شما در سنگر خوابتان برد، در سنگرِ مقابل شما - که دشمن شما است - ممکن است چشمی بیدار باشد، علیه شما فعّالیّت کند؛ نباید خوابتان ببرد، مراقبت را نباید فراموش کنید؛ در همهی امور. مسئولان مخاطبان اوّل این سخنند. دشمن مشغول دشمنی است، کارهای گوناگونی انجام میدهد؛ منتها به فضل الهی، به توفیق پروردگار، ملّت ایران و مسئولان کشور آبدیده شدهاند.
ما را تحریم کردند؛ تحریم البتّه مشکلاتی را برای کشور به وجود میآورد، در این تردیدی نیست، لکن تحریمها موجب شد که ما چشممان بر روی امکانات خودمان باز شد. خیلی از ظرفیّتها را دارا بودیم، [امّا] نمیدانستیم، از آنها غافل بودیم. وقتی تحریم شدیم، به خود آمدیم؛ نگاه کردیم، ظرفیّتهای موجود داخلی را پیدا کردیم و از آنها استفاده کردیم. امروز علیرغم میل دشمن و خواست دشمن، ما قوی هستیم؛ ازلحاظ سیاسی قوی هستیم، ازلحاظ نظامی قوی هستیم، ازلحاظ امنیّتی قوی هستیم. امروز جمهوری اسلامی بمراتب قویتر و مقتدرتر از سالهای اوّل است، با وجود اینهمه تحریم، با وجود اینهمه دشمنی؛ معنایش این است که ما از ترفندی که دشمن علیه ما به کار بُرد، به نفع کشور و به نفع خودمان استفاده کردیم. دشمنیهای صریح دشمن، ما را مقاومتر کرد. نهفقط دشمنیهای صریح؛ بعضیها بصراحت دشمنی میکنند - مثل آنهایی که امروز سر کارند در آمریکا و بعضی جاهای دیگر - [امّا] دشمنیهای بعضیها بهصورت دست چدنی در دستکش مخملین است، که ما قبلاً عرض کردیم؛ آن هم دشمنی است. در مقابل این دشمنیها، ما به فضل پروردگار، به توفیق و هدایت الهی، مقاومتر شدیم؛ اعتمادبهنفسمان افزایش پیدا کرد. ما امروز بمراتب از سالهای اوّل قویتریم. راههای مقابلهی با دشمن را هم بلدیم. امروز به توفیق الهی، ملّت ایران راههای مقابلهی با ترفندهای دشمن را یاد گرفت؛ مسئولین بلدند، میدانند چهجور باید برخورد کنند با دشمن، که برخورد میکنند؛ امکانات هم بیشتر داریم، از دشمن و ترفندهای دشمن هم هیچ هراسی نداریم.
ما کمبودهای فراوانی داریم، این را از نظر دور نمیداریم و انکار نمیکنیم، لکن انکار هم نکنیم که ظرفیّتهای بسیاری هم در اختیار ما است؛ ما میتوانیم از این ظرفیّتهای بهرهبردارینشده و استفادهنشده، استفاده کنیم به توفیق پروردگار. شما مسئولان کشور - بخصوص آن مجموعهای که انشاءالله بزودی تشکیل خواهد شد در حولوحوش ریاست محترم جمهوری، و هیئت دولت و قوّهی مجریّه را تشکیل خواهند داد - سکّاندار چنین نظام پرظرفیّتی هستید؛ این را بدانید. نظام جمهوری اسلامی و کشور عزیز ما یک نظام پرظرفیّت و پرامکان و پراستعداد است؛ این استعدادها را باید دانهدانه شناخت و از آنها بهرهبرداری کرد. شما با تکیهی بر هویّت انقلابی - این نکتهی بسیار مهمّی است - با کار جهادی، با حمایت مردمی، با انبوه سرمایههای مادّی و معنوی که امروز در اختیار شما است، میتوانید کشور را پیش ببرید و من سه جهتگیری عمده را توصیه میکنم:
جهتگیریِ اوّل، پرداختن به مشکلات مردم - امروز در درجهی اوّل، مشکلات اقتصادی و معیشتی - است؛ این کارِ اوّلی است که از این سه کارِ همزمان باید انجام بگیرد؛ این اوّلینش است: پرداختن به مسائل داخلی، پرداختن به مشکلات مردم، مسئلهی معیشت و اقتصاد؛ که این را باید انشاءالله به یک نقطهی قابل قبولی، در طول این چهارسال برسانید.
جهتگیری دوّم، تعامل گستردهی با دنیا است؛ این توصیهی همیشگی ما است که این درست نقطهی مقابل آن چیزی است که دشمنان ما و سلطهگران عالم دنبالش هستند. ما میتوانیم با دنیا ارتباطات وسیع و گستردهای داشته باشیم، هم به ملّتها و دولتهای دیگر کمک کنیم، هم از کمک آنها بهرهمند بشویم؛ حیات اجتماعی بشریّت اینجور پیش میرود: همکاری، همدلی، همراهی، تعامل با دنیا؛ اقلیم ما، جغرافیای ما، امکانات فراوان ما، این را برای ما آسان میکند.
و جهتگیری سوّم؛ در برابر هر سلطهطلبی، با صلابت و قدرت ظاهر بشوید؛ آن سلطهطلب هر که میخواهد باشد؛ امروز از همه متجاوزتر و وقیحتر، رژیم ایالات متّحدهی آمریکا است؛ در مقابل اینها با صلابت ظاهر بشوید، با قدرت ظاهر بشوید؛ با پشتوانهی اقتدار ملّی و کمک این مردم میتوانید از ترفندهای آنها جلوگیری کنید و آن را دفع کنید. چهار دهه، تجربهی فعّالیّت بینالمللی به ما نشان میدهد که هزینهی تسلیم در برابر قدرتهای زورگو بمراتب بیشتر از هزینهی ایستادگی در مقابل آنها است؛ تسلیم شدن در مقابل زورگوییهای قدرتهای زورگو، ملّتها و کشورها را بیچاره میکند؛ راههای پیشرفت آنها را به معنای واقعی کلمه مسدود میکند؛ آنها را از ارزشهای انسانی دور میکند؛ هزینههای سنگینی دارد. ما به توفیق الهی و به حولوقوّهی الهی، با استکبار و با نظام سلطه از سر تسلیم وارد نشدیم، تسلیم نشدیم، با آنها بر سر خواستههای آنها سازش نکردیم، و امروز از دیروز تواناتر و قدرتمندتریم؛ امکاناتمان امروز از دیروز خیلی بیشتر است. ایستادهایم در مقابل آنها، تسلیم آنها هم نشدهایم؛ این یک تجربهی بسیار مهمّی است. البتّه در این راه شهدائی داشتهایم، فداکارانی داشتهایم؛ شخصیّتهای ارزشمند و برجستهای را از دست دادهایم لکن نظام جمهوری اسلامی پیشرفت کرده است، حرکت کرده است، شعارهای خود را برجستهتر کرده است.
چند توصیه میکنم به رئیس جمهور محترم و برادران و خواهرانی که در بخشهای مختلف با ایشان همکاری خواهند داشت که این توصیهها را در نظر داشته باشند. این مسئولیّت را، این توانایی را، امانت بدانید؛ همچنانکه امیرالمؤمنین فرمود: این در گردن تو یک امانتی است؛ وَ اِنَّما هِیَ فی عُنُقِکَ اَمانَة؛(۵) این مسئولیّت، امانت الهی است در اختیار من و شما؛ امانتداری باید کرد؛ حفظ امانت باید کرد. این آیهی شریفهی «اِنَّ اللهَ یَأمُرُکُم اَن تُؤَدُّوا الاَمانٰتِ اِلىٰ اَهلِها»،(۶) فقط [دربارهی] این امانتهای مادّیِ محسوس نیست؛ این امانت مهمّ معنوی - که این مسئولیّت است - مصداق برتر آنها است.
توصیهی بعدی این است که وقتمان کم است، کارمان بسیار است، اولویّتها را بایستی رعایت کرد؛ هم در هزینهکردها، هم در برنامهریزیها و در همهی کارها، نگاه کنید و اولویّتها را در نظر بگیرید. بله، امروز اولویّت همین نکتهای است که رئیسجمهور محترم بیان کردند؛ مسئلهی عدالت، مسئلهی ریشهکن کردن فقر و ریشهکن کردن فساد، اولویّتهای درجهی اوّل ما است؛ اینها را مقدّم بداریم. کارهایی [هم] هست که در درجهی بعد قرار دارد.
توصیهی بعدی این است که با برنامه حرکت کنید. برنامهی ششم [توسعه] برنامهی جامعی است؛ امسال هم سال شروع برنامه است. البتّه ما تأخیر داریم؛ سال شروع برنامه سال گذشته بود. برنامهی ششم، برنامهی مهمّی است؛ با برنامه، با دقّت کامل و پیشبینی همهی امکانات، حرکت انجام بگیرد؛ به برنامه باید اهمّیّت داد.
توصیهی بعدی بنده این است که اتّحاد ملّت را مهم بشماریم. ما هرچه داریم، از وحدت ملّت، از اتّحاد ملّت در بین خودشان و از اتّحاد ملّت با مسئولین و مجریان امور کشور داریم؛ این اتّحاد را حفظ کنید. التهابآفرینی نشود؛ دودستگیهای مضر ایجاد نشود. مردم سلایق مختلف و نظرات مختلفی دارند؛ بسیار خوب، با سلایق و نظرات مختلف، بگذاریم مردم در کنار هم زندگی آرامی داشته باشند. سلیقهی گوناگون و اختلافِنظر لزوماً بهمعنای گریبانگیری و درگیری نیست؛ میتوانند در کنار هم زندگی خوبی داشته باشند، سلایق مختلفی هم داشته باشند. التهابآفرینی نباید انجام بگیرد. از نظرات مخالف آشفته نشوید؛ مخالفین اگر نظری دارند، انتقادی اگر دارند، بگذارید انتقاد کنند، نظرات مخالف را بدهند؛ آشفته نباید شد؛ بالاخره کارهای سنگینی است. نقص هم در کارهای ما کم نیست، ممکن است کسانی انتقاد کنند به ما؛ انتقاد را بپذیریم - بهمعنای تحمّل کردن - تحمّل کنیم.
به میان مردم بروید، با مردم بیواسطه مرتبط بشوید، از مردم بشنوید؛ این از کارهای بسیار مهم است. گزارشهایی که به ما میرسد، هرچند آن گزارشها صادقانه باشد، امّا خیلی تفاوت میکند با آنچه انسان در مواجههی با مردم و رفتن در میان مردم مشاهده میکند و میبیند.
قدر نیروهای انقلابی و پُرانگیزه را هم بدانید؛ من به همهی مسئولین سفارش میکنم. نیروهای مؤمن، پُرانگیزه و انقلابی، کسانی هستند که در مشکلات، کشور را حفظ میکنند، دفاع میکنند، سینه سپر میکنند؛ قدر اینها را بدانیم.
در تصمیمگیریهای بینالمللی، به یاد داشته باشید که دشمن همهی توان خودش را به کار برده برای اینکه شما را نابود کند. بعضی از مسئولینِ دولتهایی که با ما مواجهند و مقابلند، این را صریحاً امروز میگویند؛ صریح میگویند در صدد نابودی نظام جمهوری اسلامی هستند؛ این را به یاد داشته باشید؛ بعضیها هم این را پنهان میکنند، نمیگویند، امّا واقعیّت این است که [این قصد] هست. «تعامل بینالمللی» نباید ما را از این نکته که دشمنانی هستند که به نابودی ما کمر بستهاند، غافل کند. از هر بهانهای هم استفاده میکنند. شما موشک ماهوارهبر به فضا پرتاب میکنید،(۷) ناگهان میبینید که در دنیا جنجال درست کردهاند. یک کار علمی، یک کار فنّی، یک کاری که برای یک کشور لازم و بسیار عادی و معمولی است، وقتی شما انجام میدهید، میبینید جنجال راه میاندازند؛ اینها نشانههای این است که بایستی بیشتر مراقب باشید.
پاسخ این برخوردها هم کار قوی و جهادی و حسابشده است؛ پاسخ به این دشمنیها قویتر شدن است. مراد من از قویتر شدن، فقط در زمینهی نظامی و امنیّتی نیست، البتّه در آنجاها باید قوی شد، امّا در زمینهی اقتصادی باید قوی بشوید، در زمینهی فرهنگی باید قوی بشوید، در زمینهی حفظ هویّت اسلامی و انقلابی باید روزبهروز قویتر و عمیقتر بشوید؛ این پاسخِ دشمنیهای دشمن است.
آخرین عرض من: به خداوند توکّل کنید، وعدهی نصرت الهی را باور کنید؛ اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم.(۸) در آیهی دیگر، وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه؛(۹) [آنهم] با تأکید! شما در راه اقامهی دین، احیاء دین، ایجاد حاکمیّتِ دینِ خدا هستید، این نصرت الهی است، پس مطمئن باشید که خدای متعال شما را نصرت خواهد کرد. در مقابل دینستیزیها و قانونشکنیها آرام ننشینید، بیتفاوت نمانید و بدانید انشاءالله آینده متعلّق به شما است.
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد تو را سوگند میدهیم، ما را در راه کسب رضای خودت موفّق بدار. پروردگارا! این دولت جدید - دولت دوازدهم - و مجموعهی خدمتگزاران کشور را در راه انجام وظایف مهمّی که بر عهده دارند، موفّق بفرما. پروردگارا! روزهای ما، عمر ما، ساعات ما، سالهای زندگیِ ما را برای ما مایهی غنیمت قرار بده؛ مایهی حسرت قرار مده. پروردگارا! ارواح طیّبهی شهیدان ما، روح مطهّر امام بزرگوار را با اولیائت محشور بفرما.
والسّلامعلیکمورحمةاللهوبرکاته
(۲) شگون نیک
(۳) امالی صدوق، ص ۲۳۵ (با اندکی تفاوت)
(۴) نهجالبلاغه، نامهی ۶۲ (با اندکی تفاوت)؛ «هر که خود به خواب رود، دشمنش به خواب نرفته است؛ مرد سلحشور، همواره بیدار و هوشیار است.»
(۵) نهجالبلاغه، نامهی ۵ (با اندکی تفاوت)
(۶) سورهی نساء، بخشی از آیهی ۵۸؛ «خدا به شما فرمان مىدهد که سپردهها را به صاحبان آنها رد کنید …»
(۷) اشاره به آزمایش موشک ماهوارهبر سیمرغ از سوی جمهوری اسلامی ایران
(۸) سورهی محمّد، بخشی از آیهی ۷؛ «… اگر خدا را یارى کنید، یاریتان میکند و گامهایتان را استوار میدارد.»
(۹) سورهی حج، بخشی از آیهی ۴۰؛ «… و قطعاً خدا به کسى که [دین] او را یارى میکند، یارى میدهد …»
رهبر معظم انقلاب دردیدار جمعی از خانوادههای شهدای مدافع حرم و مرزبان:
جمهوری اسلامی با اقتدار ایستاده و ملت به دشمنان سیلی خواهد زد/ کسانی که آرزوی تغییر جمهوری اسلامی را داشتند این حسرت را به گور بردند/ اگر مدافعان حرم نبودند باید با دشمنان اهلبیت در شهرهای ایران میجنگیدیم
ایشان با اشاره به سخنان اخیر مقامات امریکایی مبنی بر تلاش برای تغییر نظام اسلامی خطاب به آنها گفتند: در طول ۳۸ سال گذشته، چه زمانی بوده که شما نمی خواستید نظام اسلامی را تغییر دهید، اما همواره سرتان به سنگ خورده است و از این پس هم همینگونه خواهد بود.
گروه سیاسی-رجانیوز: حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر روز (یکشنبه) در دیدار جمعی از خانوادههای شهدای مدافع حرم و شهدای مرزبان، با تأکید بر اینکه شهدا حق حیات بر این کشور دارند و همه مردم و مسئولان باید خود را زیر بار منت شهدا و خانواده شهدا بدانند، به سخنان خصمانه و تهدیدآمیز اخیر مقامات امریکایی اشاره کردند و با گزافه خواندن آن، گفتند: دولتمردان امریکایی از ابتدای پیروزی انقلاب همواره به دنبال تغییر نظام جمهوری اسلامی بوده اند اما نخواهند توانست به ملت ایران سیلی بزنند بلکه این ملت است که به آنها سیلی خواهد زد.
حضرت آیت الله خامنه ای در ابتدای این دیدار، مفهوم «شهادت» را مقولهای عمیق و دارای معانی بلند و یک معامله پرسود با خداوند متعال خواندند و افزودند: شهادت یک «مرگ تاجرانه» است و در این معامله، خداوند جان انسان را که ضایعشدنی و از بینرفتنی است، در مقابل سعادت ابدی خریداری میکند و شهید به مقامی میرسد که قدرت شفاعت پیدا میکند.
ایشان، صبر و استقامت خانواده شهدا در مصیبت از دست دادن نزدیکترین افراد خود را، یک ارزش بسیار والا دانستند و خاطرنشان کردند: عوامل اصلی حفظ انقلاب اسلامی و قدرت آن، مفاهیم و ارزشهای عظیمی همچون «شهادت، جهاد و صبر و استقامت خانواده های شهدا» است و دشمن تلاش دارد تا این ارزشها را از جامعه بگیرد و متأسفانه برخی نیز در این چارچوب قلمفرسایی میکنند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به بقای نظام اسلامی با وجود مواجهه با دشمنی های سخت، گفتند: گزافهگوییهای رئیس جمهور امریکا موضوع جدیدی نیست زیرا نظام اسلامی از ابتدا با توطئه های گوناگونی مواجه بوده است اما بدخواهان ملت ایران هیچ غلطی نتوانسته اند بکنند.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: آن زمانی که نظام اسلامی یک نهال تازهروییده و نحیف بود، نتوانستند به آن آسیبی برسانند، چه برسد به اکنون که این نظام به یک درخت تناور تبدیل شده است.
ایشان با اشاره به سخنان اخیر مقامات امریکایی مبنی بر تلاش برای تغییر نظام اسلامی خطاب به آنها گفتند: در طول ۳۸ سال گذشته، چه زمانی بوده که شما نمی خواستید نظام اسلامی را تغییر دهید، اما همواره سرتان به سنگ خورده است و از این پس هم همینگونه خواهد بود.
رهبر انقلاب اسلامی، مقامات جدید کاخ سفید را بیتجربه و تازهکار خواندند و تأکید کردند: این افراد بیتجربه، ملت و مسئولان ایران را نشناخته اند و هنگامی که تو دهنی بخورند، آن زمان متوجه خواهند شد، حساب و کتاب چیست!
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: سردمداران امریکا، از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در تلاش برای ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی ایران بودند، اما کسانی که چنین حسرتی داشتند، این آرزو را به گور بردند و از این پس نیز همینگونه خواهد بود.
ایشان تأکید کردند: همه اعم از دشمنان، دوستان با اخلاص و دوستانی که برخی مواقع دلشان می لرزد، بدانند جمهوری اسلامی مستحکم و با اقتدار کامل ایستاده و دشمنان نمی توانند به ملت ایران سیلی بزنند بلکه ملت به آنها سیلی خواهد زد.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه ارزش شهدا باید در جامعه معلوم باشد، در تجلیل از نقش شهیدان مدافع حرم گفتند: اگر شهیدان مدافع حرم نبودند، امروز باید با «عناصرِ فتنهگر، خبیث و دشمن اهلبیت(ع)» در شهرهای ایران میجنگیدیم، زیرا آنان قصد داشتند از مرزهای عراق وارد ایران شوند اما جلوی آنها گرفته شد و تار و مار شدند و اکنون نیز در عراق و سوریه بهطور کامل در حال ریشهکن شدن هستند.
حضرت آیت الله خامنهای، امنیتِ کنونی کشور را مرهون مدافعان حرم و مدافعان مرزهای ایران دانستند و افزودند: امنیت مرزها و شهرهای کشور به برکت تلاشهای مرزدارانی است که با همه وجود از ایران دفاع، و همچنین از ورود مواد مخدر جلوگیری میکنند، البته این تلاشها بهخوبی دیده نمیشود و مرزداران و شهدای مرزی، مظلوم هستند.
ایشان، شهیدانِ فعالیتهای امنیتی و اطلاعاتی را از جمله دیگر فداکاران در تأمین امنیت و جلوگیری از اقدامات تروریستی و کشتهشدن مردم بیگناه خواندند و گفتند: خدمت به کشور فقط تأمین آب و نان نیست بلکه بالاتر از آن، تأمین امنیت است و شهیدان و مدافعان حرم و مرزها و شهرهای کشور، با تأمین امنیت، حق حیات بر گردن کشور دارند.
حضرت آیت الله خامنهای با تأکید بر لزوم قدردانی از شهیدان و خانوادههای آنان، خاطرنشان کردند: همه زیر بار منت شهیدان هستیم و هر کس در جهت فراموش شدن یاد شهیدان یا اهانت و بیاعتنایی به خانوادههای آنان کاری انجام دهد، در واقع به کشور خیانت کرده است.
در پایان این دیدار، نماز مغرب و عشاء به امامت رهبر انقلاب اسلامی اقامه شد و حاضران روزه خود را همراه با ایشان افطار کردند
رهبر معظم انقلاب روایتی را از لحظه ای که خبر آزادسازی خرمشهر در سوم خرداد سال ۶۱ را شنیدند, بیان میکنند.
به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» به نقل از خبرنگاران پویا, عملیات بیتالمقدس یکی از بزرگترین و استراتژیکترین عملیاتهای هشت سال دفاع مقدس است که طی چهار مرحله مختلف نهایتا منجر به آزادسازی خرمشهر شد. این عملیات از دهم اردیبهشت ماه سال 61 آغاز شد و یک ماه به طول انجامید و با مجاهدت و رشادت رزمندگان به آزاد سازی شهر خرمشهر پس از 19 ماه شد.
امام خامنه ای در دیداری در سوم خرداد سال 1384 ماجرای شنیدن خبر آزادسازی خرمشهر را این چنین روایت میکنند: «روز سوم خرداد، همان ساعت اولی که رزمندگان ما خرمشهر را گرفته بودند، مرحوم شهید صیاد شیرازی به من تلفن کرد - بنده آن وقت رئیس جمهور بودم - و گزارش اوضاع جبهه را میداد.میگفت الان هزاران سرباز و افسر عراقی صف بستهاند، برای اینکه بیایند ما دستهایشان را ببندیم و اسیر شوند! قدرت معنوی یک ملت این است. فقط خرمشهر نیست - خرمشهر یک نماد است - کربلای 5 ما هم همینطور بود؛ والفجر 8 ما هم همینطور بود؛ فتوحات فراوان دیگر ما هم همینطور بود؛ عملیات خیبر و بدر و مجموعهی هشت سال دفاع مقدس ما هم همینطور بود. البته ناکامی و شکست هم داشتیم و شهید هم دادیم؛ میدان مبارزه است.»
همچنین ایشان در دیداری در سوم خرداد سال گذشته ماجرای جشن مردم برای آزاد سازی خرمشهر را این چنین بیان میکنند:«شاید هنوز چند ساعت از خبر نگذشته بود که بنده از [ساختمان] ریاست جمهوری میرفتم طرف بیت امام که خدمت امام (رضوانالله تعالیعلیه) برسم. در این خیابان و سر راه، مردم غوغا کرده بودند؛ مثل یک راهپیمایی، مثل یک تظاهرات [بود]. ماشین ما را که میدیدند، میآمدند جلو تبریک میگفتند. در همهی کشور یک جشن عمومیِ خودجوش به وجود آمد؛ مسئله اینقدر مسئلهی مهمّی بود. البتّه مردم آن روز غالباً نمیدانستند چه اتّفاقی افتاده است که این فتح به وجود آمده. از آن فداکاریها، از آن ریزهکاریها، از آن تلاشهای عجیب و باورنکردنی، مردم اطّلاع نداشتند؛ امروز هم خیلیها اطّلاع ندارند.»
آخرین نظرات