حسین شمسیان عضو شورای سردبیری روزنامه کیهان در کانال تلگرامی اش نوشت: هفته قبل آقایی در سیمای جمهوری اسلامی با رشید پور گفتگو می کرد، ظاهر معقولی داشت وحرف های خوبی می زد،کاش مردم به او رای می دادند تا رئیس جمهور بشود و این مشکلات را حل کند.
کاش یک دیپلمات راستگو مثل «عراقچی» داشتیم تا صادقانه به مردم وضعیت تحریم و پول نفت و برجام را بگوید،افسوس که آنها کاره ای نیستند و مشتی دروغگو مدام به مردم وعده و اطلاعات غلط می دهند.کاش می شد از دست دیوار کشیدن های «رئیسی» در پیاده رو ها خلاص شویم،واقعا همه بدبختی های ما از همین کارهاست.
کاش این «جلیلی» بعد از سالها مذاکره کردن، دست از کله شق بازی بر می داشت و به جای بیانیه خواندن، فن مذاکره یاد می گرفت و «برد-برد» را رقم می زد. کاش در بین اینهمه آدم، یکی بود که می توانست برایمان «برجام»رقم بزند و آرزوی یک ملت در برداشتن تحریم ها را عملیاتی کند. آخ که اگر برجام داشتیم…همه چیزمان درست می شد.
کاش اجازه می دادند یک شب دسته جمعی ،یک دلاری و هزار تومانی در دست بگیریم و در خیابان های شهر شادی کنیم و برقصیم،همان یک شب به چند سال سختی می ارزید.
کاش دستشان را از گلویمان بردارند تا وقتی روحانی می گفت:«شما اینها را نمی شناسید،میخواهند در پیاده رو ها دیوار بکشند» ما بتوانیم از خوشحالی جیغ بکشیم و غم های عالم را فراموش کنیم.
کاش اقلا یک کنسرتی برگزار می شد تا کمی اوضاع بهتر شود. کاش با چند دختر خیابانی و بیابانی ،حواس ها را پرت می کردند و روح و روان مردم شاد می شد.
کاش «حسام الدین آشنا» کاری بکند،توئیتی بنویسد و با قدرت تحلیل گری و عملیات روانی اش،آرامش را به بازار برگرداند. کاش می شد ژنرال «زنگنه» وزیر نفتمان باشد تا بتواند پول نفت را به کشور بیاورد، بقیه عرضه این کارها را ندارند.
کاش اقلا یک دیپلمات عاقل داشتیم تا کمی با «کری» قدم بزند و کنار گوشش از مشکلات بگوید و او را فریب بدهد. کاش دولتی داشتیم که می توانست برای اولین بار در تاریخ بشریت،بین سران حاکم در آمریکا شکاف بیندازد و حق ما را از آنها بگیرد.
کاش مردی مثل «جهانگیری» فرمانده ستاد اقتصاد مقاومتی بود تا به جهان نشان می داد مدیریت بر اساس دانش و علم و با تکیه به توان داخلی ،بدون دخالت برادر و …یعنی چه؟
کاش به جای آدم های جنگ طلب و ستیزه جو با دنیا،امروز دولتی سرکار بود که بخاطر وجود آنها،صف سرمایه گذران خارجی به ایران کشیده می شد و سیل پول را به کشور سرازیر می کردند.
کاش بزرگ مردی مثل«لاریجانی» رئیس مجلس بود تا تحرکات بچه گانه نمایندگان در برابردولت را کنترل می کرد و اجازه نمی داد با سوالات بی مورد از رئیس جمهور،وقت کشور تلف شود و کاری می کرد که دولت بتواند با فراغ بال به کار مردم برسد.
کاش مجلسی داشتیم که می توانست یک تنه به مردم کشورش خدمت کند و برجام و پالرمو و اف ای تی اف و … را در بیست دقیقه تصویب کند و وقت اضافی را به مرخصی برود.
کاش از توان حسین فریدون برای پروژه های مهم انتقال پول استفاده می شد تا بازار به این نوسانات بد نیفتد.واقعا نادیده گرفتن استعداد ها تا کی؟
کاش و هزار کاش دیگر….اما این آرزوها فایده ای ندارد
این سفره مردم است که کوچک وکوچکتر می شود.
این برف آمارهای دروغ است که پیش کوچکترین حقایق اقتصادی جامعه آب می شود.
دولتی که با وجود همراهی بی سابقه و تاریخی همه ارکان نظام،عرضه کمترین تکاپو و تحرکی ندارد و حتی در مهار بحران ناشی از سی سانت برف عاجز است،نیاز به منتقد ندارد.
با گذشت چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی، هنوز زوایای زیادی از ابعاد شخصیتی امام خمینی (ره) ناشناخته است. یکی از راههای شناخت این ابعاد ناشناخته مراجعه به اعضای بیت امام راحل است؛ افرادی که با امام حشر و نشر داشته اند و از نزدیک مشی ایشان را لمس کردهاند.
مطلب زیر بخشی از گفت و گو با حجتالاسلام مرتضی اشراقی، نوه امام خمینی (ره) می باشد
نظام جمهوری اسلامی درطول مسیر 40 ساله خود، از گردنهها و بحرانهای مختلفی به سلامت عبور کرده است، راز این مانایی و استحکام چیست؟ به نظر شما نقش ارزشها و آرمانهای این انقلاب (به عنوان روح و جوهره نظام) در این استحکام بیشتر است یا ساختار نظام جمهوری اسلامی؟
پاسخ این پرسش شما به نوعی در بخشی از سوال قبل داده شد. وقتی جامعه به این باور رسید که حق تعیین سرنوشت در ساختار سیاسی وجود دارد به مقابله با هر چه این ساختار را تهدید کند برمیخیزد و از آن محافظت میکند. تمام بحرانها و چالشهایی که نظام جمهوری اسلامی موفق به عبور از آن شده جز با همراهی مردم نبوده است. از سویی جمهوری اسلامی، خیل عظیم مردمی عاشقان نظام اسلامی را دارد که حاضر به جانفشانی برای آرمانهای آن هستند. از سویی دیگر نباید فراموش کرد ولایت فقیه اسلامی دلیل محکم و قوی بر استحکام نظام است.
همچنین در مانایی انقلاب ارزشها و آرمان به عنوان یک بال و نیز ساختار سیاسی موجود به عنوان بال دیگر به طور مساوی نقش ایفا میکنند. به طور خلاصه باید بگویم رمز مانایی و استحکام نظام اسلامی حضور گسترده مردم در تمامی عرصهها در زیر چتر و هدایت حکیمانه ولایت فقیه است که ستون فقرات نظام محسوب میشود.
به اعتراف دوست و دشمن، یکی از علل مهم قوام جمهوری اسلامی در عمر 40 ساله خود، وجود و حضور رهبری و ولایت فقیه در راس ساختار سیاسی - اجتماعی کشور بوده است. کمی درباره عمق نگاه استراتژیک و راهبردی امام راحل(ره) به عنوان مبدا و مبدع ایده ولایت فقیه در حکومتداری توضیح دهید.
با نگاهی گذرا به تاریخ فقه سیاسی در مییابیم مساله ولایت فقیه در تمام اعصارشیعه به نحوی وجود داشته است و علما و فقها هر جا که فرصتی مناسب برای پیاده و اجرا کردن احکام الهی به دست میآمده به این امر مهم همت گماردهاند.
به همین دلیل امام(ره) در حقیقت مبتکر نظریه ولایت فقیه نبودهاند بلکه ادامه دهنده راه فقهای پیشین هستند.
ایشان در واقع مبحث ولایت فقیه را در خلال مباحث فقهی کتاب «بیع» در بهمن 1348 در 13 جلسه درس خارجشان مطرح کردهاند ولی اینگونه هم نبود که از چارچوب فقه خارج نشوند بلکه ضرورت ایجاد حکومت اسلامی را به رهبری ولی فقیه، در علم کلام ثابت کردند.
کاری که امام(ره) کردند این بود که بحث ولایت فقیه را از قلمرو فقه بیرون آورده و به جایگاه اصلیاش که مساله کلامی است نشاندند.
حضرت آیتالله جوادیآملی در همین رابطه میفرمایند: ابتکار امام خمینی(ره) در دین و فقهشناسی نه مانند سایر اخباریون بود که از روزنه زبون تحجر به آن مینگرند و نه مانند اصولیون بود که از تنگنای مباحث الفاظ و اصول عملیه در آن نظر میکنند، بلکه دینشناسی امام در فقه اصغر و اوسط و اکبر تابع دینشناسی امامان معصوم(ع) بوده است.
امام(ره) با نگارش کتاب کشف الاسرار در سال 1323 شمسی ضمن پاسخگویی به اتهاماتی که نویسنده اسرار هزارساله و دیگران به اسلام زدند حمله به رژیم پهلوی را نیز به نحو بارزی آغاز کردند.
امام در کتاب کشفالاسرار خود میفرمایند: «خدای عادل هرگز تن دادن به حکومت ظالمان را نمیپذیرد؛ تنها حکومتی که خرد و شرع آن را حق میداند حکومت خدا یعنی حکومت قانون الهی است و این نوع حکومت اگر به دست فقیه هم نباشد باید حکومت براساس و قانون الهی که صلاح کشور و مردم در آن است اداره شود و چنین حکومتی بدون نظارت فقها امکانپذیر نیست.»
ایشان به عنوان ابداع گر فرضیه انقلاب دینی طغیان علیه مناسبات غاصبانه و مستقر را نهتنها مجاز بلکه وظیفه واجب همه مسلمانان برمیشمارند.
از این زاویه، تفاوت نگاه حضرت امام(ره) با بعضی از فقهای پیش از او هرچه بیشتر آشکار میشود؛ زیرا یک گروه، براندازی حکومتهای موجود را اگر با ضرر و خطر همراه بود واجب شرعی و لازم عقلی نمیدانستند و اصولا مبارزه با ستم را نوعی نهی از منکر تلقی کرده و انجام آن را تحت شرایطی ویژه که مهمترین آن در پی نداشتن خطر جانی بود مطرح میکردند، در حالی که امتیاز برجسته امام(ره) این بود که ایشان مبارزه با ظلم را به هر قیمتی واجب میشمردند.
از نگاه امام(ره) اگر منکر، ظلمی کلی و فراگیر بود نهی و مبارزه برای انهدام آن حتی اگر به کشتار و شهادت منتهی میشد واجب دانسته شده و این معنایی جز انقلاب نداشت. امام(ره) با این دیدگاه وارد مبارزه با رژیم ستمشاهی شدند.
به این ترتیب اندیشه تاسیس حکومت اسلامی از آغاز مبارزات مورد نظر امام(ره) بود ولی اولویت با ساختن و تربیت عناصر آگاه و یاران همدل بود، کاری که با جو آن روز هم شجاعت میخواست و هم نیاز به زمان داشت.
امام(ره) با این نگاه به مبارزه با رژیم سلطنتی پهلوی پرداخته و سرانجام نیز به پیروزی نهایی رسیدند و پایهگذار حکومتی اسلامی به شکل و محتوایی نوین و سازگار با متد حکومتداری روز، جمهوری اسلامی را بر پا کردند.
امام(ره) با تشکیل جمهوری اسلامی به جهانیان ثابت کردند میتوان حکومتی اسلامی تشکیل داد که با آراء و نظر مستقیم مردم و تحت رهبری ولایت فقیه شکل بگیرد و با تشکیل جمهوری اسلامی این وعده الهی را محقق ساختند.
پس در نتیجه حضرت امام خمینی(ره) مبدع اندیشه ولایت فقیه نبودهاند بلکه بسط دهنده و محقق کننده این الگوی حکومتی بودهاند. امروز اگر بخواهیم به طور عینی به کارکرد ولایت فقیه نگاه کنیم، مهمترین کارکرد این ساختار در جمهوری اسلامی «حفظ همبستگی ملی» و «ایستادگی و مقاومت در برابر قدرتهای خارجی» است.
همچنین باید اشاره کنم ولایت فقیه با تعبیری که بیان کردم جزو اساس تفکر سیاسی حضرت امام(ره) است و اگر فرد یا جریانی این الگو را قبول نداشته باشد،نمیتواند مدعی باشد پیرو خط امام است. امروز نیز خلف شایسته حضرت امام خمینی(ره)، حضرت آیتا… العظمی خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی سکاندار انقلاب هستند و بدانید که مخالفت با ایشان، مخالفت با امام(ره) است و مخالفان ایشان در حقیقت با امام مشکل دارند. اگر کسی این حرف را قبول نداشته باشد، پیرو امام(ره) نیست.
باز باران…
با ترانه
دارد از مادر نشانه…
بوی باران…
بوی اشک مادرانه…
پر ز ناله…
کودکی با مادری پهلو شکسته
سمت خانه…
کوچه ها و تازیانه…
گریه های کودکانه…
حمله ی نامرد پَستی وحشیانه
تازیانه تازیانه…
پس چرا مادر،چراگم کرده راه آشیانه…
باز باران…
دانه دانه ، حیـدرانه
بی صدا و مخفیانه
آه ، از غسل شبانه
زینبــانه
لرزه افتاده به شانه
پشت تابوتی روانه…
بـــــاز بـــاران
اللهم عجل لولیک الفرج به حق ام ابیها
بی شک دعاهایتان و نفس حقتان درهای رحمت را بر این سرزمین گشود…
درس خارج فقه رهبر انقلاب روز گذشته(یکشنبه 8 بهمن ماه) در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد.حجتالاسلام والمسلمین داود مهدویزادگان عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به روایتی از این جلسه پرداخت که در ادامه میآید:
برف سنگین امروز باعث شد افراد کمی در درس شرکت کنند. به همین خاطر، در صف سوم چهارم نشستم. آرامش عجیبی در سیمای ایشان به چشم میخورد. یکی گفت: آقا! به خاطر برف، کم آمدند. تبسمی کرد و شروع به خواندن روایت از امالی شیخ طوسی(ص 135) کرد. روایت از امام صادق(ع) درباره تأثیر دعا در تغییر امر مقضی بود. فرمودند: قضا، تقدیر را حتمیت میدهد و دعا قضا را تغییر میدهد.
همان موقع یاد درخواست چند روز پیش یکی از حاضران در جلسه افتادم که حضرت آقا، برای نزولات آسمانی دعا بفرمایید. بعد خواندن روایت، درس فقه را آغاز فرمودند. باب صلات مسافر، بحث قصد اقامه عشره را میگوید، در همان حسینیه امام خمینی(ره).
متن روایت به شرح ذیل است:
دعا مغیِر قضاء
اخبرنا ابوعبدالله محمد بن محمد، قال: اخبرنی ابو القاسم جعفر بن محمد عن ابیه، عن سعد بن عبدالله، عن احمد بن محمد بن عیسی، عن احمد بن اسحاق، عن بکر بن محمد بنیاد بع؛ اسناد روایت بسیار معتبر است) قال(بکر بن محمد که جزو ثقات عالی مقام و کوفی است): قال ابوعبدالله(علیهالسلام): «إنّ الدعاءَ لَیردُّ القضاءَ، و إنَّ المؤمنَ لَیذنبُ فیحرمُ بذنبه الرزقَ»؛ همانا دعا قضاء الهی را بر میگرداند و همانا مومن وقتی که گناه میکند؛ گناهش مانع رزق میشود.(امالی شیخ طوسی، 1393، انتشارات بنیاد بعثت: 135)
آخرین نظرات