متن کامل این نامه که جک استراو در کتاب خود به آن اشاره کرده است در اختیار مخاطبان قرار داده میشود:
بسم الله الرحمن الرحیم
از طرف جمعی از جوانان انقلابی دارالعباده یزد به وزیر اسبق امورخارجه بریتانیا؛
آقای جک استراو!
شنیدهایم چندروزی است برای تفریح و گردشگری به دارالعباده یزد قدم گذاشتهاید. البته که رسم ما ایرانیها این است که حضور مهمان را خیرمقدم و «خوشآمد» گفته و آداب مهماننوازی را به جا میآوریم؛ اما زبان ما به «خوشآمدگویی» به شما نمیچرخد! راستش را بخواهید ما از حضور شما در شهرمان اصلاً خوشحال نیستیم. نه که خوشحال نباشیم، بدبین و مشکوکیم! از اینکه روی خاک دارالعباده ایران قدم میزنید احساس خوبی نداریم.
این روزها شهر و کشور ما سیاه پوش عزای سیدالشهدا(ع) است و حسینیه ایران خاصتر و ویژهتر در تب و تاب مظلومیت و شهادت امام حسین(ع) به عزاداری مشغول است. اینکه در چنین روزهایی که خون بچه شیعهها از ظلم و ستم رفته بر خاندان پیامبر(ص) به جوش است و روزی چند بار «حرب لمن حاربکم» بر زبانشان میگذرد، کسی مثل شما در این شهر به تفریح و قدمزنی مشغول است، بیشتر آزارمان میدهد.
آقای استراو!
مردم ایران خاطرات خوبی از شما و حکومت بریتانیا در ذهن ندارند. حافظه تاریخی ما صحنههای بد و آزاردهندهای از حضور انگلیسیها در ایران به یاد میآورد!
خودتان بهتر میدانید که چه جنایات و توطئههای فراوانی به دست کشور شما علیه مردم این سرزمین مقدس رفته است.
ما «پیمان پاریس» و جدا کردن افغانستان از ایران را یادمان نرفته است!
قراردادهای حیلهگرانه دارسی، تالبوت، رویترز، رژی و… هنوز در تاریخ ما مانده است!
یادمان نرفته چطور انقلاب مشروطه ایران را به انحراف کشاندید و از دل آن دیکتاتوری گوش به فرمان خود در آوردید!
سالها چنبره بر منابع طبیعی و به خصوص دزدی و غارت نفت ایران را هم فراموش نکردهایم!
اشغال کشورمان به دست شما و همدستانتان در جنگ جهانی و تحمیل قحطی به مردم و بیماری و مرگ و میر هزاران نفر از هموطنان مظلوممان را در ذهن داریم!
نقشه شوم حکومت شما برای فرار رضاخان از ایران و روی کار آوردن پسرش، محمدرضا هم فراموش نکردهایم!
نقش آشکار و مستقیم اسلاف حیلهگر شما در کودتای سیاه ۲۸ مرداد را خوب به یاد داریم!
حمایتها و کمکهای مالی و معنوی شما از ماشین جنگی صدام و یاری او در به خاک و خون کشاندن سرزمینمان را از یاد نبردهایم!
پناه دادن به نویسنده مرتد و موهن به قرآن و اسلام نیز در کارنامه ننگین بریتانیا ثبت است!
انواع و اقسام حمایتهای حکومت استعمارگر شما از گروهکهای تروریستی و معاند با جمهوری اسلامی در خاطره ما هست!
مشارکت دولت انگلیس در تحریمهای ظالمانه و ناجوانمردانه علیه مردم ایران را در حافظهمان نگه داشتهایم!
از توهین گستاخانه شخص شما به مسئولان کشورمان در جریان مذاکرات هستهای سالها پیش در کاخ سعدآباد، هنوز بغض و کینه داریم!
یادمان هست در جریان فتنه سال ۸۸ چگونه از سران فتنه و اغتشاشگران و اراذل و اوباش حمایت کردید!
آقای استراو!
اگرچه لیست کردن جنایات و فتنهگریهای حکومت بریتانیا برای شما تکراری است و برای ما دردآور، اما گفتیم که بدانید ما فراموشکار نیستیم و شما را خوب میشناسیم. به خاطر همین سیاهه توطئههای تاریخی است که ایرانیها لقب «روباه پیر استعمار» را به بریتانیا دادهاند و هیچ وقت دل خوشی از حضور و ظهور انگلیسیها در کشورشان نداشتهاند.
از وقتی خبر حضور شما را در یزد شنیدهایم، در این فکر هستیم که باز چه نقشهای در کار است؟! جک استراو چرا به ایران و آن هم به یزد سفر کرده است؟! چه فتنهای قرار است در پی حضور او رخ دهد؟! و این به خاطر سابقه منفی و نفرتی است که از فتنهگریهای انگلستان در حافظه تاریخی ما نهادینه شده است.
این روزها ما جوانان حسینیه ایران، عزادار حضرت سیدالشهدا(ع) هستیم و درس و رسالت تاریخی ایشان به شیعیانشان را مرور میکنیم و هر روز و شب «هیهات منا الذله» حسین(ع) را درون خود فریاد میزنیم.
چشمان تیزبین فرزندان معنوی امام خامنهای به روی دسیسههای پلید آمریکا و انگلیس و رژیم غاصب صهیونیستی باز است. خیال نکنید فضای سیاسی حاکم بر ایران و پذیرش توافق هستهای میتواند روزنههای نفوذ شما و یارانتان را به این نظام باز کند. سربازان خامنهای این روزها به پیروی از رهبرشان صبر انقلابی میکنند و با جهاد فرهنگی و سیاسی خود راههای استحاله انقلاب امام خمینی را خواهند بست.
بدانید که ما بغض و کینهمان علیه دشمنان این انقلاب اسلامی را در دل نگه داشتهایم تا در موعد مقرر بر سرشان خالی کنیم و مطمئن باشید آن روز، روباه پیر استعمار هم از این کینه در امان نخواهد ماند.
جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد
بسیج دانشجویی دانشگاه یزد
هیات انصار ولایت دارالعباده یزد
گروه شهید مجاهد سیدعباس موسوی
موسسه فرهنگی مدرسه عشق
موسسه فرهنگی عروج دارالعباده
موسسه فرهنگی اجتماعی ۹ دی دارالعباده
فرهنگسرای امام مهدی(ع)
موسسه حضرت منجی
موسسه سیمای خورشید
موسسه راه آینده
هیات انصار امیرالمومنین(ع)
هیات بچههای فاطمه
کانون اندیشه مطهر
موسسه اندیشه و فرهنگ اسلامی یزد
هیات شهدای گمنام یزد
کانون جوانان مسجد الزهرا یزد
موسسه فرهنگی بهشت دارالعباده
کانون فرهنگی شهید بهشتی
مجمع هماندیشی نخبگان استان یزد
مرکز پژوهشی سید شهیدان اهل قلم
موسسه فرهنگی هنری طریقت
کانون شهید مفتح یزد
دبیرخانه اندیشه ناب یزد
موسسه قرآنی مصباح الهدی نور یزد
هیات طهورا
کانون فرزندان آسمان
مرکز قرآن و عترت نسل سلمان
موسسه فرهنگی هنری طریق محبت
ماجرای نامهای که با سربند «یاحسین» در کنار سرو ابرکوه به دست «جک استراو» رسید/ وزیرخارجه اسبق انگلیس نیمه کاره گذاشتن سفرش به ایران را چگونه توصیف کرد؟
جک استراو میگوید نزدیک سرو معروف ابرکوه چند مرد جوان با لباسهای مرتب و ریش آنکادرشده که بین 20 تا 30 سال داشتند و برای محرم لباس سیاه پوشیده بودند منتظر من بودند؛ سندی به من تحویل دادند که با روبان سبز بسته شده بود.
6 سال زمان برد تا جک استراو از صحبت خود پس از پیروزی حسن روحانی که مدعی شده بود «نسیم تغییر» در ایران را حس میکند عقب نشینی کند و به این نکته اعتراف کند که «ایرانیها حق دارند از روباه پیر عصبانی باشند» شاید این تغییر نگاه وابسته به سفری باشد که جک استراو در سال 94 به ایران داشت و رو در رو با مردم شهرهای مختلف در یزد و اصفهان و شیراز نظرات آنها را دیده و شنیده است و در هیچ کدام از شهرها نتوانسته احساس خوبی از مردم نسبت به انگلیسی ها داشته باشد.
به گزارش رجانیوز: «کار انگلیسی» عنوان کتابی است که وزیرخارجه اسبق انگلیس به تازگی در خصوص روابط میان ایران و انگلیس و دلایل بیاعتمادی ایرانیها به کشورش نوشته است. این عنوان از تکیه کلام معروف ایرانی ها در خصوص دشمنی و خباثت انگلیس وام گرفته شده است: «کار، کار انگلیسیها است»
اهمیت نوشته او از این جهت است که وی در دولت تونی بلر وزیرخارجه این کشور بوده و در مذاکرات هسته ای با ایران از زمان دولت اصلاحات حضور داشته و حتی با مقامات ایرانی روابط گرمی برقرار کرده بود. او اولین وزیر خارجه انگلیس بوده که توانسته به ایران پس از انقلاب سفر کند.
مردم ایران او را با شعارها و وعده های تو خالی اش در قبال تعلیق فعالیت های هستهای کشورمان می شناسند. استراو جمله معروفی دارد که در تحلیل توافق سعدآباد با ایران در زمان دولت اصلاحات گفته است: «ما میوه جنگ عراق را در سعدآباد چیدیم.»
هرچند ممکن است وی برای برخی غرب گرایان ایرانی به عنوان یک دیپلمات شناخته شود اما خود جک استراو میگوید درکشور خود چهره منفوری است و حتی او را به عنوان «جنایتکار جنگی» میشناسند. وزیر خارجه اسبق انگلیس که از تصمیم گیران اصلی حمله به عراق بوده می گوید: «برخی از اوقات در زمانی که سوار بر مترو هستم، مردم به من می گوید تو یک جنایتکار جنگی هستی و البته این مساله برای خانواده ام بسیار بغرنج تر است چرا که آنها در آن زمان مخالف جنگ بودند.»
رابطه غرب گرایان با وی آنقدر مثبت بوده است که او با قدرت گرفتن حسن روحانی در سال 92 و در همان روزهای اول دوباره به ایران پا گذاشت. مشاور روحانی در مرکز تحقیقات استراتژیک در سال 92 از دعوت جک استراو توسط دولت برای شرکت در مراسم تحلیف حسن روحانی خبر داد. در آذرماه همان سال جک استراو در قامت رئیس گروه پارلمانی دوستی ایران و انگلیس به تهران سفر کرده و با بسیاری از مقامات دولتی دیدار کرد. او پس از بازگشت به انگلیس، با انتشار یادداشتی در روزنامه ایندیپندنت نوشت: «اکنون میتوان نسیم تغییر در ایران را احساس کرد»
در مهرماه 94 هم تصاویری از حضور وی در خیابان های تهران منتشر شد. اتفاقا حضور وی در تهران همزمان با کنفرانس امنیتی مونیخ در مرکز مطالعات سیاسی و بینالملل وزارت خارجه بود.
اما انتشار تصاویری که در حال گردش در شهرهای مختلف ایران بود بیش از همه جلب توجه کرد. سفرهای نامتعارف به شیراز، اصفهان و یزد قسمتی از تور ایران گردی این فرد بدنام انگلیسی بود.
خاطره جک استراو از سفر به یزد
بسیاری از تحلیل گران معتقدند وی که پس از انتخاب روحانی به ریاست جمهوری و همچنین سه ماه پس از امضای برجام به ایران آمده بود، درصدد بوده تا با سفر به شهرهای مختلف و دیدار با مردم ایران به ارزیابی دیدگاه مردم کشورمان نسبت به انگلیس و آنچه خود «نسیم تغییر» خوانده بود مبادرت ورزد؛ اتفاقی که البته نتایج مورد علاقه انگلیسی ها را در برنداشت.
جک استراو در کتاب «کارانگلیسی» خاطره سفر خود به یزد را با اشاره به مخالفت های متعدد مردم به حضور وی در ایران در سال 94 آغاز میکند. او خبر میدهد که در کنار سرو ابرکوه یزد نامه ای را از مردم در یافت کرده است: «نزدیک درخت، چند مرد جوان با لباسهای مرتب و ریش آنکادرشده که بین 20 تا 30 سال داشتند و همه برای محرم لباس سیاه پوشیده بودند منتظر من بودند. آنها سندی به من تحویل دادند که بهصورت رسمی با روبان سبز بسته شده بود. دو صفحه A4 بهزبان فارسی بود. این سند شخص مرا مورد خطاب قرار داده و توضیح میداد چرا از بودن من در ایران استقبال نمیشود»
استراو نوشته این نامه پس از پرسیدن اینکه با حضور در ایران بهدنبال راهانداختن چه فتنهای است به برشمردن اتهامات مطرح علیه «روباه پیر استعمار» پرداخته و شخص او را هم بهدلیل نقشش در مذاکرات هستهای و تحمیل تحریم علیه ملت ایران در دوران ریاستجمهوری احمدینژاد محکوم کرده است.
او مینویسد بخشی از سند به شرح تقصیرهای او بهخاطر انگلیسی بودنش پرداخته و بر همین اساس او را بهطور موسّع مقصر فهرست طویلی از تحقیرهای تحمیلشده به ایران دانسته است: از قرارداد پاریس (در سال 1857)، قرارداد رویتر (1872)، امتیاز انحصار تنباکو (1890)، دزدی و غارت نفت ایران (از سال 1901 به بعد)، دخالت مخرب انگلیس در انقلاب مشروطه ایران (1906)، اشغال ایران بعد از جنگ جهانی دوم (1946ــ1941)، فروش سلاح به صدام در جریان جنگ ایران ــ عراق، حمایت از گروههای تروریستی علیه جمهوری اسلامی ایران گرفته تا حمایت از سران فتنه در جریان انتخابات سال 2009.
استراو علیرغم برشمردن این کینههای تاریخی ایران از انگلیس در روایتش در این فصل تلاش میکند مخالفتها با حضورش در ایران را «به بخشهایی از حکومت» نسبت دهد.
چه کسانی به جک استراو نامه نوشتند؟؟
در همین خصوص با احسان عابدی صحبت کردیم تا از زبان وی ماجرا روایت شود. وی از فعالان فرهنگی یزد است که ایده نامه نوشتن به جک استراو را مطرح کرده بود.
عابدی در این خصوص میگوید: «جک استراو در سفری به ظاهر تفریحی درست در ایام محرم به ایران آمده بود. تهران را گشته بود و به یزد رسیده بود. در یزد نامه ای به امضای جمعی از مجموعه های فرهنگی یزد به وی نوشته شد و پای سرو ابرکوه به دستش رسید. بعد از آن نامه، جریان مخالفتها در شهرهای دیگر از جمله شیراز شروع شد و استراو تحت فشار افکارعمومی قرار گرفت و سفرش را نیمه کاره رها کرد و رفت.»
این فعال فرهنگی در توضیح جزئیات این رخداد گفت: «وزیر سابق امور خارجه انگلیس با تمام خاطرات بدی که از او در ذهن داشتیم به ایران آمده بود و بعد از چند روز تازه حضورش در ایران رسانهای شده بود. خبرگزاری ها هم صرفا در همین حد که استراو به ایران آمده خبر کار می کردند. تا اینکه خبر رسید که استراو به یزد آمده! ایام محرم بود، درست زمانی که خون بچه شیعهها علیه ظلم و استکبار خود به خود به جوش میآید! نمیتوانستم تحمل کنم این مقام ضد ایرانی که در تحریم و تهدید مردم ایران و مقابله با انقلاب اسلامی نقش ایفا کرده بود، وسط محرم در یزد گردش و تفریح کند.»
وی تصمیم خود در خصوص نامه نوشتن به جک استراو را اینگونه روایت کرد: «شبی که از حضور استراو در یزد خبردار شدم، نامهای خطاب به او نوشتم و در آن صراحتاً گفتم که ما اصلا احساس خوبی نداریم که تو روی خاک ما قدم می زنی و زبانمان به خوش آمدگویی به تو نمیچرخد. بعد هم دلایل تنفر ایرانی ها از انگلیس را برایش ردیف کردم و از صد سال پیش تا زمان فتنه 88 بیشتر توطئه هایی را که انگلیسیها علیه مردم ایران کرده بودند نوشتم و گفتم به این دلایل ما از انگلیس بیزاریم.
ابتدا میخواستم متن نامه را به نام خودم در فضای مجازی منتشر کنم، اما به ذهنم رسید که بهتر است نامه را به صورت جمعی و جبههای منتشر کنیم تا بازتاب رسانهای بیشتری پیدا کند.»
نامه ای که با سربند یا حسین به دست جک رسید
وی از استقبال 40 تشکل دانشجویی و فرهنگی استان یزد از نامه به جک استراو گفت و البته از ناراحتی برخی رسانههای اصلاح طلب خبر داد و گفت: «تصمیم گرفتیم نامه را به دست خود جک استراو برسانیم. محل اسکان جک در یکی از هتل های لوکس و سنتی یزد بود، اما وقتی نامه چاپ و مهر شد فهمیدیم که او یزد را به سمت ابرکوه ترک کرده است. با بچه های انقلابی ابرکوه هماهنگ کردیم و نامه را به آنها رساندیم و آنها هم با سربند یاحسین رفتند پای سرو ابرکوه و استراو را پیدا کردند و به مترجمش گفتند به او بگوید جوانان یزدی برایش نامه نوشتهاند. استراو هم نامه را گرفته بود.»
احسان عابدی تاثیر حرکت جوانان یزدی در سفرهای بعدی وی را اینگونه توضیح داد: «استراو بعد از یزد به شیراز رفت. با بازتاب نامه یزدیها، بچههای انقلابی شیراز هم متوجه ماجرا شدند و چون فرصت داشتند برنامه ریزی کنند، برنامه تجمع روبروی هتل او را ریختند و جمعیت خوبی هم جمع کردند. با افزایش اعتراضات مردمی و فضای رسانهای، استراو ناچار شد دست زنش را بگیرد و به تهران برگردد و سریع ایران را ترک کند. در حالی که ظاهراً میخواست یک دور شهرهای مهم ایران را ببیند!»
ناراحتی اصلاح طلبان از نامه نویسی به جک استراو و یادآوری جنایت های انگلیس
عابدی اما از ناراحتی رسانههای اصلاح طلب و تلاش آنها برای برخورد با تشکل های مردمی خبر داد و گفت: «حتی از اداره فرهنگ و ارشاد با موسسات و تشکلهای امضا کننده نامه تماس گرفته شد و به بهانه اینکه این تشکلها حق فعالیت سیاسی ندارند و امضای این نامه فعالیت سیاسی حساب میشود، تهدید به باطل شدن مجوز آنها کردند که با مقاومت مجموعهها، ارشاد از این تصمیم خود عقب نشینی کرد.
رئیس دادگاه انقلاب تهران گفت: با توجه به قرارداد همکاری علینژاد با آمریکاییها کسانی که از خودشان یا دیگران فیلم در رابطه با کشف حجاب بگیرند و به این خانم ارسال کنند مشمول ماده ۵۰۸ قانون مجازات اسلامی خواهند بود و بین یک تا ده سال حبس برایشان در نظر گرفته میشود.
روز گذشته بود که جلیل محبی دبیر ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر کشور در پیامی توئیتری خطاب به علینژاد نوشت: شما از کشور متخاصم با ایران حقوق دریافت میکنید پس همکار آنها هستید و مطابق قانون همکاری با شما جرم است و دادگاه انقلاب مانند قبل همکاران شما را محکوم میکند. مجددا عرض میکنم هموطنان بنده را ترغیب به جرم همکاری با بیگانه نکرده و برایشان مشکل قضایی ایجاد نکنید.
دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر همچنین در توئیت دیگری با عنوان «نکته به هموطنان عزیز» عنوان کرد: مراقب باشید عدهای شما را از تهیه فیلم و هر نوع سند دیگر برای ارائه به قوهقضاییه در جهت مبارزه با فساد به ویژه فساد مسئولان منع نکنند. گرفتن فیلم برای ارسال به دشمن جرم است نه کمک به اجرای قانون و مبارزه با فساد. درآینده نزدیک از قوه قضاییه خبرهای خوبی میشنوید.
اما امروز حجت الاسلام غضنفرآبادی رئیس دادگاههای انقلاب تهران در خصوص اینکه آیا فرستادن فیلم و عکس برای علینژاد جرم است یا خیر گفت: براساس آن چیزی که من از متن قانون احصا کرده ام در سه مورد فیلم برداری جرم است.
وی ادامه داد: یکی از این موارد استحکامات نظامی است دیگری فیلمبرداری از حریم خصوصی و سومی آن فیلم برداری به قصد همکاری با دولت متخاصم است.
غضنفرآبادی تصریح کرد: با توجه به قرارداد همکاری مصی علینژاد با آمریکاییها کسانی که از خودشان یا دیگران فیلم در رابطه با کشف حجاب بگیرند و به این خانم ارسال کنند مشمول ماده ۵۰۸ قانون مجازات اسلامی خواهند بود و بین یک تا ده سال حبس برایشان در نظر گرفته میشود.
رئیس دادگاههای انقلاب گفت: البته این صرف فیلم در حوزه کشف حجاب نیست بلکه هر فیلمی که علیه نظام جمهوری اسلامی باشد و برای این خانم ارسال شود مشمول این ماده خواهد بود.
باهمین چشم های خود دیدم، زیر باران بی امان بانو!
درحرم قطره قطره می افتاد آسمان روی آسمان بانو
صورتم قطره قطره حس کرده ست چادرت خیس می شود اما
به خدا گریه های من گاهی دست من نیست مهربان بانو
گم شده خاطرات کودکی ام گریه گریه در ازدحام حرم
باز هم آمدم که گم بشوم من همان کودکم همان،بانو
باز هم مثل کودکی هر سو می دوم در رواق تو در تو
دفترم دشت و واژه ها آهو…گفتم آهو و ناگهان بانو…
شاعری در قطار قم - مشهد چای می خوردو زیر لب می گفت:
شک ندارم که زندگی یعنی، طعم سوهان و زعفران بانو
شعر از دست واژه ها خسته است بغض راه گلوم را بسته است
بغض یعنی که حرف هایم را از نگاهم خودت بخوان بانو
این غزل گریه ها که می بینی آنِ شعر است، شعر آیینی
زنده ام با همین جهان بینی، ای جهان من ای جهان بانو!
کوچه در کوچه قم دیار من است شهر ایل من و تبار من است
زادگاه من و مزار من است ،مرگ یک روز بی گمان …
شعر از: سید حمی رضا برقعی
صفحه ای «fake» به تازگی با سوءاستفاده از تصاویر و فیلمهای یک فرد روحانی از اسم جعلی آیتالله “ناصر نوری گیلانی” به عنوان طلبه سطح چهارم و مسئول بخش مدارج علمی حوزه علمیه بهره برده است.
با پیگیریها در وهله اول این نتیجه حاصل آمد که چنین فردی (ناصر نوری گیلانی) با عناوین مذکور هویتی در حوزه علمیه ندارد. نکته بعد اینکه با توجه به تفاوت فونتهای گواهینامه مذکور میتوان به راحتی به جعلی بودن آن پی برد.
باید دید در آینده دادگاه ویژه روحانیت و متولیان فضای مجازی چه تصمیمی در این باره اتخاذ خواهند کرد. اخبار تکمیلی اطلاعرسانی خواهد شد.
وجود چنین چالشهایی در شبکههای مجازی خارجی بار اول یا دوم نیست بلکه بارها آسیب خود را در سطوح اعتقادی و امنیتی به رخ مسئولان و متولیان امر کشانده است. تخریب آموزههای دین که خط قرمز جامعه ما محسوب میشود آیا نمیتواند بهانهای برای مسدودسازی این شبکههای معاند و کمک به ارتقای شبکههای مجازی داخلی باشد؟ ضمن آنکه به اذعان کارشناسان امر، دولت با حمایت شبکههای داخلی و یا ساماندهی شبکه ملی اینترنت به راحتی میتواند بسترهای لازم برای سالمسازی فضای مجازی را فراهم کند.
آخرین نظرات