جنگ در غزه علاوه بر نشان دادن هویت اصلی اسرائیل و صهونیست ها که وحشیانه با بمب های فسفری به کشتار بی رحمانه مردم مظلوم فلسطین پرداختند و خود را ملزم به هیچیک از قواعد جنگی نمی دانند و از حمله به غیر نظامیان ،حمله به مدرسه ،حمله به بیمارستان ،حمله به آمبولانس و پزشک و پرستار و خبرنگار و…دریغ نکردند! اما چیزی که مایه بهت جهانیان شده است ،این است که سازمان ها و نهادهای بین المللی چرا کاری نمی کنند؟ چرا به بیانیه ای بی خاصیت بسنده کردند؟ و تنها نظاره گر بودند! سازمان ملل و شورای امنیت و….نشان دادند که اینها دروغ بزرگی بیش نیستند! سازمان ملل کجا بود ؟ اینها نشان دادند که برده و گماشته چند کشور زورگو و قلدر هستند و اصلا این سازمان ها را خودشان ایجاد کردند تا هر جا لازم شد برای منافع خودشان از اینها بهره ببرند و هر جا به ضررشان بود از حق وتو استفاده کنند! سازمان های بین المللی که در مقابل کشتار بیش از دوازده هزار نفر بیگناه در غزه فقط به یک اظهار تاسف بسنده می کنند! رسوایی دیگر برای کشورهای مدعی حقوق بشر و آزادی بود که در این قضیه نشان دادند تنها مدافع حقوقی هستند که منافع آنها را به دنبال داشته باشد! آنهایی که برای مرگ طبیعی یک زن در ایران فریاد وامصیبتا سر داده و خود را مدافع حقوق زنان و آزادی میدانستند، ولی نسبت به کشتار هزاران زن و کودک در غزه سکوت کرده و برایشان کوچکترین اهمیتی ندارد! و از اینجا معلوم می شود آن اشک هایی که می ریختند اشک تمساح بود! و تنها نیت آنها این بود که ایران را ناامن کنند تا بتوانند پای دشمنان قسم خورده را به ایران باز کنند! و آن مردک صهیونیست که در سازمان ملل با بالا بردن عکس مهسا امینی خود را دلسوز و نگران زنان ایرانی می دانست ،الآن کجاست تا پاسخگوی این کشتار عظیم از زنان و کودکان بی گناه باشد؟ تناقض تا کجا؟ بی شرافتی تا چقدر؟ مردم آزاده جهان که نظاره گر این تناقضات آشکار حقوق بشری و بی عدالتی و ظلم و ستم چند کشور مدعی حقوق بشر هستند ،بیدار و آگاه شده و در سراسر جهان دست به اعتراض زده اند! زیرا همگان فهمیدند که این سازمان ها و نهادهای بین المللی هیچ کارآیی ندارند و مردم باید خودشان دست به کار شوند تا بتوانند در دنیا اسرائیل و صهیونیست ها را بی آبرو کنند و چهره زشت آنها را به دنیا نشان دهند! ننگ بر شما مدعیان دروغین حقوق بشر ! شرم بر شما کودک کش ها! رویتان سیاه که همه شما در این جنایات شریکید و دستان شما به خون هزاران بیگناه آلوده است! ✍زهرا ندیم #به_قلم_خودم #دلنوشته #فلسطین #مقاومت #برای_غزه
موضوع: "جهاد تبیین"
✍️حقیقت تلخ است این حرف ها حقیقت دارد هر چند تلخ است مخاطب این نوشتار کسانی هستند که در این روزها خود را طرفدار اسرائیل و جنایاتش می دانند و فکر می کنند اسرائیل حق دارد هر جنایتی مرتکب شود! من کاری به فلسطین و غزه و ظلمی که به آنها در این سالها شده و می شود ،ندارم! کاری به حماس و جهاد اسلامی و …ندارم! کاری به سالها جنایت و اشغالگری اسرائیل ندارم! کاری به خوی سلطه جوئی و سفاکی صهیونیست ها هم ندارم! کاری ندارم که تا حدود ۱۰۰ سال پیش چیزی به اسم اسرائیل وجود نداشت و بعد از جنگ جهانی اول و شکست عثمانی ،غربی ها آمدند و کشورهای تجزیه شده را بین خودشان تقسیم کردند ،انگار که ارث پدرشان بود و در این بین فلسطین سهم انگلیس شد و انگلیس هم در قرارداد بالفور در سال ۱۹۱۷ میلادی این کشور را به یهودیان بخشید تا بتوانند از این پس برای خودشان سرزمین مستقلی داشته باشند و همین امر سبب شد که یهودیان را از سراسر دنیا به این منطقه بیاورند. کاری ندارم که به گواه تاریخ کشور فلسطین قدمت هزاران ساله دارد! فقط می خواهم بدانید که از نظر صهیونیست ها که خود را نژاد برتر می دانند ،دیگران اساسا انسان نیستند ،به خاطر همین آنها اجازه دارند هر رفتاری با آنها انجام دهند. آنها به خود حق می دادند که هر طور شده فلسطینی های ساکن در کشورشان را آواره کنند ،خانه و زمین های آنها را تصاحب کنند،نسل کشی کنند و هر جنایتی را مرتکب شوند. آنها حتی به یهودیان اصیل و بومی که در فلسطین زندگی می کردند هم رحم نکردند و آنها در سخت ترین و بدترین شرایط در فلسطین اشغالی زندگی می کنند. آن وقت به نظر شما با مسلمانان و دیگران چه رفتاری خواهند داشت؟ دلتان رو به این خوش نکنید که هر وقت در ایران عده ای اعتراض و اغتشاش به راه می اندازند ،نتانیاهو با قیافه دلسوزانه خود را نگران و طرفدار آن عده نشان می دهد. او دلسوز من و شما نیست او در واقع از این وضعیت به وجود آمده دنبال منافع خودش است تا از آب گل آلود ماهی بگیرد! او دلش می خواهد ایران را از درون آشفته و ناامن کند و اختلافات داخلی را دامن زند تا ایران ضعیف شود که نه تنها ایران به فکر حمله به اسرائیل نباشد بلکه خودش پیشدستی کرده و به ایران عزیز ما حمله کند تا رویای نیل تا فراتشان را محقق کند. لطفا ساده لوح نباشید! ❓️کافیه از خودتون سوال کنید❓️ چرا همیشه اسرائیل و آمریکا در کنار دشمنان ایران هستند ؟ چرا از داعش حمایت کرده و می کنند؟ چرا از تجزیه ایران و تجزیه طلبان حمایت میکنند؟ چرا از براندازان داخلی و خارجی حمایت می کنند؟ چرا حاضرند هزینه های بالا را متقبل شوند و حامی مالی رسانه های مخالف جمهوری اسلامی ایران باشند؟ این را بدانید که فقط و فقط آنها دنبال ضعیف کردن ایران هستند که راحت تر بتوانند به ایران حمله کنند و مانند سالهای قبل از انقلاب منابع و ثروت ایران را چپاول کنند باور ندارید؟ چرا آمریکا با پرروئی تمام از آن سر دنیا آمده در منطقه ما و نفت سوریه و عراق رو میدزدند؟ واقعا چرا؟ چون بعد از حمله به عراق و سوریه ،و ایجاد اختلافات داخلی عملا آنها را تجزیه کرده و اختیار بخشی از خاک این دو کشور را در دست دارد همه اینها را گفتم که بیشتر با ماهیت آمریکا و اسرائیل آشنا بشوید که دیگران را آدم حساب نمی کنند و تنها به خودشان و منافع خودشان فکر می کنند. گواه حرف های من سخنان بی شرمانه وزیر دفاع اسرائیل در توهین به مردم غزه است که گفت: ما با حیوان های انسان نما می جنگیم! حال فرقی ندارد که این حیوانات انسان نما اهل غزه باشند یا ایران یا…. حرف آخر بیشتر رسانه های دنیا به جهت حمایت مالی ، تحت کنترل صهیونیست ها هستند و آنها چاره ای ندارند که فقط و فقط آن چیزی را بگویند که صهیونیست ها می خواهند پس لطفا با کمی تحقیق و تفکر فریب دروغهای رسانه های صهیونیستی را نخورید! اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید! باور کنید انسانیت مرز ندارد! ✍️#ندیم #به_قلم_خودم#دلنوشته #التماس_تفکر
به مناسبت نیمهشعبان/
گفتوگوی اختصاصی با استاد کورانی: قیامی از آذربایجان در تایید امام زمان شکل خواهد گرفت/ پادشاه اردن، آیا کاندیدای سفیانی است؟
بنده به ایران آمدم و مدت دو سال هم در جنگ شرکت کردم و دوستانی مانند عماد مغنیه و ذوالفقار هم بودند و در زمینه دفاع برای زمینهسازی ظهور حضرت اقدماتی انجام دادم.
گروه معارف رجانیوز: استاد علی کورانی از معدود علمایی است که به صورت تخصصی در زمینه مسائل مهدویت و تاریخ اسلام به پژوهش پرداخته است. وی از موسسین حزب الله لبنان بوده و در زمان جنگ ایران و عراق حضور داشته، گفتوگویی خواندنی در خصوص علایم ظهور و نقش ایران در ظهور امام زمان و مباحث مربوط به سفیانی و اسرائیل را با ایشان در پیش رو خواهید خواند.
به عنوان اولین سوال، کتاب عصر ظهور به زبانهای مختلفی در سطح جهان ترجمه شده و گسترش یافته است. این کتاب چهل سال قبل تألیف شده و پیشگویی هایی در خصوص انقلاب اسلامی ایران و حوادث فلسطین داشتهاید. اما انتقاداتی در داخل کشور نسبت به آن صورت گرفته است. در خصوص بازتابهای بینالمللی این کتاب مطالبی بفرمایید.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین أفضل الصلوة والسلام علی سیدنا ونبینا وحبیبنا وشفیعنا محمد وآله الطاهرین
عذرخواهی میکنم اگر فارسی بنده، سلیس و روان نیست. اما سعی خواهم کرد مقصود خویش را بیان کنم. الحمد لله بنده از جوانی نسبت به امام زمان علاقمند بودم و در نجف بدنبال احادیث مهدوی و تقریبا حدیثی باقی نماند مگر اینکه آن را بررسی کرده باشم. شیعه را با امام زمانش میشناسند.
انقلاب ایران، اولین زمینه سازان ظهور
بعد از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، حال بنده تغییر پیدا کرد. چرا که اهل سنت و شیعه متفقالقول هستند که اولین زمینهسازان ظهور امام زمان اهل سرزمین مشرق و قوم سلمان، اهل قم، اهل خراسان و اهل طالقان (نه به معنای شهر طالقان بلکه اهل جبال البرز) هستند. حدود نه عنوان حدیث اهلبیت(ع) وجود دارد که مردم ایران را توصیف کرده است. شیعه و سنی متفقالقول هستند که شروع زمینهسازان ظهور از خراسان و ایران هستند.
وهابیت معتقد بودند، طالبان یاران مهدی موعود هستند
چند سال قبل در میان وهابیت ادعا کردند که مهدی در میان ما ظهور کرده است و او را نزد آقای بنباز مفتی عربستان بردند ولی او گفت: شروع کار، مهدی از مشرق است. سرمایهگذاری کردند بر روی چچن (شیشان) بنابراین خودشان هم قبول دارند.
مراحل قیام ایرانیان از انقلاب تا ظهور
در روایات آمده است که یاران امام زمان از خراسان هستند و اهل پرچمهای سیاه هستند و برخی در اهل سنت معتقد شدند طالبان همان یاران مهدی موعود هستند اما بعدها از حرفشان عدول کردند. روایت رایات سود با شرط بخاری و مُسلم، صحیح است. و احادیث مختلف آن را در مستدرک الحاکم و غیره میتوانید ببینید.
شیعه هم بر طبق اعتقادات خودش، روایاتی دقیقتر و صحیحتر از امام باقر(ع) دارد که میفرماید: «كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لَاسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ». (نعمانی، الغیبة، ص273).
حضرت فرمودند: کأنّی با علم امامت میبینیم قومی از سرزمین مشرق، قیام کردند و حقوق خودشان را از جهان خواستند، یعنی در امور ما دخالت نکنید و اجازه بدهید در حکومت و روش زندگی مستقل باشیم، اما با آنها مخالفت میشود (يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ)، وقتی میبینند که دنیا به آنها اجازه نمیدهد حقوق خودشان را داشته باشند، سلاح بدست میگیرند و دشمن را تهدید میکنند، اینجاست که دشمنان میپذیرند اما ایرانی ها نمیپذیرند و شروطی دارند و سرانجام آنها پرچمشان را نمیدهند مگر به دست مهدی موعود.
این روایت، تفصیلاتی نیز دارد که مستدرک الحاکم روایت میکند و سند آن به شرط بخاری و مسلم صحیح است. از ابن مسعود نقل میکند: اطراف پیامبر نشستیم در حالی که ایشان سرحال بودند ایشان به همه سؤالات پاسخ میدادند و اگر سؤالی هم نبود خودشان شروع به صحبت میکردند و الحمدلله بسیار سرحال بودند. اینجا بود که از درب حیات مسجد کودکانی وارد شدند که در میان آنها حسنین هم بودند و تا چشم پیامبر به آنها افتاد اشکشان جاری شد. ما از این تغییر حالت شان سؤال کردیم و ایشان فرمودند «إنّ أهلبیتی اختار الله لنا الآخره علی الدنیا» اهلبیت من بعد از من مبتلا به انواع فشارها و بلاها میشوند و من سفارش میکنم به قرآن و اهلبیتم و این امر ادامه دارد تا زمینهسازان امام مهدی، این روایت از اهلسنت است،
علت مهاجرت به ایران
وقتی من شنیدم که انقلاب ایران واقع شد به یاد چنین روایاتی افتادم و همان زمان تصمیم گرفتم که به ایران بیایم. البته مؤیدات مختلفی هم وجود دارد مانند روایت رجل من قم و برای این رهبر ایران، اصحاب قلوب کزبر الحدید که اینها با دشمنانشان مقابله میکنند و پیروز میشوند و زمینه را برای ظهور حضرت آماده میکنند که البته روایت آن مرسله است اما گفته میشود ارسال روایت در حالی که قرائن مؤیدی هم دارد. لذا بنده از ابتدای مسئله انقلاب ایران شکی نداشتم که این مسئله زمینه ساز ظهور حضرت است اما اینکه سؤال میشود این امر چه مقدار طول میکشد بنده عرض میکنم نمیدانم، اما همینقدر میدانم که این انقلاب زمینهساز ظهور حضرت است. بنده به ایران آمدم و مدت دو سال هم در جنگ شرکت کردم و دوستانی مانند عماد مغنیه و ذوالفقار هم بودند و در زمینه دفاع برای زمینهسازی ظهور حضرت اقدام کردم.
پیشبینی آقای کورانی از توقف جنگ ایران و عراق
بنده کتاب عصر ظهور را قبل از فتح خرمشهر نوشتم که منتشر شد. در این کتاب توصیف را بر طبق روایات انجام دادم و همچنین نقش انقلاب اسلامی ایران را هم گفتم و پیشبینی کردم که این جنگ متوقف میشود که برخی ناراحت شدند. روزی مرحوم سیداحمد خمینی تماس گرفتند و راجع به توقف جنگ سؤال کردند که چرا اینطور گفتید؟ گفته شد: صرفا احادیث را تحلیل کرده است.
این کتاب در ایران، معروف شد و تاکنون صد وبیست بار به چاپ رسیده است اما اشکالاتی هم دارد. بنابراین کار دایرة المعارف و فرهنگ موضوعی امام مهدی(عج) را در چهل فصل به انجام رساندم. یک فصل مربوط به ایرانیان است، یک فصل مربوط به عربستان است، یک فصل مربوط به یمن و فصلی هم مربوط به عراق است و تمامی این چهل فصل احادیث مهدوی هستند.
آیتالله خامنه ای، رهبر زمینهسازان ظهور
به هر حال بنده به جهت فعالیت در زمینهسازی ظهور حضرت به مشرق هجرت کردم و به امام خمینی و رهبر معظم انقلاب آیتالله خامنه ای افتخار میکنیم که فرماندهان و رهبران زمینهسازان ظهور هستند. آنچه که بنده نسبت به سیاست خارجی هم اطلاع دارم اینطور است که محور مقاومت در حال تشکیل است که همه یاوران امام زمان هستند و در برابر آنها هم محور سفیانی هم وجود دارد و مؤیدات و قراینی هم وجود دارد.
رایات سود و پرچمهای سیاه، آیا از احادیث جعلی است؟
سوالی مطرح است که احادیث رایات سود، در تراث شیعی اصالت ندارد و بیشتر متاثر از روایات عامه است. پاسخ میفرمائید؟
اصل احادیث رایات سود از اهلبیت، صحیح السند است. اما وقتی بنیعباس قیام کردند توسط ابومسلم خراسانی بر علیه بنیامیه ادعا میکردند که الرضا من آلمحمد و میگفتند ما فردی از اهلبیت را برای حکمرانی میخواهیم این حدیث رایات السود را برایشان آوردند و به ابومسلم نوشتند که پرچمهای سیاه داشته باشید و لباس سیاه هم بپوشید اینجا بود که روایت پیامبر اکرم به نفع عباسیون مصادره شد. بنابراین ادعای مهدویت از همان زمان بوده است. بعنوان مثال منصور عباسی هم نام پسرش را مهدی قرار داد تا از این مسئله سوءاستفاده کند.
ابنکثیر هم از متعصبین اهلسنت است، میگوید رایات السود دو مورد است، رایات السود بزرگ بنیعباس هستند، اما رایات السود صغار در زمان ظهور مهدی از خراسان حرکت کرده و به عراق میآیند و با مهدی بیعت میکنند. در واقع، عباسیان رنگ سیاه را انتخاب کردهاند میخواستند حدیث پیامبر را مصادره کنند. لذا اصل این حدیث، صحیح است.
آیا انقلاب ایران، همان بنیعباس ثانی است؟
به مناسبت اینکه فرمودید بنیعباس، سوالی که مطرح است امروزه در فضای مجازی، خیلی تبلیغ میکنند که انقلاب امام خمینی همان بنیعباس آخرالزمان است. آیا صحیح است؟
امیرالمؤمنین(ع) خبر دادند که حکومت بنی عباس بدست مغول از بین میرود. بنیعباس مدت 520 سال حکومت کردند و بدست هلاکوخان مغول در سال 560 هجری سقوط کردند. اما خط فکری و اعتقادی بنیعباس در برابر اهلبیت بود. لذا به تمام دولتهای مخالف با اهلبیت میگویند بنیعباس. و الا بنی عباس تمام شدند اما منش و رفتار سیاسی آنها باپرجا هستند و حکومتهای مخالف شیعه و اهل بیت، مقصود است.
اگر گفته شود انقلاب ایران زمینهساز ظهور است، آیا این تطبیق منهیعنه است؟ یا چون زمان برای ظهور، تعیین نشده ست، اشکالی ندارد؛ اصولا چه تطبیقهایی، منع شده است؟
اهلبیت(ع) گفتند قطعاً زمینهسازان ظهور حضرت مهدی ایرانیان و خراسانیان و اهل قم و از سرزمین مشرق هستند و این ثابت شده است. بنده در کتاب شرح دادهام که مراحل دولت آنها شش مرحله است. همچنین عباسیون مخالف ایرانیان هستند، چرا که عباسیون با خط اهلبیت مخالفت دارند.
آیا خراسانی، سید و از بنیهاشم است؟
جناب استاد کورانی، در مصاحبهای فرموده بودید که خراسانی، سید نیست و این مساله در میان مخالفان انقلاب، خیلی بازتاب داشت. مجددا توضیح می فرمائید؟
ابدا اینگونه نگفتم. خراسانی، حاکم ایران است، همانطور که در یمن و عراق هم حاکم وجود دارد. در خصوص خراسانی که خدمت امام عصر میرسد و با ایشان بیعت کند، روایات شیعی، نگفتهاند که او سید است یا سید نیست، پس نفی نمیکنم بلکه روایات، ساکت است.
در سال ظهور، یمانی اهدی الرایات است
در روایات آمده است در سال ظهور، در ایران کشمکش اتفاق میافتد. سفیانی ظاهر میشود، اهالی سوریه و اردن و فلسطین را میگیرد و غربیون به او کمک میکنند. در این اوضاع امام ظاهر میشوند و به یمانی در یمن اشاره میکنند. یمانی هم میگوید من زمینه ساز دولت مهدوی هستم. در مدت که امام به یمانی ارجاع میکند در ایران اختلاف پیش میآید و عدهای میگویند ما به یمانی ارجاع نمیکنیم و دو خط در ایران ایجاد میشود. خط خراسانی و فرمانده نیروهایش شعیب بن صالح که همراه او سادات زیادی هستند سادات برای تأیید این سید خراسانی و فرمانده نیروهایش قیام میکنند و خط دیگر هم مخالفین آنها هستند.
قیام آذربایجان در تایید حکومت ایران قبل ظهور
امام فرمود «لابد لنا من آذربایجان» در این مرحله آذربایجان قیام میکند اگر آذربایجان قیام کرد و خراسانی و … را تأیید کرد اینجاست که ما پیروز میشویم. مانند اینکه انتخاباتی برگزار شود و خراسانی و یارانش پیروز بشوند. اینجاست که خراسانی و یارانش خدمت امام میرسند. در آن وقت امام به عراق میرسد.
اشاره فرمودید به قیام آذربایجان. اما فقط در نسخه مرحوم مجلسی در بحارالانوار، نسخه «لنا» است اما در سایر نسخهها و کتب متقدم نسخه «لنار» است یعنی آتشی از آذربایجان. کدام صحیحتر است؟
اینجا خطای نساخین وجود دارد. چرا که در ادامه میگوید: «لابد لنا من آذربیجان» یعنی اذا قام اهل آذربیجان، شما آماده باشید، اگر قیامی در آذربایجان در یاری امام عصر، شکل میگیرد چرا ادامه حدیث میفرماید: «کونوا احلاس بیتوکم»؟ از شرکت در آن برحذر باشید.
(مکث استاد…) این یعنی خودتان را نکشید، یعنی انتخابات مهمی در ایران صورت میگیرد که در این انتخابات، کشمکشی ایجاد میشود که خراسانیان پیروز میشوند.
رجفه الشام: زلزله یا جنگ در سوریه؟
همزمان با زلزله ترکیه، مجددا بحث رجفه الشام دوباره در میان منتظران، داغ شده است. آیا شما کماکان معتقد هستید رجفه، مقصود زلزله ویرانگری با بیش از صدهزار کشته است؟
رجفه، ظاهراً جنگ سوریه است. چرا که روایاتی داریم که زلزله و خسف بعد از رجفه است. به تازگی مراجعه کرده ام که در این روایات آمده است و بعد از آن یک یا دو خسف است، یک خسف در حرستا و نزدیک دمشق است. یک خسف هم در جابیه.
در این صورت، زلزله ترکیه و سوریه منطبق بر این مسئله نیست. برخی خیال میکنند رجفة همان زلزله است، اما دو حدیث از امامان معصوم داریم که رجفة را غیر از زلزله دانسته اند. اما برخی رجفة را به زلزله تفسیر کرده اند. اما بنده اخیراً نگاه کردم و معتقدم رجفه میت اختلاف رمحان و جنگ است و از نظر قبلیام در کتاب عصر ظهور، عدول کردم.
استاد کورانی: یمانی از یمن است
جریان مدعی مهدویت و یمانی وجود دارد و احمد اسماعیل بصری ابتدا خودش را یمانی معرفی کرد و بسیاری از امتیازات امام دوازدهم را برای خودش مصادره کرد. با اینکه در دیدگاه مشهور آمده است که یمانی از یمن است چگونه اتاق فکر غربی ها و مستشرقین غربی که این جریان را پرورش دادند ایشان را به جای یمن از عراق معرفی کردند؟
این مسئله موافق با تعصبی است که برخی افراد دارند و میگویند یمانی از عراق خواهد بود. این نسبتها بدلیل حس ملیگرایی است و میگویند یمانی از خودمان است اما در احادیث داریم یخرج الیمانی من الیمن و نیز در روایات داریم: «یخرج کاسر عینه بصنعاء»، یک نفر قیام میکند و چشمان او مانند چشم آهو، شکسته است و او موفق نمیشود و یمانی بعد از او میآید.
در میان ایرانی ها سؤال میشود که مردم یمن شیعه دوازدهامامی نیستند. آیا ممکن است یمانی در جایی ظهور کند که پیروان او اثنیعشری نباشند؟
خود یمانی، شیعه است و امام او را راهنمایی میکند که چطور کار کند و مسئله را به گونه متحول کند که تمام یمن به سمت امام گرایش پیدا کنند.
برخی استدلال میکنند یمانی لازم نیست از یمن خروج کند، بلکه اصالتا یمنی باشد، نیز کافی است.
در روایات آمده است که او از خود یمن قیام میکند و از احادیث ظاهر میشود که او نائب الخاص و واجب الاطاعة است. یعنی او با امام ارتباط دارد و امام به ایشان ارجاع میکند. البته یمانی باید معجزاتی از امام داشته باشد تا باور کنیم.
حوادث مصر قبل ظهور
وارد تحولات جغرافیای ظهور میشویم. نقش مصر در تحولات عصر ظهور را چگونه میبینید؟
در مصر، زمینه ولایت اهلبیت و ظهور اهلبیت بسیار قوی است. با اینکه وهابیون فعالیت زیادی در آن کشور داشته اند، اما توده مردم مصر محبّ اهلبیت هستند.
یک تحول جهانی با ندای آسمانی داریم. یعنی جهان به زبانهای مختلف میشنود که یا اهل الارض کفاکم ظلماً جائکم المهدی، ای اهل عالم، ظلم کافی است و مهدی آمد و با او بیعت کنید. وقتی این ندا به زبانهای مختلف دنیا شنیده میشود، اینجا موجی در جهان ایجاد میشود. این موج در مصر هم هست، لذا روایاتی داریم که وقتی حضرت مهدی به عراق میرسند و برای جنگ با سفیانی در بیتالمقدس حرکت میکند، هیأتی از مردم مصر میآیند که پرچم سبز دارند و با امام بیعت میکنند و یک حکومت موافق امام تشکیل میدهند و در خصوص ترکیه هم همینطور است که از حضرت میخواهند کسی را بفرستند تا بین توده مردم در ترکیه، صلح برقرار کند که حضرت وفد و نمایندگانی را میفرستند.
پادشاه اردن، آیا کاندیدای سفیانی است؟
از پادشاه اردن بهعنوان کاندید سفیانی یاد میشود؛ نظر صریحتان را بفرمائید.
ابداً، اینطور نیست. امام علی میگوید: پسر تو از ذریه معاویه است و حاکم سوریه و طرفداران او حاکم اردن را سرنگون میکنند و اردن را به سفیانی ملحق میکنند در فلسطین هم همینطور است.
هرچند فلسطین قبل از سفیانی، به دست ایرانیون آزاد میشود و با هم متحد میشوند، اما بعد از خروج سفیانی، تحت تأثیر او قرار میگرند ولی بخشی از فلسطینیها با سفیانی متحد میشوند. فتنه سفیانی زود تمام میشود و حدود پانزده ماه طول میکشد اما اردن و سوریه و فلسطین به دست او میافتد.
پادشاه اردن، مادرش یهودی است و خودش موردحمایت غربیها و سالها آمریکا در مرز اردن و سوریه، مانو نظامی برگزار میکنند و جنوب سوریه در اشغال غربیها است. و نسب پادشاه اردن که گفته میشود به پیامبر میرسد، دروغین و جعلی است.
پادشاه اردن، نمیتواند سفیانی باشد. سفیانی اموی و از فرزندان منصوص معاویه است. اما پادشاه اردن، سید و نسبش، حسنی است و به فرزندان امام حسن میرسد.
نابودی اسرائیل، قبل یا بعد از ظهور؟
سخن از فلسطین شد، به نظر شما، نابودی اسرائیل در چه موقع خواهد بود؟
مرحله اول نابودی اسرائیل، قبل از ظهور است. یعنی جنگی میان ایران و اسرائیل صورت میگیرد که مدتی نمیگذرد در حالیکه اسرائیل درخواست آتشبس میکند و با خواسته های ایران موافقت میکنند و رفراندمی برگزار میشود که یهود و عرب، دولت دموکراتیک عربی تشکیل بدهند، این دولت بدست فلسطینیان تشکیل میشود ولی غربیها، رها نمیکنند تا کار را به سفیانی میرسانند.
ورود نظامیان غربی به ایران؟
آیا ورود نیروهای نظامی غربی به ایران در تراث مهدوی ذکر شده است؟
من چنین چیزی ندیده ام. جنگ استخر، روایت ابن حماد است که مرسله است و اعتباری ندارد و از ائمه(ع) هم روایتی نداریم که به خراسانیان حمله ای بشود. بلکه خراسانیان جهان را تهدید میکنند که میفرماید «حملوا سیوفهم علی عواتقهم»، این روایت استخر ابن حماد، شاذ است، حتی اینکه گفته ارتش سفیانی، کوفه و نجف را میگیرد هم ثابت نیست و احتمال بداء است. لذا در روایات اشاره ای نسبت به حمله خارجی به ایران ندیده ام.
موت ابیض و موت احمر دوسوم جمعیت دنیا قبل از ظهور
آیا احادیث مرگ و قتل بیش از نیم از مردم جهان، باورپذیر است؟ یا در دسته روایات جعلی، قلمداد میشود؟
حوادثی در سال ظهور و بعد از ظهور حضرت ایجاد خواهد شد. شما حساب کنید که چنانچه جنگی میان چین و هند اتفاق بیفتد آیا امکان ندارد که چنین جمعیتی از بین بروند؟ البته این جنگ، دور از مسلمین بیان شده و ارتباطی با مناطق اسلامی ندارد.
طول عمر امام زمان
آیا میشود کسی بیش از هزار سال عمر کند؟ این مسئله را چطور برای جوانان تبیین کنیم؟
شخصی آلمانی گفته است اگر کسی روش زندگی و غذایی امیرالمؤمنین را انتخاب کند میتواند بیش از هزار سال عمر کند. این تحقیقات علمی است. ضمن اینکه باید بدانیم که خداوند میتواند راحتتر از تمدید یک گذر نامه عمر شخصی را تمدید کند. در خصوص حضرت خضر چه میگوییم که به اتفاق همه مسلمین ایشان هم زنده هستند. الآن جناب خضر سه هزار سال دارند. در حالیکه امام زمان حدود 1200 سال دارند.
اصالت رومی مادر امام زمان
وهابیون تلاش دارند اندک پیوند میان مسلمانان و مسیحیان را که بواسطه نفی رومی بودن مادر امام زمان وجود دارد را از بین ببرند و از برخی احادیث که میگوید مادر امام زمان، کنیزی از کشور دیگری بوده یا در میان خاندان اهلبیت زندگی میکرده است. نظرتان را بفرمائید.
روایات صحیح السند که قابل انکار نیست اینطور است که فضل بن شاذان نقل میکند از شخصی که موثق است از امام عسکری که سؤال کرده است یابن رسول الله لک ولد؟ فرمود سیکون لی ولد، آلان فرزندی ندارم، من من؟ قال من أبنتی ابن قیصر، ابن قیصر یشوعا و ابنتی ابن قیصر یعنی ملیکة که مادر امام زمان هستند و روایات صحیح السندی داریم و حتی روایاتی از دفن ایشان هست که بعد از تولد امام زمان بود که امام حسن عسکری مسائل آینده را بیان کردند و ایشان عرض کردند یابن رسول الله من طاقت این مسائل را ندارم و دعا کنید که در زمان حیات شما از دنیا بروم و شما من را غسل بدهید و امام هم همین کار را کردند و ایشان را در کنار امام هادی دفن کردند و ایشان خواسته بودند که بر سنگ مزارشان بنویسند هذا قبر امّ محمد.
مکان ظهور: مکه یا کوفه؟
برخی احتمال میدهند که چون امام زمان در سرزمین حجاز یاوری ندارند بنابراین از کوفه و نجف قیام میکنند.
اجماع مسلمین در برابر این احتمالات، بسیار محکم است. شیعه و سنی معتقدند قیام حضرت از مکه و از کنار کعبه است و ایشان از مکه به مدینه حرکت میکنند و بعد دمشق و بعد قدس و به سمت آزادی فلسطین است. این روایات بسیار محکم است و مطالبی که به غیر از این گفته میشود شذوذات است که اعتباری ندارند.
برائت از امام علی در کوفه و بصره، قبل ظهور
در الغیبة نعمانی گفته شده است ظهور رخ نمیدهد جز اینکه دو برائت نامه از کوفه و بصره در برائت از امام علی صادر میشود، با اینکه بافت عراق، بافت شیعی است. چگونه بپذیریم؟
وقتی امام زمان وارد کوفه میشوند در کوفه سه پرچم وجود دارد. در حالیکه امروز در کوفه تنها یک پرچم است و آن هم پرچم عراق است. مردم بصره در زمان معاویه، عثمانی بودند و چندین برائت نامه نسبت به امیرالمؤمنین نوشته اند.
بتریه، تولّی دارند و میگویند ما هم محبّ اهلبیت و هم محبّ صحابه هستیم. اما برائت از امیرالمؤمنین، خیلی جدی است و اگر کسی چنین برائتی نداشته باشد او را میکشند. در تاریخ آ مده است که نامههای بسیاری از معاویه به والی بصره نوشته شد که از افراد برائت نامه نسبت به امیرالمؤمنین بگیرید و در غیر این صورت او را بکشید. بنابراین، تعجبی ندارد.
شیصبانی عراق: صدام یا شخصیت شیعی؟
در زمره حوادث عراق، از شیصبانی یاد شده است. میگویند همان صدام است. اما برخی بر شخصیت شیعی در عراق که فتنه به پا خواهد کرد، تحلیل میکنند. نظر شما چیست؟
این تحلیل دوستان عراق است. روایت مرسل است. شیصبانی، به معنای شیطانی است. روایت میگوید او قبل از سفیانی است و از صفات او گفته میشود که «یقتل وفدکم». یعنی خوبان شما را میکشد و به غیر از صدام شخص دیگری را به این صورت نداریم و منطبق بر صدام میشود.
*مصطفی امیری، دانشآموخته حوزه علمیه قم
#دلنوشته
✅خیلی چیزها را فهمیدیم
در این دوماه و اندی که از اغتشات می گذرد خیلی چیزها را فهمیدیم
به اسم زن ،زندگی ،آزادی شروع شد
ولی معنای زن را فهمیدیم
معنای آزادی را فهمیدیم
معنای زندگی را فهمیدیم
فهمیدیم که آزادی یعنی تو آزادی که هر چه را من می گویم : بگویی
تو آزادی که هر کاری من انجام می دهم ،تو هم باید انجام دهی …
وگرنه اموالتان را غارت می کنیم !
وگرنه خانه و زندگیت را به آتش می کشیم!
وگرنه ماشینت را به آتش می کشیم!
وگرنه مغازه ات را به آتش می کشیم!
این که چیزی نیست….
خودت را هم به آتش می کشیم…😔
بعد می گوییم کار خودشونه!
آری تو آزادی
ولی آزادی که ما برایت تعریف می کنیم اگر زن آن زنی نباشد که ما می خواهیم حجاب و پوشش زن مورد پسند ما نباشد در ملاء عام چادر از سر زن می کشیم
لباس زیر زنانتان را به نمایش عموم میگذاریم
آری زن آزاد است ولی باید برهنه باشد ،زیرا حجاب زن مانع دست درازی ما به او می شود.
ناموس در قاموس ما جایی ندارد!
وطن برای ما معنا ندارد!
پرچم برای ما معنا ندارد!
اصلا ما هویت ستیزیم!
آری تو آزادی !
ولی اگر مانند ما لباس نپوشی ،
مانند ما فکر نکنی
مانند ما تصمیم نگیری …
به صورت گله ای و ناجوانمردانه به تو حمله می کنیم و تا می خوری کتکت می زنیم..
با هر چه دستمان باشد
با مشت و لگد،چوب و سنگ ،با چاقو و قمه ،با نارنجک و کوکتل مولوتف ،با تفنگ …
خودت را می کشیم !
همسرت را می کشیم!
کودکت را می کشیم!
اما وقتی پای قانون و مجازات و قصاص وسط آمد ،هشتک اعدام نکنید راه می اندازیم، مظلوم نمایی می کنیم و جای جلّاد و شهید را عوض می کنیم!
مرگ بر دیکتاتور می گوییم
ولی روی هر چه دیکتاتور است را سفید کرده ایم !
اصلا دیکتاتورها باید بیایند از ما یاد بگیرند!
قفل مغازه های مردم را چطور خراب میکنیم که نتوانند مغازه ها را باز کنند و کاسبی کنند،آخر چه معنی دارد وقتی ما میگوییم اعتصاب کنید ،آنها گوش ندهند !
لاستیک کامیون ها را پنچر می کنیم ،شیشه ماشین ها را می شکنیم ،در جاده ها میخ و سبخ می ریزیم ،چون باید به اعتصاب اجباری ما بپیوندند!
هر کسی مخالف ما حرفی بزند و نظری بدهد فحش بارانش می کنیم و هر چه لایق خودمان است نثارش می کنیم!
حتی کارمان به جایی رسیده که به خانواده خودمان هم رحم نمی کنیم!
حتی ما تعیین می کنیم که مردم شادی کنند یا نه!چه معنی دارد که مردم برای تیم برد تیم ملی خود شادی کنند!
اما ما حق داریم برای شکست تیم ملی شادی کنیم!
بله ما همینقدر دیکتاتور و پست فطرت هستیم!!!
البته ما تنها هم نیستیم با تروریست ها اعم ازداعش ، کومله ، منافقین و سلطنت طلب ها و….هم کاسه ایم!
بلندگوی ما هم مواجب بگیران لندن نشین همان عنترنشنال سعودی و بی بی سی انگلیسی و….است که ۲۴ ساعته در حال انتشار دروغ و نفرت پراکنی هستند!
والبته اینقدر وقیح هستند که از این همه دروغ و تناقض گویی خسته نمی شوند و شرم هم نمی کنند!
مصی هم برایمان اشک تمساح می ریزد و به ازای هر قطره اشکش دلارهای آمریکایی را که آغشته به خون است را به جیب می زند !
بالاخره وطن فروشی و مزدوری که بدون جیره و مواجب نمی شود!
به هر حال از ما گفتن بود!
اما بدان تو آزادی!
آری تو آزادی!
آزاد آزاد آزاد!
مشروط به اینکه مثل ما باشی!
پی نوشت : بنویسید : زن ،زندگی ،آزادی
بخوانید: زن ،بردگی ،نادانی
#زن_زندگی_آزادی
#زن_زندگی_آگاهی
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
بنا به گفته سازمانهای اطلاعاتی کشور، سرویسهای جاسوسی غربی و صهیونیستی دورههای «آموزش مربیان جنگهای ترکیبی» برای تعداد قابل توجهی از عناصر مرتبط و از پیش نشان شده برگزار و به آنها مأموریت دادهاند که آموختهها را به دیگران منتقل و بر مبنای آنها به صورت تشکیلاتی عمل نمایند. در بیانیه مشترک سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات اینچنین آمده است:«ردّ اطلاعاتی و عملّیاتی تعدادی از عناصر مذکور در اغتشاشات اخیر و پیش از آن نیز مشاهده و حسب مورد اقدام مقتضی به¬عمل آمده است. به¬عنوان مثال انتشار اولین عکس از مرحومه امینی روی تخت بیمارستان توسط «ن.ح» صورت گرفت که از آموزش¬دیدگان همین دوره¬ها در خارج از کشور بود. او با استفاده از پوشش خبرنگاری از اولین افرادی بود که در بیمارستان حضور و استقرار یافته، به تحریک بستگان متوفی و ارسال اخبار جهت¬دار پرداخت. همچنین است اقدامات «الف.م» که با استفاده از همان پوشش با حضور فوری در شهرستان سقز، به تحریک اطرافیان مرحومه، کارگردانی برخی صحنه¬ها و انعکاس اخبار و تصاویر جهت¬دار از مراسم تشییع، تدفین و تجمعاتِ شکل¬گرفته در آن شهر به ایفای مأموریت پرداخت. این فرد نیز آموزش¬دیده¬ی دوره¬های رژیم مافیایی آمریکا در کشورهای خارجی است؛ ضمن آن¬که هر دو نفر نقش منابع اولیه¬ی خبرسازی برای رسانه¬های بیگانه را ایفا کرده¬اند.»
نیلوفر حامدی و الهه محمدی خبرنگاران اصلاحطلب دو روزنامه شرق و هممیهن هستند که ارتباطشان با سرویسهای خارجی برای دستگاههای امنیتی محرز شده است. نیلوفر حامدی در یک حرکت حسابشده و احتمالا هماهنگ با انتشار عکس مرحومه امینی آتش شایعات را روشن کرد و در حالی که میتوانست به عنوان خبرنگار از پزشکان بیمارستان کسری پرسوجو و شایعه ضرب و شتم مهسا امینی را تکذیب کند، تنها با انتشار عکسها به شروع پروژه آشوب کمک کرد. پروژهای که توسط دیگر خبرنگار فوقالذکر ادامه پیدا کرد و با حضور در شهر سقز و تحریک خانواده متوفی در آتش آن دمیده شد.
اما آیا این اولین باری است که خبرنگاران اصلاحطلب با اتهام جاسوسی برای سرویسهای خارجی روبهرو میشوند؟
در سطوری که از پی میآید به معرفی برخی شخصیتها میپردازیم که زمانی، عنوان روزنامهنگار اصلاحطلب را یدک میکشیدند و اکنون به کار برای حکومتهای آمریکا و بریتانیا و خوشخدمتی به رژیم اسرائیل مشغولند.
مجتبی واحدی: فوق تخصص فرصتطلبی و قلمفروشی
مجتبی واحدی کسی که در بین خود اصلاحطلبان هم به نمونه اعلای فرصتطلبی و موجسواری مشهور هست، کار با مهدی کروبی را خیلی زود، از سال ۱۳۶۱ آغاز کرد، یعنی زمانی که کروبی مسؤولیت بنیاد شهید را به عهده داشت.
مجتبی واحدی حتی از سوی اصلاحطلبان هم به عنوان یک روزنامهنگار شناخته نمیشد در سال ۱۳۷۹، همزمان با مقدمات برگزاری انتخابات مجلس ششم، با راهاندازی روزنامه آفتاب یزد، بدون یک روز سابقه کار روزنامه و خبر، به واسطه اعتماد خانواده کروبی به او، سردبیر این روزنامه شد. بگذریم از این که روزنامه آفتاب یزد هیچ گاه جزو روزنامههای سرآمد اصلاحطلبان محسوب نمیشد.
همین بیسابقه بودن و خامی او در کار خبر باعث شد که در دوران حضور در آفتاب یزد، با دیکتاتوری تحریریه آن روزنامه را اداره کند و علاوه بر وارد کردن بستگان بیتجربه خود به روزنامه، با روزنامهنگاران قدیمیتر برخوردهای بیادبانهای صورت دهد.
واحدی تا زمانی که در کسوت رییس دفتر و مشاور رسانهای مهدی کروبی، امکان استفاده از رانتهای اقتصادی و سیاسی را داشت، هیچگاه کلمهای انتقاد درباره نظام بر کاغذ نیاورد.
اما با شکست مهدی کروبی در انتخابات ۸۴ و کنار رفتن تدریجی او از عرصه رسمی سیاست، واحدی که آرزوهای خود را برای منتفع شدن به عنوان یکی از نزدیکترین مشاوران او نقش بر آب میدید، شروع به مقدمهچینی برای جا انداختن خود به عنوان یک روزنامهنگار منتقد نظام، برای دولتهای غربی کرد تا بدین واسطه جای پایی در رسانههای بیگانه بیابد.
دقیقا همین شیب غلتیدن او به سوی بیگانگان را بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم هم شاهدیم، که مجتبی واحدی که دو روز مانده به برگزاری انتخابات از کشور خارج شده بود، با ادعای تقلب از سوی نامزدهای شکست خورده، فرصت را به شدت مساعد دید، و با مطرح کردن خود به عنوان مشاور ارشد کروبی، آنتن تلویزیونهای ضدانقلاب را قبضه کرد.
جالب این جاست که واحدی چنان در استفاده از این موقعیت برای مطرح کردن خود عجله داشت که خیلی زود به زیر سؤال بردن اصل نظام روی آورد. آش دستپخت واحدی چنان شور بود که کروبی بعد از مدتی کوتاه، طی اطلاعیهای اعلام کرد که سخنگویی در خارج از کشور ندارد. اما مجتبی واحدی علی رغم اعلام این موضوع، حاضر به پیاده شدن از اسب هدایت به اصطلاح جنبش سبز نبود و انصافا هم دولتهای غربی دستمزد او را خیلی زود پرداختند و جایگاهی به عنوان مفسر سیاسی ثابت در بیبیسی و صدای آمریکا به او دادند تا او به مراد دلش برسد و در خارج از کشور هم از تنعمات مالی بیبهره نماند.
مسیح علینژاد: عاقبت اصلاحطلبی افراطی
مسیح علی نژاد، کار خبری خود را در دوره اصلاحات و از روزنامه همبستگی ( ۱۳۷۸) آغاز کرد. او بعد در کسوت خبرنگار پارلمانی خبرگزاری «ایلنا»، با نوشتن گزارشهای جنجالی از مجلس نامی برای دست و پا کرد.
او در نهایت به جرم افشای اسناد اداری مجلس و بیاحترامی به قوانین، از مجلس هفتم اخراج شد. او کار خبری خود را با روزنامههای «شرق»، «بهار»، «وقایع اتفاقیه» و «هم میهن» ادامه داد و در نهایت آخرین روزنامه داخلی که با آن کار کرد، اعتماد ملی، ارگان حزب اعتماد ملی مهدی کروبی بود.
در همین روزنامه بود که مقالهای با عنوان «آواز دلفینها» نگاشت که در آن رفتار مردم کشورمان در استقبال از رییس جمهور وقت (محمود اجمدی نژاد) را به رفتار دلفینها با مربی آموزشدهنده برای به دست آوردن غذا تشبیه کرد. جنجال بر سر توهین این مقاله به مردم و رییس جمهور ایران به قدری بالا رفت که مهدی کروبی مدیر روزنامه و حزب اعتماد ملی مجبور به عذرخواهی شد. جالب این که هوراکشیدنهای مطبوعات خارجی برای علی نژاد، با هدف به تور انداختن او، از همان زمان فعالیت به عنوان خبرنگار پارلمانی شروع شد.
روزنامه «فایننشال تایمز» بریتانیا، در مقالهای با عنوان «خاری در پهلوی مجلس محافظهکار ایران» (28 می 2005) تشویق و به اصطلاح در بوق کردن او را کلید زد. چاپ یکی دو مقاله این چنینی در مطبوعات غربی کافی بود که علینژاد برای هر چه بیشتر نمایاندن خود در چشم غربیها، مصاحبههای گستاخانهتری با نمایندگان مجلس صورت دهد و در نهایت کارش به افشای اسناد و مکاتبات درونی مجلس هفتم بکشد. روند پرترهسازی از علینژاد توسط مطبوعات غربی در مقالاتی چون «مسیح در برابر احمدی نژاد» (7 می 2008، هفتهنامه تایمز آمریکا) ادامه یافت تا او را به زاویه گیری هر چه بیشتر نسبت به منافع کشورش تشویق کند. امری که متأسفانه نه تنها درباره علینژاد که در مورد بسیاری دیگر از روزنامهنگاران اصلاحطلب هم جواب داد.
در آستانه انتخابات دهم ریاست جمهوری در خرداد هشتادوهشت، مسیح علینژاد به طور علنی و پر سر و صدا فعالیت به نفع میرحسین موسوی را آغاز کرد بعد از رفتن او از ایران و در ایام فتنه، او یکی از فعال ترین تهییجکنندگان طرفداران موسوی و کروبی به حضور خیابانی، از طریق شبکههای اجتماعی بود.
علینژاد که فرصت را برای مطرح کردن دوباره خود مهیا دید، با حمایت اتاق فکر جنبش سبز در لندن (گنجی-سروش-کدیور-بهنود –هوشنگ اسدی- امیری-مهاجرانی) با مصاحبه با کسانی که به گفته او خانواده قربانیان ظلم جمهوری اسلامی بودند و به ادعای او عزیزانشان را در راهپیماییها از دست داده بودند، توانست نقش مهمی در تحریک احساسی طرفداران فتنه سبز و پروژه کشتهسازی در آن ایام ایفاء کند.
با جمعشدن بساط فتنه و آرزو به دل ماندن دشمنان نظام، علینژاد که دید صحنهگردانی و معرکهگیریهای احساسی او دیگر خریداری ندارد، یک برگه دیگر از آستین رو کرد. پروژههای تبلیغاتی که علینژاد به راه میاندازد، کاملا در تطبیق با نقشههای میانمدت و درازمدت پستوهای امنیتی و اطلاعاتی غربی، به ویژه بریتانیاست. «کمپین آزادی های یواشکی زنان»، که با فروکش کردن جنبش سبز و کسادی کار علینژاد علم شد، پیشبرنده یکی از پروژههای اصلی دشمنان نظام در جهت مسخ فرهنگی و استحاله ارزشی است.
او در این صفحه فیس بوکی (با حمایت شخص مارک زاکربرگ مدیرعامل و صاحب فیسبوک) از زنان و دختران داخل کشور میخواهد که عکسهای بیحجاب خود را در عرصههای عمومی (کوچه و خیابان و پارک و…) با دیگران به اشتراک بگذارند تا به این طریق، ضمن دهنکجی به قوانین جمهوری اسلامی، قبح بیحجابی را هم در سطح جامعه بشکنند. متاسفانه در ماههای اول راهاندازی این کمپین، جمعیت قابل توجهی از زنان و دخترانی که مع الاسف (به دلیل ضعفهای فرهنگی و کمکاریهای دستگاههای متولی فرهنگ کشور) دچار غربزدگی و بحران هویتی هستند، به دعوت او پاسخ دادند و عکسهای شخصی باحجاب و بیحجاب خود را در اختیار علینژاد گذاشتند.
صفحه او تا نزدیک ۴۰۰ هزار لایک دریافت کرد و این جا بود که رسانههای غربی، خوشحال از این که یک کار تبلیغاتی ضدارزشی علیه باورهای مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی، تا حدی با اقبال روبه رو شده است، شروع به تبلیغ و ترویج این صفحه کردند. حتی روزنامه گاردین لندن هم ضمن مصاحبه با علی نژاد به معرفی این صفحه پرداخت.
علینژاد یکی از پیشتازان سبک سیاهنویسی درباره مسایل داخل ایران در میان روزنامهنگاران اصلاحطلب است. او با دادن پیچ و تابهای احساسی به نوشتههایش، سعی میکند از کاه کوه بسازد و سادهترین مسایلی که وقوع آن در همان انگلستان محل اقامت او امری طبیعی و معمول است، به گردن حکومت ایران بیاندازد. او که تخصص خود را در یافتن و مصاحبه گرفتن با بستگان زندانیان مسایل امنیتی در ایران میداند، بارها با فرصتطلبیهای خود، روند رسیدگی به پرونده افراد مورد نظر را با مشکل مواجه کرده و به اصطلاح موجب وخیمترشدن اوضاع آنان شده است.
مثلا وقتی یک زندانی امنیتی، بعد از مدتی، به مرخصی میآید یا به طور مشروط آزاد میشود، به جای این که به او فرصتی برای رسیدگی به خانواده و استفاده از فرصت آزادی یا مرخصی داده شود، توسط روزنامهنگاران خارجنشین، و در رأس آنها علینژاد، تحریک میشود تا مصاحبه کند و با موضعگیریهای نامربوط موجبات پشیمانی مقامات قضایی از دادن فرصت به خود را فراهم آورد. به واقع علینژاد به مانند یک روباه بو میکشد تا دریابد کدام زندانی پای از زندان بیرون گذاشته، تا با راه انداختن یک مصاحبه جنجالی، و بعد دادن تحلیلهای و مقالات سوزناک درباره او، فرد مورد نظر را وادار به موضعگیری علیه نظام کند.
وحالا جاسوس در پوشش خبرنگار
مسعود بهنود، اکبر گنجی، محسن کدیور، حسین باستانی و عبدالکریم سروش چهرههای شناخته شده دیگری از طیف روزنامهنگاران اصلاحطلب هستند که پس از فعالیت در روزنامههای جناح خود، سر از رسانههای غربی در میآورند یا با سرویسهای جاسوسی به همکاری میپردارند.
حالا نام دو خبرنگار زن اشاره شده در بیانیه مشترک سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات نیز در سیاهه طیف روزنامهنگاران قلمفروش اضافه شده است طیفی که نیلوفر حامدی و الهه محمدی نه اولین آنها بود و نه آخرین آن.
آخرین نظرات