موضوع: "اجتماعی"
رواج شبکههای اجتماعی فرصتها و تهدیدهای فراوانی را ایجاد کرده است. سرعت در انتقال اخبار، وقایع و تحلیلها از جمله جذابیتهایی است که در سالهای اخیر توانسته مردم را به پیام رسانهای مختلف هدایت نماید.
با وجود این سوءاستفاده از فضای اطلاعرسانی آزاد و البته بدون قید و بند میتواند بستر نشر شایعات را نیز فراهم آورد. «آمدنیوز» شاید شناخته شدهترین کانال تلگرامی بود که با پمپاژ اخبار جعلی، هدفمند و ناامیدکننده تلاش داشت تا دست به فضاسازیهای سیاسی و امنیتی علیه نظام و انقلاب بزند. البته این کانال ضدانقلاب با دستگیری تأسیسکننده آن در بیرون از مرزهای کشور و انتقال به ایران و در نهایت محاکمه، فروپاشید، اما این سبک از بیاخلاقی رسانهای و ویژگیهای آن برای بعضی از جریانهای سیاسی مورد توجه قرار گرفت، تا جایی که افرادی با طمع تأثیرگذاری در سیاستهای کشور، ایجاد اختلاف بین مسئولان عالی کشور و همچنین بهره بردن از تخریب چهرههای اثرگذار اقتصادی، نظامی و سیاسی به سوءاستفاده از این بستر روی آوردند. از جمله ویژگیهای این شکل از فعالیت رسانهای، میتوان به ادعای «دسترسی به اخبار درگوشی»، «اشراف اطلاعاتی» و در نهایت «ژست امنیتی» اشاره کرد. این مؤلفهها میتواند به خبرسازیهایی جذاب منتهی شود که توجهها را به خود جلب کند و جای واقعیت بنشیند. کانالهای تلگرامی «نیمه محرمانه»، «سرائر» و «سایه نویس» را میتوان از این دست فعالیتهای مخرب رسانهای دانست که ترجیح دادهاند شیوه آمدنیوز را برای رقابتهای مخرب سیاسی به کار ببرند. مسئولان این کانالها با وجود سابقه طولانی در فعالیت نابهنجار سیاسی بالاخره چندی پیش به دام افتادند.
بازداشت عاملان
«گرداب»، سایت فرماندهی امنیت سایبری سپاه پاسداران چند روز قبل در اطلاعیهای اعلام کرد که با مجموعه اقدامات فنی و اطلاعاتی چند ماهه پاسداران گمنام امام زمان(عج) در سازمان اطلاعات سپاه، ادمینهای کانالهای نیمه محرمانه، سرائر و سایهنویس به اتهام انتشار اسناد طبقهبندی شده و تشویش اذهان عمومی دستگیر شدند. به گفته گرداب افراد بازداشت شده درصدد بودند از طریق انتشار اسناد طبقهبندی شده، اعتماد بخشی از مخاطبین را کسب کرده و سپس با انتشار اخبار گزینشی و کذب، در میان مسئولان کشور ایجاد اختلاف نمایند. در این خبر همچنین آمده است که دستگیرشدگان سه نفر هستند که در مدت فعالیت خود، با سوءاستفاده از خلأ قانونی موجود در مدیریت فضای مجازی کشور و از بستر پیام رسان تلگرام، اقدامات مذکور را صورت داده بودند.
به نام «نیمهمحرمانه» به کام «دشمن»
نگاهی به برخی محتواهای منتشر شده در این کانالها نشان میدهد یکی از اهداف آنها در یکسال گذشته تخریب دولت سیزدهم و همچنین نیروهای جریان انقلابی، حاشیهسازیهای سیاسی و تلاش برای اختلافافکنی بین مسئولان کشور بوده است. در یکی از آخرین پروژههای تخریبی علیه دولت سیزدهم کانال «نیمه محرمانه» ماجرای حواشی سفر خانواده رئیس مجلس شورای اسلامی به ترکیه را به اطرافیان رئیس جمهور منتسب کرد. این کانال تلگرامی در این خصوص نوشت: «بررسیهای «نیمه محرمانه» نشان میدهد بالا گرفتن اختلاف دولت و مجلس خصوصاً بر سر استیضاح وزرای رفاه و صمت عامل اصلی انتشار خبر سفر خانواده قالیباف به ترکیه بوده است. پیش از این نیز بازنشر فایل صوتی فرماندهان سپاه توسط اطرافیان رئیس جمهور بهقصد عقب راندن مجلس، تخفیف چهره قالیباف، مهیا ساختن چهرهای جدید برای ریاست مجلس و تغییرات معادلات پارلمان برای انتخابات ۱۴۰۲ انجام شده بود که بیش و پیش از قالیباف باعث لطمه به نظام اسلامی، سپاه و تذکر رهبر انقلاب شده بود.»
این دروغگویی آشکار برای اختلاف افکنی بین قوه مجریه و قوه مقننه در شرایطی که کشور به تازگی با تحولخواهی انقلابی در ابعاد گوناگون امیدواری را به جامعه تزریق کرده است، توسط این شبهرسانه پیگیری میشد. خط خبری این کانال تلگرامی مورد استقبال رسانههای ضدانقلاب هم قرار گرفت و پس از منتشر شدن یک فایل صوتی در شبکه سعودی ایران اینترنشنال این پروژه خواسته یا ناخواسته با سرعت بیشتری به سمت اهداف خود حرکت کرد.
«نیمه محرمانه» تلاش میکرد وانمود کند که اخبار خود را از درون دولت تأمین میکند و از این طریق جلب توجه بیشتری کند. خبرسازیها در خصوص نارضایتی آیتالله رئیسی از روزنامه ایران، خبرگزاری ایرنا و سخنگوی دولت از همین رو انجام میشده است. نیمه محرمانه بارها از نزدیک بودن کنار گذاشتن بهادری جهرمی از مسئولیت خبر میداد تا تصویری متزلزل از تیم رسانهای دولت سیزدهم ارائه دهد. خبرهای متعدد از جمعبندی منفی آیتالله رئیسی از عملکرد وی تا جایی پیش رفت که این کانال تلگرامی دو ماه پیش خبر داد: «دولت برای جایگزینی علی بهادری جهرمی با افراد مختلف شروع به رایزنی کرده و بهنظر میرسد طی هفتههای آینده علی بهادری جهرمی در جایگاه فعلی نباشد». گذشت زمان نشان داد که چه اندازه این اخبار، جعلی و سست بوده است.
جایگزین شدن محمدرضا فرزین با احسان خاندوزی نیز از جمله اخباری بود که کذب بودن خود را به سرعت نشان داد، اخباری که تلاش داشت تا آیتالله رئیسی را تحت تأثیر فشارها و لابیهای دولت روحانی معرفی نماید! نیمه محرمانه نوشته بود: «فرزین با استفاده از کانالهای مختلف در جهت ادراکسازی غیرواقعی برای رئیسی بر آمده و در جدیدترین اقدام دست به دامان طیب نیا (وزیر اقتصاد دولت روحانی) شده است. فرزین بعد از جلسات مختلف با طیبنیا وی را مجاب کرده که برای او تماسهای زیادی با مسئولین بگیرد و به آنها بگوید خاندوزی توانایی اداره وزارت اقتصاد را ندارد و فرزین را جایگزین آن کنید.»
هجمه سیاه به کارنامه دولت
کانال خبری سرائر نیز بارها با هجمههای عجیب علیه عملکرد اقتصادی دولت و همچنین وزرای جوان و انقلابی به صورت غیرمنصفانه به دولت سیزدهم حمله کرده است. سیاهنمایی با تیترهایی همچون «دولت سیزدهم پیشتاز افزایش قیمت دلار» نشاندهنده پروژه سیاهنمایی و تخریبی گسترده بوده است.
با معرفی مدیران متخلف دولت روحانی از سوی وزارت کار به قوه قضائیه حجم خبرسازیهای «سرائر» علیه این وزارتخانه به شکل عجیبی بالا گرفت. اظهارات وزیر در خصوص مدیران ناکارآمد دولت روحانی باعث شد تا این کانال تلگرامی مدیران اتوبوسی سابق را با عنوان «چند فعال رسانهای» معرفی کند که برخورد با آنها آوردهای ندارد. اعتراض این کانال تلگرامی به مقابله با انتصابات رانتی بیش از یکصد فعال توئیتری و رسانهای در هیأت مدیره شرکتها و جایگاههای مختلف نشاندهنده حلقه ارتباطی «سرائر» با برخی شبکههای خاص رسانهای و مسئولین گذشته را نیز فاش کرده است.
سایهنویس بدون سایه حمایت
سایهنویس نیز با همین خط و مشی تکراری تلاش میکرد با ارائه نقلهای غیرقابل اطمینان از دولتمردان در جلسات خصوصی خود را به عنوان مطلع نشان دهد. جالب آنکه اکثر نقل قولها به اعتراف ضعف و ناتوانی توسط دولتمردان اشاره داشته است. به عنوان نمونه سایهنویس نوشته بود: «اخیراً در جلسهای که برخی از رسانهایها با رئیسی داشتهاند نسبت به مسأله انتصابات و از بین رفتن سرمایههای اجتماعی حاصل از این انتصابات جنجالی و همچنین مسأله عملکرد ضعیف برخی وزرا انتقاداتی مطرح شده است.» حتی این کانال تلگرامی مدعی شده بود آیتالله رئیسی از بین رفتن سرمایههای اجتماعی در ماجرای انتصابات در خصوص وزرا را پذیرفته است!
به هر صورت آنچه توسط این شبه رسانهها در ارتباط با دولت سیزدهم انجام میشد خروجی جریانهایی بوده است که در باجگیری سیاسی از دولتمردان ناکام مانده بودهاند، جریانهایی که سعی میکردند از طریق فشارهای رسانههای و سیاسی و همچنین تخریب چهرههای مصمم و غیرقابل نفوذ زمینه را برای حضور خود در مناصب مختلف فراهم آورند. از سوی دیگر، یکی از مهمترین راهبردهای مشترک افراد پشت پرده این کانالها، تخریب افراد جریان انقلابی خارج از دولت، از جمله دکتر سعید جلیلی بود. بهطور مثال، سایهنویس بیشترین اخبار جعلی درباره نماینده رهبرانقلاب در شورایعالی امنیت ملی را منتشر میکرد و از این طریق با نشر اخبار جعلی در تلاش برای فاصلهگذاری میان نیروهای انقلابی و بدنه کارشناسی آن، با دولتمردان بود.
منبع: روزنامه ایران
با فرا رسیدن اولین روز با فوتیهای صفر کرونایی، موجی از شبههافکنی در خصوص سهم دولت قبل در ابرپروژه واکسیناسیون عمومی از سوی حامیان روحانی به راه افتاده است. اما انتشار آمار جزئیات واکسنهای مورد استفاده در کشور نشان میدهد که سهم روحانی در این ماجرا بسیار کمتر از آن میزانی است که هواداران او ادعا دارند.
طبق اطلاعات موجود، روحانی در ۷ ماه ۲۲میلیون و رئیسی در ۴ ماه ۱۳۸میلیون دوز واکسن تامین کردند. همچنین از ۲۰۵میلیون واکسن کشور، تنها ۲۲میلیون دوز آن در دولت روحانی خرید و وصول شده است.
از ۱۱۰ میلیون دوز سفارش روحانی، تنها ۲۲ میلیون در دولت خودش و ۱۸ میلیون از آن در دولت رئیسی و ۷۰ میلیون دوز از واکسنهای سفارش روحانی اساسا وصول نشده است.
نکته مهم در این میان آن است که تنها ۱۸میلیون از واکسنهای رئیسی مربوط به خریدهای دولت روحانی بوده است.
بیایید درباره فیلم “عنکبوت مقدس” و کارگردانش، یا دیگرانی مانند جعفر پناهی و اصغر فرهادی (داوره این دوره جشنواره کن )، ایدئولوژیک و دینی قضاوت نکنیم و چند سوالی صرفا ملی و ایرانی بپرسیم.
غربی ها، همواره از گروه های تروریست و تجزیه طلب برای بی ثبات کردن ایران حمایت کرده اند. آنها صدام را برای اشغال و نابودی ایران مورد حمایت قرار دادند و هیچ خط قرمزی برای این جنایت جنگی (حتی تجهیز به بمب های شیمایی) قائل نشدند.
اصلا تاریخ را رها کنید. آمریکا و برخی دولت های اروپایی، سالهاست ملت ایران را مورد آزار تحریم قرار داده و اینجا هم، خط قرمزی قائل نشده اند. اگر ذخائر سوخت ۲۰ درصد کشور برای تولید رادیو دارو تمام شده، بلافاصله تحریم کرده و زندگی ۸۵۰ هزار بیمار را به خطر انداخته اند؛
اگر نیازمند واردات بنزین شده ایم، بی معطلی تحریم کرده اند. اگر با خوش خیالی، امتیازات هنگفت هسته ای را داده ایم تا برجام را به دست آوریم، در دولت اوباما، تحریم های ویزا و آیسا و سیسادا، و در دوره ترامپ تحریم “کاتسا” را با حمایت دموکرات های گنگره، به اجرا گذاشته اند.
با وجود انجام همه تعهدات برجامی از سوی ایران تا اواخر سال ۹۹، حتی عذا و دارو را هم تحریم کردند؛ فرانسه (میزبان جشنواره کن)، و انگلیس و آلمان وعده دروغ دادند، اما تماما با آمریکا حتی در تحریم دارو و واکسن کرونا همراهی کردند.
هدف این جنگ ترکیبی (تحریم و تبلیغات)، همچنان که اکبر گنجی (اصلاح طلب فراری) نوشت، “وحشت افکنی، فرو پاشاندن سازمان اجتماعی، کشاندن مردم به خشونت جمعی و نابودی ایران و ایرانی” بود.
سوال مهم: شمر و یزید های روزگار که ملت ایران را در همه چیز تحریم کرده اند، چرا فلان فیلم یا کارگردان و بازیگر ایرانی را، نه تحریم، بلکه تکریم و تحسین می کنند؟ برای کدام ویژگی؟ آیا جز برای این که در روند تحریم و تحریف و ترور، به عنوان پیاده نظام ناتوی فرهنگی، شناسایی و تعریف شده اند؟
هیچ فیلم و کارگردانی در جشنواره های غربی تحویل گرفته نمی شود، مگر این که فضایی سیاه و عقب مانده را از ایران به تصویر بکشد. چنین فیلمساز و بازیگری، حق ندارد موفقیت یا نقطه قوتی از ایران را تصویر کند. ایران باید دافعه محض نشان داده شود و نه جذاب و الهام بخش. این، رکن ایدئولوژی غرب درباره ایران است!
جشنواره های غربی به ویژه درباره ایران، ارزیابی کننده حرفه ای فیلم پس از تولید نیستند، بلکه علنا یا عملا، تهیه کننده و سفارش دهنده هستند. تار تَن های واقعی، آنها هستند که افراد شهرت طلب و شهوت طلب را شکار، و سپس، همان ها را طعمه ای برای شکارهای بزرگ تر می کنند.
عنکبوت های واقعی، “کن” و نظایر آن هستند که نگاه کاملا ایدئولوژیک و مقدس به مواجهه غرب با حریفانش دارند. ما با “کنکبوت” ها مواجهیم. این روایت بهروز افخمی کارگردان کار کشته سینما را مرور کنید:
“جشنواره کن، پروتکل های خودش را دارد که کارگردان حتما باید توافق کند. روی حمایت از انواع انحرافات جنسی حساسیت دارد و اگر فیلمی در این باره ساخته شود، امتیاز ویژه دارد و جلو می افتد . در مورد ایران، فیلمسازان باید خوب بدانند که چه تصویری باید عرضه کنند و نباید تصویر خوبی نشان بدهند. جعفر پناهی فیلمی ساخته بود، به او گفتند این صحنهها که خانه های شیک را از ایران نشان می دهد، باید از فیلم خارج کنی! فیلم درباره یک “پیتزا بر” بدبخت بود که قرار است بدبختی را نشان دهد، ولی گفتند این تصاویر را از فیلم حذف کن!".
دو نفر از سه تهیهکننده “عنکبوت مقدس” (سول باندی و جیکوب جارک)، یهودی صهیونیست هستند. حامی مالی فیلم، ساموئل حدیدا مدیر یهودی کمپانی متروپولیتن است.
کارگردان همچنین، ۲۴۰ هزار یورو از آژانس تأمین مالی فیلم آلمان، ۲۵۰ هزار یورو از مدین بورد برلین، ۴۱۰ هزار یورو از یورایمجرز، ۹۰ هزار یورو از صندوق تأمین مالی فیلم هامبورگ و ۱۷۴ هزار یورو از صندوق فیلم آلمان گرفته است.
علی عباسی، به سفارش تهیه کنندگان، تاکید بسیاری روی تصاویر حرم و ضریح امام رضا (ع) می کند و اصرار دارد جنایت یک قاتل زنجیره ای را دستاویزی برای زدن کل جامعه و هویت ایرانی قرار دهد؛ چنان که اعتراف می کند “فیلم در مورد یک قاتل زنجیرهای نیست بلکه در مورد یک جامعه قاتل زنجیرهای است".
آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان (و زائیده نا مشروع آنها، اسرائیل)، بانیان بزرگترین جنگ ها و نسل کشی ها و جنایات در طول تاریخ هستند، اما هیچ فیلمسازی که لیبرالیسم و کاپیتالیسم را بانی جنگ و تجاوز و بدبختی و کل جامعه غربی را قاتل نشان دهد، نمی تواند راهی به جشنواره ها پیدا کند.
در مقابل، مافیای ناتوی فرهنگی از طریق همین جشنواره ها، به خود اجازه می دهد با دستاویز رفتار یک قاتل، به یک جامعه و باورهای پایدار کننده اش در برابر جنگ و تحریم و ترور، اهانت کند و برچسب جنایتکار بزند.
عقده گشایی از این روشن تر؟! جنایتکاران تحریم کننده ملت ایران، چند فیلم و کارگردان و بازیگر را مستثنای تحریم، بلکه سزاوار حمایت و تحسین قلمداد می کنند، چون حمایت شوندگان، پای سند وطن فروشی و خیانت را امضا کرده اند.
کلاه مان را بالاتر بگذاریم. غربی ها، پدر جد رویکرد ایدئولوژیک، و سیاسی دیدن همه چیز هستند. چنان که رفتار متناقض آنها با ایران و فلسطین، و سپس اوکراین و روسیه را در حوزه ورزش و سینما و هنر دیدیم.
عنکبوت مقدس، یک فرافکنی تمام عیار از سوی صهیونیسم مسیحی است؛ مافیایی که نگرشی کاملا تحقیر آمیز و غارتگرانه به جهان پیرامون دارد و مقاومت ملت ایران را پاره کننده تور و تار خود می داند.
محمد ایمانی
فضیلتهای دولت انقلابی در پیام نوروزی رهبری
[1]. «دولتِ متفاوت»؛ عبور از گذشتۀ تلخ
رهبر انقلاب فرمودند: «این دولت، ریل جداگانه از دولت قبلی دارد.» آری، «دولت انقلابی» نسبت به «دولت اعتدالگرا»، تمایزها و گسستهای فراوان دارد؛ چنانکه یک «چرخشِ گفتمانی» رخ داده و سیاستهای رسمی، در مدار و مجرای دیگری قرار گرفتهاند. پارهای از دولتها در امتداد یکدیگر هستند و تنها در برخی از شئون، متفاوت هستند، امّا برخی دیگر، آنچنان مستقل و خویشبنیاد هستند که باید آنها را یک «نقطۀ عطف» شمرد. بهاینترتیب، سیاستهای دولتی از قلمرو «اسلام رحمانی» به قلمرو «اسلام انقلابی» تغییر یافته است و بهجای نظریۀ دوگانۀ ساختگیِ «آشتی با دنیا/ قهر با دنیا»، دوگانۀ «پیشرفت برونزا/ پیشرفت درونزا» در مباحث رسمی، رونق پیدا کرده است.
[2]. «دولتِ مردمی»؛ بازگشت به امر اجتماعی
رهبر انقلاب فرمودند: «این دولت، دولت مردمی و علاقمند به حرکتهای مردمی است.» گرایش به بازگرداندن قدرت به مردم و به کمک طلبیدن آنها برای اصلاح امور، واقعیّتی است که تاکنون در برنامههای این دولت، تجلّیها و نمودهایی داشته است. در دولت قبل، تنها در «حلقههای بسته و محدود»، تصمیمگیری میشد و سیاستها، «جنبۀ محرمانگی» داشت. خصوصیّت تکنوکراتها همین است که از مردم، گریزان هستند و «شرکای سیاسی و اقتصادیِ» خویش را بر «مردم» ترجیح میدهند. آری، آنها در خطابههای سیاسی، از مردم سخن میگویند و مردمفریبی میکنند، امّا در عمل، از مردم بیگانهاند و برای مردم، ارزش و اعتباری قائل نیستند. در نظر اینان، مردم حقیر و رعیّت هستند و باید از جیب خویش، «حقوقهای نجومی» به مدیران تکنوکرات بپردازند تا این «ذخایر نظام» (!) بر کرسی قدرت تکیه بزنند و مردم را مفتخر به حضور خویش کنند.
[3]. «دولت امیدآفرین»؛ در انتظار آیندۀ روشن
رهبر انقلاب فرمودند: «این دولت، امیدهایی را در مردم زنده کرد.» جامعۀ ما هم دچار «بیاعتمادی سیاسی» است و هم گرفتار «ناامیدی اجتماعی»، و این هر دو، حاصل «سیاستهای غلطِ دولت اعتدالگرا» در طول هشتسال گذشته است. این دولت تنبل و کممایه، ضربۀ سخت و تلخی به «سرمایۀ اجتماعیِ انقلاب» زد و بخشهای مهمّی از مردم را به چالۀ «سرخوردگی» و «انفعال» و «پریشانی» افکند. مردم به تحوّل رأی دادهاند و در انتظار تحوّل هستند و میخواهند زندگیِ روزمرّهاشان، به تجربۀ شیرین و خوشایندی دست یابد. «اقتصاد برجامی»، معیشت مردم را به آتش کشید و هیچیک از وعدههای انتخاباتیِ خویش را عملی نکرد، بلکه برعکس، تلاطمها و بحرانهای بزرگی پدید آورد. اینهمه، سببسازِ عبور مردم از تکنوکراتهای مدّعی و تنبل شد و نیروهای انقلابی را به قدرت رسانید. اکنون این دولت با امیدهای شکلگرفته و چشم به آینده دوخته روبروست.
[4]. «دولت پُرتحرّک»؛ پانهادن به میدانِ کنشگری
رهبر انقلاب فرمودند: «این دولت، تحرّک دارد.» اینکه دولت از نیروهایی تشکیل شده باشد که «میدانی» باشند و «گزارشخوان» و «دفترنشین» نباشند، زمینۀ بسیار مناسبی برای اتّفاقات مبارک و شیرین است. ما از تجربۀ دولت «نشسته» و «خسته» و «فرسوده» عبور کردهایم و اینک با نیروهایی مواجه هستیم که «در صحنه» و «عینی» هستند و «از بالا به پایین» نگاه نمیکنند. «پویایی» و «جنبش» و «فاعلیّت»، خصوصیّتی است که گرهها را خواهد گشود و آیندۀ خوشایندی را رقم خواهد زد، برخلاف دولت قبل که حتّی با وجود اعتراضهای اجتماعیِ گسترده نیز تکان نمیخورند و احساس مسئولیّت نمیکردند. از نظر اجتماعی، مردم احساس کردهاند که به این دولت، دسترسی دارند و فریاد و انتقاد و اعتراضشان در صحنه شنیده میشود و «پاسخگوییِ عینی»، یک واقعیّت است.
[5]. «دولت عملکننده»؛ تحقّقِ گشایشهای تدریجی
رهبر انقلاب فرمودند: «این دولت، پیشرفت خواهد کرد؛ هرچند مشکلات بهتدریج برطرف میشوند و امسال بخشی از اینها برطرف شود.» نباید انتظار داشت که دشواریهای تحمیلشدۀ هشتساله، بهصورت «دفعی» و «ناگهانی» رفع شوند و ناگهان، روزهای خوب از راه برسند، بلکه باید «صبوری» ورزید و «توقع نامعقول» نداشت. «کمکاریها و ندانمکاریهای هشتسال»، در عرض یک سال برطرف نخواهند شد و خطاهای راهبردیِ گذشته، «شتابان» زائل نخواهند شد. برخی کسانیکه بدخواه و بددل هستند و میخواهند دستاویزی برای فضیلتسوزی و خدعهگری بیابند، «توقعهای ناموجّهِ» خویش را مطرح میکنند و به این واسطه، مدّعی میشوند که دولت انقلابی، «ناکام» و «عاجز» مانده است؛ حالآنکه باید در عین حسّاسیّت نسبت به جهتگیریها و انتصابها، انتظار «معجزه» نداشت و از مدار «انصاف» خارج نشد. پیشبینیِ آیتالله خامنهای این است که دولت به سبب خصوصیّاتش، قادر خواهد بود که وعدهها و شعارها را محقّق کند.
آخرین نظرات