اگه عمرو بیاد من نمیام.ناپلئون این را گفت و دستش را بین دکمه سوم و چهارم جلیقهاش فروبرد. نیکسون سرش را از توی گوشیاش بلندکرد و فریادزد: اوهوی! عمرو به تو چیکار داره کچل؟ ناپلئون با فریاد جواب داد: اوهوی تو گوشیات. من با دزیره قراردارم. هنوز از اون دفعه ناراحته. باز ببینه عمرو اومده، باهام واقعی کات میکنه. فردا رفت با اون موشهی هرزه دیت کرد، تو جواب میدی؟
الیزابت با زور، دست آتیلا را از دور کمرش بازکرد و گفت: اییییییش… آخه آدم با دزیره توی تجمع اعتراضی قرار میذاره؟ ناپلئون سرش را پایین انداخت و همانطور که خاکها را با نوک پوتیناش جابهجا میکرد جواب داد: پلازانکه کویین! همه که مثل تو کاخ هزار اتاق ندارن! رضاشصتتیر باصدای گرفته وسط حرفشان پرید: راست میگه پدرسگ! کاخ ما هم که اینقدر سوراخ سُمبه داشت، بازم محمدرضا رو با اون ارنست پرون [بوق] از سوراخهای شهرنو پیدا میکردن و برمی گردوندن. فرح دماغش را بالاکشید و سعی کرد لرزش دهانش را به دستش منتقل کند و همزمان پریدگی پلکش را با بازوبسته کردن کنترل کند، اما درنهایت نتوانست چیزی بگوید. صدام با لگدی محکم، کیف ریگان را به چراغ ماشین چرچیل کوبید و رو به ناپلئون پرسید: فی الحال ماذا دشمنی بین انت و عمروعاص؟
فرح عُق زد. مسعود گفت بابا چه عیبی داره. من تمام خواهران مجاهد رو… تاچر پشتِ دستش را به مسعود نشان داد و ادامه داد: این عمروعاص یه بار تو جنگ صفین لُخت شده، دیگه ول نمیکنه، از اونموقع تا تققی به توقی میخوره، لُخت میشه. دزیره هم زیادی حساسه. همین مصی رو چندبار وسط خیابون… عمروعاص تماسش را قطع کرد و رو به ناپلئون گفت: هان! چطور اونوقت که پشتِ من قایم میشدی و قفسههای فروشگاه رو خالی میکردی سگ فحش نبود، حالا من #بی_ناموسم و بی_غیرتم، تو #زن_ زندگی_ آزادی؟ ناپلئون با غیظ تُـف گندهای توی دستش انداخت و مالید به دو شوید موهای کفِ سرش. عمروعاص ادامه داد: بچه ها راه بیافتین. دارو اثرکرد و تموم.
یکی داد زد: تفنگت را زمین بگذار! عمروعاص دستش رفت که شلوارش را پایین بکشد اما دید که طرف خودی است، گفت: ترسیدم خاکبرسر! اینجا نه، بذار برسیم خیابون حجاب بعد عَـر بزن. عبدالوهاب درِگوشی از عمروعاص پرسید: پس معاویه کو؟ عمروعاص جواب داد: اوناهاش. تو اون شاسی بلنده شیشه دودی. ناپلئون: تُف…
منبع: باشگاه طنز انقلاب اسلامی
دتی قبل، پایگاه خبری اینسایدر فاش کرده بود که دولت عربستان سعودی با پرداخت پول به چهرههای معروف و پرطرفدار اینستاگرام از آنان برای پیشبرد پروژههای رسانهای خود کمک گرفته است.
به گزارش رجانیوز به نقل از روزنامه ایران: اینفلوئنسرهای مشهور جهان بابت هر پست یا استوری که میگذارند مبالغ هنگفتی دریافت میکنند. تفاوتی نمیکند که این استوریها در ظاهر انساندوستانه به نظر برسد یا اینکه تبلیغ کالای کمپانیهای تجاری باشد؛ آنها در حقیقت به نوعی با همه چیز معامله میکنند. بنابر برخی گزارشها بخشی از اینفلوئنسرهای خارجی که در آشوبهای اخیر از اغتشاشگران حمایت کردهاند یا علیه ایران مطالبی سیاسی در قالب پست یا استوری منتشر کردهاند، در ازای آن مبالغ هنگفتی از برخی نهادهای مداخلهگر بینالمللی همچون سنتکام، رسانههای وابسته به خاندان سعودی و جریانهای آشوبطلب و سلطنتطلب داخلی دریافت کردهاند. بخشهایی از جامعه بهدلیل نگاه خوشبینانهای که دارند، تصور میکنند که این افراد دغدغههای انساندوستانه دارند غافل از اینکه آنچه منتشر میشود، تنها یک معامله تجاری با سود کلان است و بس. یک اینفلوئنسر معمولاً مخاطبان زیادی دارد که بهطور دائم با او در تعامل هستند بنابراین رسیدن به اینفلوئنسر یعنی دستیابی به مخاطبان او.
واژه اینفلوئنسر (influencer) در لغت به معنی «تأثیرگذار» است، اما در دنیای شبکههای اجتماعی به کسانی گفته میشود که در یک یا چند شبکه اجتماعی شناخته شده باشند. اینفلوئنسرها در حقیقت سلبریتیهای شبکههای اجتماعی هستند. هرکس بتواند روی تصمیم و رفتار فرد دیگری تأثیر بگذارد، اینفلوئنسر محسوب میشود. با گسترش اینترنت و افزایش ضریب نفوذ آن، اکنون بسیاری جوامع تحت تأثیر رسانههای اجتماعی هستند. رسانههای اجتماعی نهتنها در کمپینهای سیاسی و انتخابات، بلکه بر ذهنیت سیاسی عمومی جامعه نیز نقش اساسی دارند. آنها با ارائه اطلاعات به مردم بر ادراک عمومی و تصمیمات و اولویتهای مردم تأثیر میگذارند. رسانههای اجتماعی همچنین به مردم اجازه میدهند تا بسرعت در مورد مسائل مطلع شوند. با افزایش این رسانهها، مردم در معرض باورها، ارزشها و عقاید افراد مختلف قرار میگیرند. این مواجهه مردم را به طور ناخودآگاه به سمت تطبیق با باورها و آرمانهای سیاسی سوق میدهد. بنابراین رسانه نقش بزرگی در بحرانآفرینی و جهتدهی سیاسی ایفا میکند. نوشتار حاضر با تأکید بر نقشآفرینی اینفلوئنسرها در شبکههای اجتماعی، سعی دارد به انگیزهها و اهداف پشت پرده کنشگری سیاسی و اجتماعی این دسته بپردازد.اینفلوئنسرها ابزاری مؤثر برای پیادهسازی اهداف و سناریوهای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و… هستند و نقش عمدهای برای همراه کردن بخش عمدهای از مردم با موضوع دیکته شده دارند. آنها میتوانند قاعده بازی را تعیین کنند و در خدمت مقاصد سیاسی قرار بگیرند. استفاده از آنها برای نهادینه شدن انگاره ها در اذهان عمومی جامعه و جهان است.
اینفلوئنسرهای غیرسیاسی برای کنشگری سیاسی جذابترند
با توجه به اینکه اینفلوئنسرهای غیرسیاسی مخاطبهای متنوعتری را پوشش میدهند، استفاده از آنها برای اهداف سیاسی را میتوان بهعنوان یک استراتژی تلقی کرد. این استراتژی به منزله بازاریابی سیاسی عمل میکند، زیرا آنچه ارائه میدهند تصویری مهندسی شده از هدف مورد نظر در برابر افکار عمومی جهت غلبه بر آن است. آنها بهصورت تصاعدی کاری را انجام میدهند که خبرگزاریها و سرویسهای خبری نمیتوانند در قالب خود آن را انجام دهند، زیرا شبکههای اجتماعی نفوذ بیشتری در زندگی افراد داشته و موجب شده که آنها همواره در معرض عموم بوده، در دسترستر و سهلالوصول باشند. تولید محتوا با مفاهیمی که بهصورت موج و خارج از چهارچوب موضوعات عمومی اینفلوئنسرها توسط آنها ارائه میشود، حساسیت موضوع را در مخاطب ایجاد کرده و فرایند القای محتوای جعل و ساختگی را آسان میکند.
به کارگیری اینفلوئنسرهای بینالمللی که دارای مخاطب جهانی هستند تأثیر این هدفگذاری را بیشتر کرده و مزایای بیشتری به آن اضافه میکند، زیرا آنها قابلیت به چالش کشیدن موضوع در دیگر ملیتها را دارا هستند.
اینفلوئنسرهای سیاسی بهرغم نامی که دارند در رهبری و جریانسازی سیاسی به اندازه اینفلوئنسرهای اجتماعی چندان موفق نخواهند بود، چرا که به طور موضوعی انتخاب شده و دارای مخاطب خاص هستند و هر محتوایی که در معرض دید بگذارند در قالب فکری موجود دیده میشود. بنابراین استفاده از اینفلوئنسرهای اجتماعی که دارای مخاطب عام و خاص هستند دارای کارکرد بهتری است.
نگران نداشتن لیدر اجتماعی نیستیم؛ چون اینفلوئنسر داریم!
اینفلوئنسرها میتوانند روزنه پیادهسازی اهداف سیاسی در جامعه باشند و به طور نیابتی از آن، نقش لیدر را برای مردم بازی کنند.
مخاطبان که عموماً غیر سیاسی بوده و دارای فقدان اطلاعات در مورد مسأله هستند وقتی از دریچه اینفلوئنسرها و پیشزمینه مقبولیت آنها با موضوع برخورد کنند، به راحتی آن را میپذیرند. علاوه بر آن، این روشی بلامنازع است زیرا هنگامی که از آنها خواسته میشود در مورد هدف سیاسی صحبت کنند، دولت یا نهاد سیاسی در استتار کامل قرار گرفته و موضوع از میدان واکنش مخاطب و قضاوت جهتدهی سیاسی دور مانده میشود؛ زیرا بیان مستقیم ممکن است به همان دلایل به راحتی مورد پذیرش قرار نگیرد. از اینرو با شیوه متقاعدسازی میتوان تصویر مورد نظر را در طیفهای مختلف افکارعمومی قالب کرد. از طرفی اینفلوئنسرها با پشتوانه مخاطب خود و اعتبار خود تلویحاً به سیاستگذار موضوع، اعتبار میبخشند.اینکه طیفهای مختلفی با اینفلوئنسرها در ارتباط هستند و در تمام طبقات جامعه وجود دارند، استفاده از آنها میتواند نه یک قشر خاص بلکه تا حدودی کلیت جامعه را درگیر کند و این امتیاز ویژهای برای جریانسازی سیاسی و تحتتأثیر قرار دادن افکارعمومی است.کثرتگرایی محتوا همواره یکی از مهمترین اقدامات مخاطبان در شبکههای اجتماعی است. از آنجایی که محتوای اینفلوئنسرها همواره مورد اشتراکگذاری بین مردم قرار میگیرد، امکان انشعاب موضوع در همان ساختار وجود دارد که براساس گزاره قبل، این اشتراکگذاری نیز تقریباً در بین گروههای مختلف مردم تأثیرگذار خواهد بود. بنابراین با این شیوه، محتوا به راحتی و به طور گسترده در بین جامعه جهانی منتشر میشود.
اینفلوئنسرها برای بقا، به واکنش گرفتن از کاربران نیاز دارند
الگوریتمهای اینستاگرام به گونهای است که هر چه تعداد لایکها و اشتراکگذاریهای یک پست سیاسی بیشتر شود، آن پست جلوتر میرود و افراد بیشتری را جذب میکند و بر آنها تأثیر میگذارد. پس واکنش گرفتن از مخاطبان، یک عامل کلیدی برای اینفلوئنسرهای اینستاگرامی محسوب میشود. طرح سؤال به منظور دریافت پاسخ مخاطبان در قالب کامنتهای بیشمار، طراحی قلاب در محتوا برای درگیر ساختن ذهن مخاطب و واکنش نشان دادن او (اعم از مخالفت یا موافقت) از جمله روشهایی هستند که اینفلوئنسرهای اینستاگرامی حیات خود را در آنها جستوجو میکنند.مضاف بر آن، اشتراکگذاری فرایندی سرعتی است و در کوتاه ترین زمان، افراد زیادی در معرض آن قرار میگیرند. این کار، برونسپاری دومینووار و خودجوش انتشار موضوع موردنظر برای پیشبرد مقاصد سیاسی در جهان است که بدون زحمت و نیاز به ایجاد بستری برای به بار نشستن، به جامعه تزریق شده و آن را به اپیدمی تبدیل میکند.
همراه شدن با اینفلوئنسرها در موضوعات سیاسی، میتواند به کاربران کمک کند تا بهتر دیده شوند. فضای رسانههای اجتماعی به دنبال جذب مخاطب و بالا بردن تعداد بینندهها است. در مسیر قرار گرفتن با اینفلوئنسرها و کپیبرداری از آنها، شیوه رسیدن به این خواسته است. بنابراین این فرایند برای مخاطب هم مثمرثمر خواهد بود و بستری برای جذب فالوور یا مخاطب را که مهمترین خواسته آنها است، فراهم میکند؛ چراکه موضوعیت جدید، کاربران جدیدتری را دربر خواهد داشت.اینفلوئنسرها امروزه آنچنان از جایگاه تأثیرگذاری برخوردار هستند که مانند سفیر یک برند عمل میکنند. آنها توانایی رهبری افکارعمومی را دارند. یعنی میتوانند موضوعی را برای ایجاد یک روند ملی یا جهانی شروع کنند که باعث ایجاد ترافیک قابلتوجهی از کاربران در برچسبها یا هشتگهایی میشود که برای اندازهگیری نفوذ خود در شبکههای اجتماعی ایجاد میکنند.
اینفلوئنسرها راه تعقل را بر جامعه میبندند
تجمعگرایی اینفلوئنسرها باعث همافزایی بیشتر شده و به هدف، اصالت بیشتری میدهد و ذهن پرسشگر را خاموش میسازد. از طرفی، با ایجاد چنین موجی به راحتی میتوان بر افکارعمومی چیره گشت و آن را هدایت کرد. در این استراتژی، اگر حتی اینفلوئنسری بخواهد مخالفت کند و موضع دیگری داشته باشد، برای اینکه موقعیت خود را از دست ندهد عقبنشینی کرده و در بهترین وضعیت جبراً سکوت اختیار میکند.
از طرفی، موقعیت ایجاد شده در مخاطبان میتواند به طور خودجوش الگویی را طراحی کند که در مقابل هر نوع اطلاعات خلاف محتوا، موضع تدافعی داشته باشند.
این استراتژی میتواند هم حس در اکثریت بودن را برای معترضان و اغتشاشگران ایجاد کند و هم حس حمایت جهانی را برای آنها به همراه داشته باشد و آنها را در صحنه حفظ کند. در آشوبهای اخیر، سلبریتیها به دو شکل توانستهاند از این موقعیت منافع خود را به پیش ببرند؛ نخست با انتشار مطالب در ازای دریافت هزینههای کلان؛ دوم، با انتشار مطالب بدون دریافت پول؛ اما سؤال اینجا است که این کار چه مزایایی برای آنها دارد؟ مهمترین مزیت آن کسب وجههای اجتماعی در راستای همراه کردن بیشتر مخاطبان با خود است. در حقیقت این دسته از سلبریتیها حتی اگر سیاسی هم نباشند و علاقهای به دنبال کردن موضوعات سیاسی نداشته باشند، به این خاطر که نگرانند با سکوت درباره مسائل و عدم همراهی با دنبالکنندگانشان نادیده گرفته شده و طرد شوند، علی رغم میل خود و نداشتن آگاهی سیاسی لازم، اقدام به انتشار مطالبی میکنند تا اتهام را از خود برطرف کنند؛ همه این کارها به این خاطر صورت میگیرد که آنها کسبوکار خود را در خطر میبینند و از این طریق تلاش میکنند از نابودی آن جلوگیری کنند.در غائله اخیر در کشور، دولتها و رسانههای معاند در لوای این دست اقدامات و با تبلیغاتی کردن آن، به شوراندن بیشتر معترضان روی آورده و حمایت خود را از اغتشاشگران اعلام میکنند. این عمل با خدشهدار کردن احساسات و تحریک عواطف انساندوستانه مردم ملل در برابر یک نسخه جعلی از واقعه صورت میگیرد. آنها در تلاش هستند نه تنها در داخل کشور، بلکه با هدف قرار دادن اذهان ملتها در برابر کشور، آنها را با خود همراه کرده و به تجمیع افکارعمومی در تقابل با جمهوری اسلامی برسند؛ سیاستی که در کارنامه چهل ساله کشور و در مقاطع زمانی متعدد به وضوح دیده میشود. این اقدامات ضمیمه همان پروژه ایرانهراسی در جهان است که سعی میشود با ابزارهای مختلف به خورد افراد داده شود.
مردم آرزوهای دشمنان را لگدمال کردند و نشان دادند اگر درنگی میکنند برای این است که حقایق روشن شود.
حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان در برنامه تلویزیونی «ایران عزیز» که از شبکه یک سیما پخش شد؛ با اشاره به حضور گسترده مردم در اجتماعات روزهای اخیر در سراسر کشور گفت: مردم در سراسر کشور آرزوهای دشمنان را لگدمال کردند و نشان دادند اگر درنگی هم میکنند برای این است که حقایق روشن شود.
شریعتمداری با بیان اینکه فوت خانم امینی برای اغتشاشگران و دشمنان بهانه بود، اظهار داشت: اغتشاشگران، کومله، منافقین و… نیروهای اجارهای بودند، و طرح یک طرح بیرونی است و میتوان از موساد و سازمانهای جاسوسی بیگانه به عنوان طراحان این طرح نام برد.
وی تاکید کرد: اغتشاشگران نتوانستند آن گونه که به آنها دیکته شده بود عمل کنند و خیلی زود دست خود را رو کردند بر خلاف فتنه 88 براساس فرمول کودتاهای رنگی پیش رفتند. جورج سوروس در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ گفت فردا در ایران یک انقلاب خواهد بود، شبیه آنچه در برخی کشورها انجام دادیم. با این حال چند ماه طول کشید که اغتشاشگران شعار «انتخابات بهانه است؛ اصل نظام نشانه است» را مطرح کردند.
مدیر مسئول روزنامه کیهان با اشاره به ماجرای فوت مهسا امینی گفت: فیلمها نشان میدهد یک خانم در مقر پلیس سکته میکند و برای احیای وی تلاش میشود و بعد در بیمارستان علیرغم تلاشهای صورت گرفته جان خود را از دست میدهد که این برای ما تاسفآور است، اما آمریکاییها که سالیانه هزاران نفر را با گلوله مستقیم در خیابان میکشند نباید مدعی دفاع از حقوق بشر باشند.
شریعتمداری در ادامه در پاسخ به سؤالی درباره پیشرفتهای ایران بعد از انقلاب گفت: در ابتدای انقلاب دشمنان ما به کشورهای دنیا میگفتند به ایران اسلحه نفروشند، حال به ما میگویند به دیگران اسلحه نفروشیم. الان تمام منطقه در تیررس موشکهای نقطهزن ماست.
وی گفت: یک زمانی غرب و آمریکا هر کاری دلشان میخواستند در ایران میکردند، اما امروز هر اقدامی میکنند پاسخ قاطعی میگیرند، مثلا کشتی ما را گرفتند، ما هم کشتی آنها را گرفتیم تا مجبور شدند کشتی ما را پس بدهند، یا پهپاد آنها که وارد منطقه ما شد را منهدم کردیم و یا پایگاه عینالاسد را موشکباران کردیم.
شریعتمداری در بخش دیگری با اشاره به اتفاقاتی که اخیرا رخ داد، یادآور شد:
اغتشاشگران از نجابت پلیس سوءاستفاده کردند و با بهرهگیری از این نجابت دست به آشوب زدند.
مدیر مسئول روزنامه کیهان با اشاره به کشف حجاب برخی چهرههای سیاسی و سلبریتیها افزود: این افراد هویت واقعی خودشان را نشان دادند. از اینها باید پرسید از کجا میدانید که خانم امینی را کشتهاند؟ برای چه وقتی هنوز چیزی مشخص نشده، بیانیه میدهید؟ ممکن است بگویند ما اشتباه کردیم، اما از اینها چنین چیزی قابل قبول نیست. اگر خطا یک بار تا ده بار باشد، خطاست، ولی وقتی ادامهدار شود دیگر خطا نیست. اینها باید پاسخگو باشند.
وی گفت: اگر فتنه 88 را به راحتی رها نکرده بودیم اینها جرأت نمیکردند اینگونه دوباره به عرصه بیایند. این کسانی که هیجان زده شدند و به خیابانها آمدند، به این افراد اعتماد کردهاند، برای همین این افراد در تخریبها، آتش زدنها و خونهای ریخته شده شریک هستند.
شریعتمداری در مورد برخوردهای عجیب برخی سلبریتیها گفت: فلان هنرپیشه سالها از صدا و سیما خورده است و الان وارونه عمل میکنند! یا فلان ورزشکار از بغل همین مملکت میلیاردها به دست آورده و تنها یک خانهاش دهها میلیارد میارزد. باید خسارتهایی که در اغتشاشات به کشور زده شده از اموال اینها گرفته شود.
حاج قاسم :ای کاش به جای پرچم ایران من رو 10 بار آتش می زدی!
اغتشاش گران و آشوب طلبان فرصت طلب به بهانه مرگ یک نفر به جان و مال مردم افتاده اند و پرچم ایران را به آتش کشیدند و به مقدسات توهین می کنند، چادر از سر زن مسلمان می کشند!
سوال مهم اینجاست که درد اینها ناراحتی از مرگ این خانم است یا به این بهانه می خواهند از نظام جمهوری اسلامی که خار چشمان کور دشمنان شده ، انتقام بگیرند؟!
حاج قاسم عزیز کجایی که ببینی ؟
اما در بین این همه اخبار بد وقتی شنیدیم آیت الله رئیسی در سازمان ملل عکس حاج قاسم را بالا برده کمی حالمون خوب شد !
ان شاءالله که انتقام خون حاج قاسم هم گرفته می شود.
فوت غمانگیز و تلخ مرحومه امینی، بیتردید همدردی فراگیر و دلسوزانهای را با خانواده وی فراهم آورده و ضرورت بررسی دقیق، کارشناسی شده و مبتنی بر مسئولیت و تعهد اخلاقی و قانونی را گوشزد میکند.
به گزارش رجانيوز به نقل از روزنامه جام جم، چند روزی میشود که ماجرای فوت مهسا امینی به موضوع و سوژه فضای رسانهای و فعالان سیاسی تبدیل شده است.
فوت غمانگیز و تلخ مرحومه امینی، بیتردید همدردی فراگیر و دلسوزانهای را با خانواده وی فراهم آورده و ضرورت بررسی دقیق، کارشناسی شده و مبتنی بر مسئولیت و تعهد اخلاقی و قانونی را گوشزد میکند. اما در خلال این اتفاق و حادثه، مطالب و نکاتی قابل طرح است که لزوم یک هوشیاری و مراقبت را بابت به حاشیه نرفتن پرونده فوت مهسا امینی، ضروری میسازد.
۱- مطالبهگری برای روشن شدن زوایای یک پرونده، نه تنها مذموم نیست، بلکه یکمسئولیت اجتماعی و اخلاقی محسوب میشود. بیشک، ترمیم نقاط ضعف، بازسازی وجهعمومی، بازنگری در برخی پروتکلهای فرآیند اقدامات انتظامی، بهنگامی در اطلاعرسانی و…مطالبههایی است همگانی، مطلوب و ماجور. اما این مطالبهگری خود آداب و اصولی را طلب میکند که الف- به دور از سیاسی کاری باشد ب- صادقانه و برای روشن شدن موضوع و رفع ابهامات باشد ج- تلاشها را برای مقصود و فرجامی سیاسی و جناحی کانالیزه ننماید.
۲- تاملی بر کنشهای برخی جریانهای سیاسی بهویژه اصلاحطلبان نشان میدهد این جریان، فوت خانم امینی را دستاویز شعارها و راهبردهای سیاسی این جریان قرار داده که اگر این نبود، مطالبه بررسی پرونده همان ابتدا، با گزاره «اجباری بودن قانون حجاب» و لزوم لغو این قانون، پرورده و محور مطالبه و اعتراض سیاسی این جریان نمیشد.
۳- تحلیل محتوای توییتهای برخی فعالان سیاسی اصلاحطلب و محورهای رسانهای آنان که همسو با اپوزیسیون و مخالفان جمهوری اسلامی شده نشان میدهد در وهله اول، نظام متهم به قتل شده و در گام دوم، همچون فساد، ظلم و قتل نیز به عنوان رویهای سیستماتیک، طرح و القا شده است. در این زمینه کافی است توجه داشته باشیم طرح کلیدواژهها و انگارههایی همچون، جنایت، هراس، خشم، نفرت، بیاعتمادی، تحقیر، بیعدالتی، اعتصاب، اعتراض و… بهوضوح نشان میدهد ماجرا از قرار دیگری است و اصلاحطلبان چگونه به دنبال تبدیل پروژه مزبور به موجی سیاسی هستند.
۴- تاکید بر جوان بودن، زن بودن، کُرد بودن و…مرحومه بیانگر آن است که جریان اصلاحات به دنبال فعالسازی چه چیزی بوده و تلاش دارند از خلال این پروژه به تعبیر خود چه «ناجبنشی» را در این پرونده، سوژه کنش سیاسی مشترک کنند.
۵- تصریح اصلاحطلبان بر این است که سوگ و اعتراض شکل گرفته را یک اقدام رنگین کمانی و متاثر از کنشگریهای محجبه تا بیحجاب، مذهبی سنتی تا نواندیش دینی و معنویتگرای غیرمذهبی و خداناباور و…تعریف کرده و عملا در اردوگاه خود، سخن از تشکیل یک جبهه اعتراضی سخن به میان بیاورند آنهم با قرائت فاتحه اما نه برای مرحومه که برای آنچه «سیستم» میخوانند.
۶- اصلاحطلبان در حاشیه مجلس که نه، اما پروژهای که برای مرحومه امینی در نظر گرفتهاند. باورهای پهلوگرفته خود با سکولاریسم، نگاه حداقلی به کارکردهای دین در عرصه اجتماع، ائتلاف بازسازی شده سروش تا گوگوش اما با هویت جبهه دینداران تا خداناباوران بخشی از پازلی است که اگر جز این بود، مرثیه امروز آنان خوانشی دینی داشت تا جنسی از عبور.
۷- تلاش اصلاحطلبان برای گسترده کردن ساحت اعتراضات، تکثر بخشیدن به معترضان با وجود برخی مشکلات کشور و گشودن مسائل جدید و تبدیل آن به پروژهای سیاسی با ردیف کردن نامها و یادهای اتفاقات گذشته، نشان میدهد در پس ذهن این جریان، تحلیلی مبتنی بر شرایط خاص و در حال گذار به دوران ویژه تصمیمگیری و…شکل گرفته است، لذا بیراه نیست اگر گفته شود ادامه کنشهای آنان نه اعتراض و نه مطالبه که حرکت در مسیر بیثباتی ارزیابی شود تا طی یک «ناجنبش»، پیشروی آرام خود را شتاب داده و با تولید فشار اجتماعی به زعم خود، مناسباتی را تغییر دهند.
۸- پر بیراه نیست اگر بگوییم رادیکالهای اصلاحطلب طی رونوشتی پنهان، در حال نفرتسازی هستند و آن را هم «سازنده» تعریف و تفسیر میکنند؛ نفرتی که به گمان آنان تولید انرژی و سوختِ کُنش میکند بیآنکه بدانند، تخریب میکند و چرخهای معویب میسازد رفتارشان و چه بسا برای آنان و هر آنچه از این مسیر صید میکنند، عاقبت «یوم التّناد» بسازد برایشان.
۹- همه ماجرا اما این نیست. اوضاع کنونی، وضعیتی است که عمیق بودن و درک بازیها از سوی برخی دلسوزان را نیز گوشزد میکند. متمایز بودن و ژست عدالتطلبی نباید منجر به مخرج مشترکهایی شود که رادیکالها از آن با عنوان ائتلاف مسألهمحور یاد میکنند. برای دلسوزان باید دعایی همراه کرد برای درک منطق موقعیت و آرزویی داشت برای فهم اتفاقات عجیبه و مهالکه غریبه.
آخرین نظرات