روایت انحراف حجتالاسلام امجد از زبان یک اصلاحطلب
محمد علی آهنگران در اینستاگرام به واکاوی جریان انحراف آیتالله امجد از مسیر ولایت پرداخت.
محمد علی آهنگران، پسر صادق آهنگران با انتشار تصویری از آیت آلله امجد درباره رابطه گرم و صمیمیاش با او نوشت و گفت که بیشترین تاثیر از زندگی معنوی و علمی اش را از ایشان گرفته است.
آهنگران در بخشی از نوشته خود به نگاه آیت الله امجد به جایگاه و منزلت رهبر معظم انقلاب در گذشته اشاره کرد و برای افرادی که به جای تاثیر پذیری از آزادگی، حریت، معنویت و عدالت از عناصر ضد انقلاب و دشمنان بیمار دل جمهوری اسلامی تاثیر میپذیرند، ابراز تاسف کرد.
در ادامه متن و تصاویر منتشر شده از محمد علی آهنگران را مشاهده میکنید:
“تمام آنها که مرا از بیست و پنج سال پیش تاکنون از نزدیک میشناسند به عمق رابطه عاطفی و معنوی من با آیت الله امجد واقفند. من از ۱۳ سالگی از زمانی که در منزل مرحوم آیت الله بهاالدینی ایشان را دیدم از هیچ کسی به اندازه ایشان در زندگی معنوی و علمی ام متاثر نبودم. البته همچون من بسیار بودند جوانانی که به شوق کسب معارف الهی و تعالیم اهل بیت و فیوضات معنوی ملازم و همراه ایشان میشدند.
من با توصیه و هدایت ایشان مسیر طلبگی را انتخاب کردم و به معنویت و اخلاق علاقمند شدم او بود که دین را در نظرم شیرین و خواستنی کرده بود. او بود که مبانی نظری و دیدگاههای اجتماعی اسلام را به من آموخت و اولین بار سوالاتم پیرامون نگاه اسلام به جامعه و حکومت را با اتقان و اطمینان پاسخ گفت.
اصلا او بود که مرا با ولایت فقیه و شخص آیت الله خامنهای آشنا کرد. از روزهایی که در مدرسه حجتیه قم با آقای خامنهای رفیق و هم بحث بودند اصلا خود ایشان به من گفت خامنهای ذرهای منیت و دنیا طلبی در وجودش راه ندارد. اصلا خودش به من میگفت دشمنان خامنهای را لعنت میکند. از خود ایشان شنیدم که به نقل از مرحوم آیت الله العظمی بهجت گفتند بهتر از آقای خامنهای برای رهبری جمهوری اسلامی نداریم.
از خود ایشان شنیدم که در جریان انتخاب مرحوم آیت الله منتظری به قائم مقامی رهبری، چگونه مرحوم آیت الله العظمی بهاالدینی با این انتخاب مخالفت کردند و به ولایت و رهبری آیت الله خامنهای بشارت داد. روز ثبت نام در انتخابات خبرگان ۹۴ از خودش شنیدم که میگفت برای حمایت از رهبری وارد صحنه انتخابات شده است.
بعد از شهادت حاج قاسم خودش گفت این شهید امتیازش معنویت و روحانیت و محاسن اخلاقی اش بوده کسی در تشییع جنازه اش شرکت کند انشالله اهل نجات است! حال چه شده که به کسی که گرای ترور حاج قاسم را در امدنیوز میداد و با الفاظ توهین امیز او را سردار کودک کش یا حاج “قایم” میخواند امنیت کشور را به خطر انداخت به بزرگان و علما و انسانهای شریف جسارت و اهانت میکرد لقب شهید دهد؟!
آیا اطلاق شهید به کسی که در توهین به امام خمینی و ارزشهای انقلاب از هیچ کوششی فروگذار نکرد خروج از مسیر عدالت نیست؟ مگر همین سردار شهیدی که شاخصه اش به گفته شما روحانیت و معنویت و محاسن اخلاقی بوده نگفت: «نسبت به امام ما کسی را نداریم در هیچ بعدی از عالم اسلامی مثل مقام معظم رهبری، اشبه به امام.» چطور ممکن است با آن سوابق دوستی دیرینه با رهبر انقلاب او را مسئول خونها و کشتهها در طول ۴۰ سال بداند؟
چطور ممکن است کسی که مخالفین رهبری آیت الله خامنهای را لعن میکرد امروز در رسانههای امریکایی و سعودی و اسرائیلی بر سر دست گرفته شود تا رهبر انقلاب را جهنمی توصیف کند و دعوت به توبه نماید. آیا این خروج از مسیر عدالت نیست؟.
من آقای امجد امروز را اصلا نمیشناسم با استاد امجدی که شاگردش بودم از اینجا تا ثریا فرق کرده. دلم برای استاد امجد ظهر دوشنبه دبیرستان شهید مطهری عصر چهارشنبه مدرسه عالی، شبهای قدر کوی دانشگاه، منزل خیابان بخارست، حسینیه کوهسار و امامزاده صالح تنگ شده استاد امجد آن روز کجا حضرت محمود امجد امروز کجا؟
من به اشتیاق معارف اهل بیت با ایشان همراه و به ایشان دلبسته بودم. میخواستم راه بهشت را از راهنماییهای ایشان بیابم. با همه انتقادی که به برخی سیاستهای حکومت و نظام دارم، اما دنبال ساختار شکنی و ضدیت با اسلام و انقلاب و جمهوری اسلامی و ولایت فقیه نبودم و با دشمنان نظام آشتی و میانهای ندارم.
افسوس که در حضرت محمود امجد امروز بیش از آزادگی و حریت و معنویت و عدالت، تاثیر پذیری از عناصر ضد انقلاب و دشمنان بیمار دل جمهوری اسلامی میبینم آیت الله امجد دیروز برای من آیت خدا بود امروز، اما راه و نشان دیگری را شاهدم. مواضع جدید ایشان هر چند نه انعکاس آنچنانی در میان موافقان یافت نه در میان مخالفان، اما دل ما که سالها او را آیتی از آیات حق میدیدیم سخت بدرد آورد.
این چند خط را با اشک و درد و حسرت نوشتم
افسوس صد هزار افسوس”
آنچه درباره نیات خیر سلبریتیها نمیدانستید
امینی شرمندهایم
راه راه:
قضاوتهای نادرست مردم درباره سلبریتیها تمام شدنی نیست و متاسفانه گاهی نخبگان جامعه هم در این دام میافتند و به سلبریتیها انگ میزنند. مدتها فکر میکردیم سلبریتیها کارشان این است که نان صدا و سیما را بخورند و بعد بنشینند حرف مفت بزنند. اما حالا فهمیدیم که در مورد این قشر اشتباه میکردیم و سلبریتیها بدون این که نان جای خاصی را بخورند هم حرف مفتشان را میزنند. نمونهاش همین الیزابت امینی.
الیزابت امینی بازیگر برجستهای است که همه ما با فیلمهای او خاطره داریم. حالا شاید همهی همهمان هم نه، ولی خیلیهایمان از او خاطره داریم. اگر خیلیهایمان هم خاطره نداشته نباشیم حتما بعضیهایمان داریم. یعنی اگر بعضیهایمان هم نداشته باشیم حتما یکی دو نفرمان داریم دیگر! حالا خاطره هم نداشته باشیم حتما اگر فکر کنیم یک چیزهایی یادمان میآید. مثلا اینکه نقش نامادری سروش گودرزی را در سریال خط قرمز چقدر درخشان بازی میکرد. نه ببخشید آن بازیگرش یکی دیگر بود. حالا بگذریم.
بهرحال آخرین فیلمی که ایشان بازی کرده متعلق به زمانی بوده که حتی شبکه آیفیلم هم به زور به آن دسترسی دارد. یعنی میتوان قسم خورد که سالهاست حتی ایشان را راه ندادهاند از آبسردکن دم صدا و سیما آب بخورد. با این حال میبینیم که بدون هیچ چشمداشتی حرف مفت خودش را میزند. بله هموطن، هنوز انسانیت نمرده. هنوز هستند کسانی که با خلوص نیت حاضر باشند شکری بخورند که مار آناکوندا هم اگر بخورد سکسکهاش میگیرد.
تازه فقط این نیست. ایشان در پیج خودش دائم نگران من و شماست و به خاطر جهل و بیسوادی ما جوش میزند. مثلا دم انتخابات خودش را به آب و آتش میزند که رای ندهید ولی مگر ما ملت نادان آدم میشویم؟ فیلم یک هموطن وظیفهشناس را میگذارد که با شجاعت فراوان عکس شاه و شهبانو را پشت ماشینش چسبانده، بلکه من و شما یاد بگیریم عین او جگر داشته باشیم و به جای عروسک سگ و گربه از این عکسها پشت شیشه ماشینمان بگذاریم. خدا بیامرزد شاه را که زمان او لازم نبود اینقدر سلبریتیها خون دل بخورند و به مردم بفهمانند نباید رای داد. انتخابات و این مسخرهبازیها کجا بود اصلا. باورتان میشود کسی با آن سطح تحصیلات اینجور زندگیاش را وقف آگاهی بخشیدن به هموطنانش کرده باشد؟ حالا تحصیلاتش را نیمهکاره رها کرده که کرده.
خلاصه اگر از خدا نمیترسید عیب ندارد ولی از کائنات بترسید و اینقدر پشت سر سلبریتیها حرف نزنید. کائنات دهنتان را سرویس میکند. باور ندارید بروید توی پیج خود الیزابت امینی بخوانید
جتالاسلام روحانی، رئیسجمهور دیروز چهارشنبه، (21 آبان) در جلسه هیئت دولت با اشاره به نتیجه اعلامشده انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا گفت: رئیسجمهوری که همواره بهدنبال تحقیر ملتها بود و صراحتاً اسم گاو شیرده را به کار میبرد، در یک انتخابات با مخالفت قاطع مردم مواجه شد و این بسیار حائز اهمیت بود.
روحانی با اشاره به پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا گفت: این آقایی که آمده از ابتدای تبلیغات انتخابات گفته میخواهیم به برجام برگردیم. خب ما که در داخل برجام بودیم و ۱+۴ هم داخل برجام بوده، حالا در تعهدات سستی کردهاند و ما هم متقابلاً تعهدات را کاهش دادهایم، ولی بالاخره همه در داخل برجام بودهایم. این برعهده آنهاست. اگر به وظیفه خود عمل کردند میتوانند راه جدیدی عمل کنند. ما برنامهمان را در داخل کشور به اراده آنها پیوند نمیزنیم، بلکه برنامه ما به اصول ما پیوند خورده است.
روحانی تصریح کرد: امیدواریم مردم آمریکا شرایط را بهگونهای رقم بزنند که شاهد این باشیم که کاخ سفید بر مبنای منافع این کشور و بدون تحقیر ملتهای دیگر و پایبندی به تعهدات خود به مسیر درست برگردد.
وی با بیان اینکه ما هرکجا ببینیم که شرایط برای لغو تحریم آماده است از این فرصت استفاده خواهیم کرد، گفت: هدف ما این است تحریم ظالمانه لغو شود و به راحتی در تعامل در جهان باشیم و هدف این است فشار تحریم را از شانه مردم برداریم. هر کجا فرصت فراهم باشد اقدامات و وظایف خودمان را انجام میدهیم. کسی حق ندارد فرصتسوزی کند. باید از فرصتها بر مبنای منافع ملی و وحدت ملی استفاده کنیم.
پالس مجدد مذاکره بهخاطر منافع ملی؟!
متأسفانه دولتمردان و جریان سیاسی حامی دولت ضمن خوشخیالی به پیروزی دموکراتها این تصور را دارند که این حزب سیاسی آمریکایی میتواند حلالمسائل کشور بوده و روی کار آمدن آنها فشار تحریم را منتفی خواهد کرد.
از این رو پس از پیروزی «جو بایدن» در انتخابات آمریکا با بررسی مواضع برخی دولتمردان به راحتی میتوان دریافت که «پالس مذاکره» را با ذوقزدگی سیاسی به طرف غربی که هنوز در کاخ سفید مستقر نگردیده، بهطور آشکارا ارسال میکنند.
«محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه ایران نیز در گفتوگو با شبکه خبری سیبیاس نیوز عنوان کرده بود که اظهارات اردوگاه بایدن امیدوارکنندهتر است، اما باید منتظر ماند و دید. وی در پی سفرش به ونزوئلا در گفتوگویی تصریح کرد: مشخص است بین بایدن و ترامپ تفاوت است.
علاوه بر روحانی و ظریف؛ «علی ربیعی» سخنگوی دولت نیز روز شنبه در یادداشتی تحت عنوان «ساکن ژانویه کاخ سفید» در واکنش به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا نوشت: «به تفاوت بالقوه روسایجمهور آمریکا بیتوجه نیستیم» و «آمریکا میتواند به خطمشی عاقلانه برگردد.»
همچنین اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور و محمود واعظی رئیسدفتر رئیسجمهور نیز در واکنش به نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا موضع معنا داری داشتند که بهنظر میرسد که پاستورنشینان به نوعی با ارسال پالس مذاکره از نامزد پیروز انتخابات آمریکا میخواهند پای میز مذاکره بیاید.
برهوت تدبیر و سراب مذاکره
این در حالی است که رسانهها و روزنامههای زنجیرهای حامی دولت نیز طی روزهای گذشته با هیجان و ذوقزدگی تمام تیتر صفحه نخست خود را به «جو بایدن» اختصاص داده و او را بازگشت امید به ایران و راهگشای برون رفت از بنبست موجود عنوان کردند.
مدعیان اصلاحات که طی 7 سال گذشته همه مسائل اقتصادی کشور را به آمریکا و برجام گرهزده و سفره مردم را هر روز کوچکتر از روز قبل کردهاند، این روزها بار دیگر به انتخابات آمریکا دخیل بسته و آینده اقتصاد کشور را در پیروزی این یا آن نامزد ریاستجمهوری آمریکا جستوجو میکند.
این جریان سیاسی که هیچ برنامهای برای برون رفت مشکلات کشور ندارند در تلاشند با ایجاد دوقطبی مخرب دیگری و دادن آدرس غلط کشور را وارد دور باطل تازهای کنند.
نکته قابل تأمل اینکه خوش خیالی تأسفبار دولتمردان و جریان سیاسی حامیدولت به نامزد پیروز حزب دموکراتهای آمریکا برای مذاکره و حل مشکلات کشور درحالی است که مواضع بایدن به خوبی نشان میدهد دولت محترم بار دیگر در برهوت تدبیر بهدنبال سراب است.
ادعای بازگشت بایدن به برجام، گشایش یا تشدید محدودیتها؟!
بایدن در 13 سپتامبر سال جاری یادداشتی را در سیانان منتشر کرد که به موضوع ایران اختصاص داشت. او تیتر یادداشتش را اینگونه انتخاب کرد: «راه هوشمندانهتری برای سختگیری بر ایران وجود دارد.» بایدن در این یادداشت بازگشت به برجام را آغازی برای تشدید محدودیتهای هستهای و برجامی عنوان کرده و فشار بیشتر بر ایران در حوزههای دیگر نظیر موشکی، منطقهای و حقوق بشری را در چشمانداز خود متصور است.
به عبارتی، بایدن هدف از بازگشت به برجام را نه رفع تحریمها، بلکه اجماعسازی علیه ایران و فشار بر تهران در حوزههای متنوع است.
از سوی دیگر کارشناسان معتقدند هیجان و ذوقزدگی برخی در داخل و بزک بایدن توسط این جریان و همچنین از سوی دیگر اتخاذ سیاستهای نادرست و ارسال پالس مذاکره نهتنها گرهای از کار کشور باز نمیکند، بلکه میدان و دست دموکراتها را برای اعمال فشارهای بیشتر باز میکند.
هفت سال گره زدن معیشت مردم به مذاکره کافی نیست؟!
این درحالی است که بعید است دولتمردان آنهم پس از 7 سال آزمون و خطا به درک این واقعیت نرسیده باشند که مهار تورم و حل بسیاری از مشکلات امروز کشور به مذاکره و تحریم ربطی ندارد و با اندکی تدبیر قابل حل است.
به عقیده کارشناسان هرچند شیوع ویروس کرونا را شاید در ماههای اسفند و فروردین 99 بتوان در زمینه افت اقتصادی کشور تأثیرگذار ارزیابی کرد اما در ماههای بعد از آن این بیماری در سطحی گسترده کنترل و مدیریت شد.
در سطحی دیگر باید توجه داشته باشیم که تحریمها سنگینتر نشده و هرچه زمان سپری میشود، راههایی برای مقابله با آنها در دسترس قرار میگیرد.
بسیاری از مسائل کنونی اقتصاد به هیچ عنوان ارتباط مستقیمی با تحریم ندارد و بخش عمده مشکلات کشور را باید در عدم مسئولیتپذیری و کمکاری دولت در مسائل کلان اقتصاد کشور مورد ارزیابی قرار داد.
در سطوح مختلف همانند خودرو، بورس، افزایش قیمت کالاها و… باید دولت وارد عرصه شود، سیاستهای غلط اقتصادی که ریزشی غیرطبیعی را در بازار بورس ایران به همراه داشت، تأثیری عمیق بر کاهش اعتماد شهروندان بر جای گذاشته است.
همچنین یکی از مهمترین مشکلات اقتصادی مردم در شرایط کنونی مربوط به حوزه مسکن است که شواهد نشان میدهد ارتباط چندانی هم به تحریمها ندارد. چه اینکه کشور ما از لحاظ تعداد و کیفیت مهندسان، جزو کشورهایی است که سرمایه انسانی خوبی دارند و از طرف دیگر، مواد اولیه ساختمانی نیز عمدتاً در داخل تولید میشود.
آمارهای منتشر شده از سوی تولیدکنندگان مواد اولیه ساختمانی در این زمینه به خوبی نشان میدهد که صنایع داخلی توانستهاند فارغ از تحریمها هم تولید خود را افزایش دهند و هم صادرات داشته باشند؛ به همین دلیل میتوان گفت مشکل مسکن را بدون در نظر گرفتن مشکلات ناشی از تحریم میتوان رفع نمود؛ این موارد نشان میدهد که علت مشکلات مسکن را نه در تحریم که باید در رفتار خود دولت طی هفت سال گذشته جستوجو کرد.
علاج مشکلات اندکی تدبیر است نه مذاکره
رهبر معظم انقلاب اسلامی هم 13 آبان سال جاری در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت سالروز ولادت پیامبر اعظم(ص) و امام صادق(ع) به این نکته اشاره کرده و فرمودند: «خیلی از مشکلات کنونیِ ما ربطی هم به تحریم و مانند این چیزها ندارد؛ مربوط به خود ما است، مربوط به ناهماهنگیها است. این گرانیهای اخیر واقعاًً توجیه ندارد؛ بسیاری از این گرانیهای اخیر واقعاًً توجیه ندارد؛ باید علاج بشود و قابل علاج است؛ بایستی مسئولین با هماهنگی علاج کنند. گرانیهای بیدلیلی است، هیچ استدلالی پشت این گرانیها وجود ندارد؛ و جنس هم هست؛ هم وزارت صمت، هم مسئولین تعزیرات، هم بسیج، هم بعضی از دستگاههای دیگری که مرتبط با قضیّه هستند، [مثل] گمرک و دیگران، با همدیگر همکاری کنند و این مشکل را از جلوی پای مردم بردارند؛ همه اینها قابل کنترل است؛ بنابراین با مدیریّت هماهنگ دستگاهها این مشکلات قابل برطرف شدن است.»
روز سه شنبه سوم نوامبر (۱۳ آبان ماه) انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا در سرتاسر ایالات متحده برگزار شد و پس از حاشیه و جنجال های بسیاری همچون ادعای وقوع تقلب از سوی ترامپ، بالاخره جو بایدن نماینده حزب دموکرات ایالات متحده بهعنوان چهل و ششمین رئیس جمهور آمریکا انتخاب شد.
گرچه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برای کشورهای دنیا از اهمیت قابل توجهی برخوردار بود، اما در ایران، برای اصلاحطلبان و دولت مورد حمایتشان، این دوره از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا حکم مرگ و زندگی را داشت.
طیف لیبرال کشور که چند سالی میشود بهخاطر خروج ایالات متحده از برجام و کارنامه پر از تهی دولت تدبیر چه در مذاکره با آمریکا و برجام و چه در مسائل داخلی، در انزوا به سر میبرد، برای رهایی از انفعال چند ساله، مایل بود که در تقابل جمهوری خواهان(حزب متبوع ترامپ) و دموکراتها(حزب حامی بایدن)، دموکرات ها و بایدن پیروز کارزار چهل و ششمین دوره انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باشند. چرا که به زعم جریان غربگرای کشور، بر خلاف ترامپ، مذاکره با بایدن سهل تر خواهد بود.
اظهار نظرهای چهرههای اصلاحات و همچنین شیوه پرداخت رسانههای این جریان به انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده و واکنششان به پیروزی بایدن، گواه بر این موضوع است.
به گزارش رجانیوز، با اینکه رهبر انقلاب اسلامی بارها در سخنرانی و مواضع خود پس از خروج آمریکا از برجام و به ویژه پس از شهادت سپهبد سلیمانی به دست آمریکاییها، اعلام کردهاند که دیگر هر نوع مذاکره با آمریکا منتفی است، جریان غربگرای کشور به دنبال مذاکره و تعامل با دولت جدید ایالات متحده است.
حشمت الله فلاحت پیشه، از چهرههای اصلاحطلب و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی، در مصاحبهای که اخیراً و پس از اعلام پیروزی بایدن با روزنامه آرمان داشت، از لزوم مذاکره مجدد با دولت جدید ایالات متحده گفته و اظهار کرده است: اولين تحليلي که امکان دارد در ذهن برخي شکل بگيرد اين است که دموکراتها تفاوتي با جمهوريخواهان ندارند و آنها هم مانند ترامپ هستند. البته بنده معتقدم اين مساله واقعيت ندارد. کاملا معلوم است که ترامپ مانند اوباما نبود و همچنين جو بايدن هم صددرصد ترامپ نيست و اين سياستمداران از دو گروه با دو فکر متفاوت هستند که در دنياي سياست نقش مهمي دارند. به نظرم از اولين فعاليتهايي که جو بايدن انجام خواهد داد، تلاش براي مذاکره با 3 کشور اروپايي و گفتوگو درباره موضوع ايران و احياي برجام خواهد بود.
روزنامه آرمان در گزارشی دیگر با عنوان «بایدن و لزوم تغییر در نگاه واشنگتن و تهران»، از مشی استکبار ستیزانه جمهوری اسلامی انتقاد کرده و نوشته است: نبايد با تاکيد بر عدم تفاوت ترامپ با بايدن، با حماسهسرايي کشور را تا پاي جنگ يا ادامه تحريمهاي بدتر از جنگ کشاند. بايد رويکردها و سياستها را تغيير دهيم. بايد در فضاي پس از انتخابات آمريکا، با درک خطرات مترتب بر امنيت ملي ايران، با استفاده از شعور، از شعار دوري کرد و زبان سلحشوري را از صحنه سياست حذف کرد.
روزنامه آفتاب یزد، دیگر روزنامه اصلاحطلبی بود که در سرمقاله خود تحت عنوان «تهران نیازمند یک استراتژی یکپارچه» در ادبیاتی مشابه روزنامه آرمان، با انتقاد از مشی جمهوری اسلامی ایران در مقابله با آمریکا نوشت: اینکه باید در راستای اهداف و آرمانهای کلان گام برداشت اهمیت دارد اما اینکه وضع زندگی مردمی که در این سالها تحت فشار بسیاری بودند نیز تغییر کند، مهم اس
روزنامه ابتکار نیز از جمله روزنامه های زنجیرهای بود که در سرمقاله ای با عنوان «تهران و تغییر در دولت آمریکا» از لزوم کنار آمدن جمهوری اسلامی ایران به دولت جدید آمریکا صحبت به میان آورده و نوشت: اصرار بر تکرار ادبیاتی که با ترامپ سخن گفته میشد و قائل نبودن تفاوت میان او و بایدن به مثابه عدم درک تغییرات در صحنه تعاملات است. آنچه به ویژه برای تهران در حالحاضر اهمیت دارد، استفاده از فرصت تغییر در امریکا و در خدمت به ایجاد موقعیتی است که بتواند سیاست «فشار حداکثری» دولت ترامپ را خنثی کند. مهم، داشتن طرحی نو برای تعامل با تغییرات تازه است. به رسمیت شناختن تغییر به معنای تسلیم شدن در برابر آن نیست؛ همانگونه که مذاکره به معنای توافق نیست. واقعگرایی ابزارخود را میطلبد. دوری کردن از واقعیات، عین تسلیم شدن در برابر وضعی است که میکوشد خود را تحمیل کند.
همچنین روزنامه اعتماد نیز از دیگر رسانه های اصلاح طلبی بود که در واکنش به پیروزی بایدن، در مطلبی تحت عنوان «اخراج دموکراتیک»، از فراهم شدن فرصتی دوباره برای مذاکره مجدد بین ایران و آمریکا نوشت.
فصل مشترک مطالبی که این روزنامه ها در ارتباط با روابط ایران و آمریکای پس از ترامپ کار کردهاند، سازش با ایالات متحده و مذاکره با قاتلین حاج قاسم است. علت پافشاری اصلاحطلبان بر سازش با آمریکای پساترامپ، ترمیم وجهه از دست رفته اصلاحات و اعتدال در بین مردم است.
پس از خروج آمریکا از برجام و مشخص شدن اینکه برجام آورده خاصی برای ایران نداشت و صرفاً خسارت بود، گفتمان اصلاحطلبان، یعنی گفتمان مذاکره، دیگر در بین مردم خواهان ندارد و جریان غربگرای کشور فکر میکند با روی کار آمدن بایدن در ایالات متحده، میتواند همچون سال 92، با ایجاد دوگانه مذاکره-مقاومت و هزینه زا نشان دادن مقاومت، برای رقابت در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400، دوباره گفتمان مذاکره را علم کند.
چنانچه روزنامه شرق، از روزنامه های اصلاحطلب نیز به این نکته اشاره میکند.
این روزنامه در گزارشی تحت عنوان «بایدن میتواند باعث پیروزی اصلاحطلبان در 1400 شود؟» نوشت: اصلاحطلبان تصور میکنند با پیروزی بایدن میتوانند با تکیه بر گفتمان مذاکره در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده برگ برنده مهمی در دست داشته باشند. آنها در شرایطی که نارضایتی عمومی زیاد شده است و شاید دیگر نتوانند با وعدههای اقتصادی یا سیاسی مردم را به انتخابات امیدوار کنند، گمان میکنند یکی از مهمترین راههای اعتمادسازی برای مردم تکرار مجدد دوگانه مقابله-مذاکره است و با این شیوه قادر خواهند بود که مردم را به نفع خود پای صندوق انتخابات بیاورند؛ زیرا هنوز هم مردم درباره ناامنیهای احتمالی یا در شدیدترین حالت جنگ میان ایران و آمریکا حساسیت نشان میدهند و در تقابل نیروهای سیاسی داخلی که مدافع تقابل حداکثری هستند و نیروهایی که میکوشند با همه محدودیتهای موجود باب مذاکره را باز نگه دارند، دسته دوم را انتخاب میکنند.
نشستم گوشهای از سفرهی همواره رنگینت
چه شوری در دلم افتاده از توصیف شیرینت
به عابرها تعارف میکنی دار و ندارت را
تو آن باغی که میریزد بهشت از روی پرچینت
کرم یک ذره از سرشار، سرشارِ صفتهایت
حسن یک دانه از بسیار، بسیارِ عناوینت
دهان وا میکند عالم به تشویق حسین اما
دهانِ خاتم پیغمبران واشد به تحسینت
تو دینِ تازهای آوردهای از دیدِ این مردم
که با یک گل کنیزی میشود آزاد در دینت
معزالمومنین خواندن مذل المومنین گفتن
اگر کردند تحسینت اگر کردند نفرینت
برای تو چه فرقی دارد ای والتین و الزیتون
که میچینند مضمون آسمانها از مضامینت
بگو با آن سفیرانی که هرگز بر نمیگشتند
خدا واداشت جبراییلهایش را به تمکینت
بگو تا آفتاب از مغربِ دنیا برون آید
که سرپیچی نخواهد کرد خورشید از فرامینت
بگو تاتیغ بردارد اگر جنگ است آهنگت
بگو تا تیغ بگذارد اگر صلح است آیینت
خدا حیران شمشیر علی در بدر و خندق بود
علی حیران تیغ نهروانت تیغ صفینت
بگو از زیر پایت جانماز این قوم بردارند
محبت کن! قدم بگذار بر چشم محبینت
تورا پایین کشیدند از سر منبر که می گفتند:
چرا پیغمبر از دوشش نمی آورد پایینت
درون خانه هم محرم نمی بینی تحمل کن
که می خواهند، ای تنها ترین تنها تر از اینت
تو غمهای بزرگی در میان کوچهها دیدی
که دیگر این غمِ کوچک نخواهد کرد غمگینت
از آن پایی که بر در کوفت بر دل داشتی داغی
از آن دستان سنگین بیشتر شد داغ سنگینت
سر راهت می آمد آنکه نامش را نخواهم برد
برای آنکه عمری تازه باشد زخم دیرینت
برای جاریِ اشکت سراغ چاره می گردی
که زینب آمده با چادر مادر به تسکینت
به تابوت تو زخمِ خویش را این قوم خواهد زد
چه می شد مثل مادر نیمهی شب بود تدفینت
صدایت میزند اینک یتیمت از دل خیمه
که او را راهی میدان کنی با دست آمینت
هزاران بار جان دادی ولی در کربلا آخر
در آغوش برادر دست و پا زد جان شیرینت
کدامین دست دستِ کودکت را بر زمین انداخت؟
همان دستی همان دستی که روزی بوده مسکینت
دعا کن زخم غمهایت بسوزاند مرا یک عمر
نصیبم کن نمک از سفرهی همواره رنگینت
شاعر: سید حمیدرضا برقعی
شهادت جانگداز پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و امام حسن علیه اسلام بر مسمانان تسلیت باد
آخرین نظرات